Pages

صفحات

اصلاح طلبان گرگ هاي هستند که در لباس میش پنهانند"

آخوند مرتجع خاتمی میگه که در این کشور دمکراسی مستقر نخواهد شد..! حالا سوآل اینجاست که چرا مستقر نخواهد شد؟ جناب مرتجع گرگ در لباس میش! آیا در ایران هرگز انتخاباتی آزاد بر گزار شده است که ببینید مردم ایران به کدام گزینه مطرح رای خواهند داد؟ آیا بعد از انقلاب امثال شما ها اجازه داده اید که جریان مخالفی مگر غیر از آنها که در چهار چوب قوانین اساسی تان بوده اند، اجازه گفتن شعار ها، اهداف، و برنامه های کاری شان را داشته باشند؟ آیا انهاي که معتقد به حکومتی مردم سالار، وجداي کامل دین از حکومت هستند، اجازه داشتن نشریات، صدا و سیما را داشته اند؟ واقعا ببینید که چطوری یک آخوند مرتجع به شعور مردم ایران توهین میکند! میگه اصولا در ایران حکومتی مردمی مستقر نخواهد شد!!!...
یعنی اینکه ما رو ضه خوان ها، و فرهنگ ارتجاعی آخوندیسم خرافاتی مرده خوری مرده پرستی آنقدر در ایران قوی است که مردم ایران به حق حاکمیت خودشان، عقل شان، گرفتن زمام امور شان، و داشتن یک زندگی در خور شان انسان رای ندهند! و مردم ایران همچنان باید! که در زیر سلطه حکومت اسلامی باقی بمانند! و اما در حکومت اسلامی از نوع اصلاح شده که امثال من در قدرت باشند...
اینگونه تفکر غیر واقعی و توهین به شعور ایرانی هاست که باعث دشمنی و مخالفت امثال من بر علیه کلیت رژیم و همه تفکر آخوندیسم و مرتجعان مذهبی میشود.
مذهب یک امر خصوصی مردم است و هیچ ربطی به دخالت آن در قانون و سیاست کشور ندارد. کاری که چند صد سال گذشته در کشورهای اروپاي... انجام شده است ومردم ان کشور ها یک زندگی بهتر و در خور شان خودشان دارند. قانون برای همه یکسان است. احزاب سیاسی اجازه فعالیت آزاد را دارند. بی دینی و با دینی یک موضوع خصوصی است. و مثلا همچون ایران جنسیت زن باعث این نمیشود که از حقوق کمتری نسبت به مردان جامعه برخوردار شود. آزادی بیان و برابری جنسیتی است. اجازه چند همسری ممنوع است. ازدواج زیر 18 سال به صورت قانونی ممنوع است... و صد ها قوانین انسانی عادلانه و برابر دیگر که توسط روشنفکران متفکر جامعه و بر اساس نیاز های مادی مردم روی زمین محاسبه شده است...

آخوند خاتمی میگه که در این کشور دمکراسی مستقر نخواهد شد..! حالا سوآل اینجاست که چرا مستقر نخواهد شد؟ از دیدگاه من جناب گرگ در لباس میش! و حالا سوآلت من:

1. آیا هرگز در ایران انتخاباتی آزاد بر گزار شده است که ببینید مردم ایران به کدام گزینه مطرح رای خواهند داد؟

2. آیا بعد از انقلاب امثال شما ها اجازه داده اید که جریان مخالفی، مگر غیر از آنها که در چهار چوب قوانین اساسی تان بوده اند، اجازه گفتن شعار ها، اهداف، و برنامه های کاری شان را داشته باشند؟

3. آیا انهایی که معتقد به حکومتی مردم سالار، وجدایی کامل دین از حکومت هستند، اجازه داشتن نشریات، صدا و سیما را داشته اند؟

واقعاً ببینید که چطوری یک آخوند مرتجع به شعور مردم ایران توهین میکند! میگه اصولا در ایران حکومتی مردمی مستقر نخواهد شد!!!...

یعنی اینکه ما روضه خوان ها، و فرهنگ ارتجاعی آخوندیسم خرافاتی مرده خوری مرده پرستی آنقدر قوی است که مردم ایران به حق حاکمیتشان، عقل شان، در اختیار گرفتن زمام امور، و داشتن یک زندگی و دنیای بهتر در خور شان انسان رای ندهند!

و مردم ایران همچنان می باید! که در زیر سلطه حکومت اسلامی باقی بمانند! و اما در حکومت اسلامی از نوع اصلاح شده که امثال من در قدرت باشند...

چطور میشود کسی که در عالم سیاست است، و هشت سال نیز بر کرسی ریاست جمهوری هم تکیه زده باشد، تا این اندازه تحلیل نادرستی از جامعه داشته باشد؟

... و نمی شود، نباید که بشود، چنین امری محال است... آیا اینگونه تعریف کردن از تواناي های مردم، نشان خودخواهی، و توهین به شعور و بی ارزگی ایرانی ها نیست؟

حالا سوآل اصلی اینجاست که آیا واقعا ایرانی ها لایق حکومت دینی هستند؟


آیا واقعا توان اداره حکومت بدون دین در ایران را نداریم؟


آیا شعور ما ایرانی ها از کشورهاي که جداي دین از حکومت به رسمیت شناخته شده است، کمتر است؟


آیا ما حتی از کشور مسلمان ترکیه که سالهاست دین هیچ نقشی در قانون ان کشور بازی نمیکند کمتر هستیم؟


بنظر من اینها سوآلات اساسیست که باید در موردش بحث کنیم. و در واقع همین تفکر نیز باعث شکل گیری جریانی بنام اصلاح طلبی در ایران شده است. جریانی که تمام داستان حضور سیاسی اش جلوگیری از فروپاشی رژیم جمهوری اسلامی است. و همچنین بخوبی سالها نیز موفق عمل کرده است.

در حقیقت اینگونه تفکر غیر واقعی و توهین به شعور ایرانی هاست که باعث دشمنی و مخالفت امثال من بر علیه کلیت رژیم و همه تفکر آخوندیسم* و مرتجعان مذهبی میشود. چنین تفکر های عقل، شعور، زندگی مادی مردم، نادیده گرفته میشود و انسان مجبور است که همچون برده اي درزمین، برابر با فتوای آیت الله ها، اخوند های مفت خور بیکار خرافاتی رفتار نماید. چونکه توان بدست گرفتن امور خویش را ندارد! * (آخوندها در تمام عمر زندگی مادی شان هرگز تن به کار سازنده در کشور نمیدهند. به غیر ترویج عقب ماندگی، روضه خوانی، مرده خوری، مرده پرستی ماه محرم و دیگر مراسم های سنتی، خمس و زکات، فطریه، فروش جهنم و بهشت، و در نهایت گریاندن مردم ایران بلد نیستند. از مردم پول میگیرند و در عوض با خرافات ساختگی و غیر عقلانی مردم را سرگرم دنیای پس از مرگ میکنند، و این در حالیست که خودشان از بهترین امکانت مادی زندگی بهره میبرند. و به امید روزی که عبا و عمامه مفت خوری افیونی آخوند ها تبدیل به لباس کار و سازندگی مفید گردد)

مذهب یک امر خصوصی مردم است و هیچ ربطی به دخالت آن در قانون و سیاست کشور ندارد. کاری که در تاریخ رنسانس چند صد سال گذشته در کشورهای اروپایی... انجام شده است و مردم آن کشور ها یک زندگی بهتر و در خور شان خودشان دارند. باور های شخصی، تنها در همان حوزه شخصی محترم است و دیگر هیچ. و دست مبلغین مفت خور کشیش، پدر روحانی، کلیسا از تمام امور شخصی، اجتماعی سیاسی جامعه کوتاه گردیده است. قانون برای همه یکسان است. احزاب سیاسی اجازه فعالیت آزاد را دارند. بی دینی و با دینی یک موضوع خصوصی است. و مثلا همچون ایران جنسیت زن باعث این نمیشود که از حقوق کمتری نسبت به مردان جامعه برخوردار شود. آزادی بیان و برابری جنسیتی است. اجازه چند همسری ممنوع است. ازدواج زیر 18 سال به صورت قانونی ممنوع است... و صدها قوانین انسانی عادلانه و برابر دیگر که توسط روشنفکران متفکر جامعه و بر اساس نیاز های مادی مردم روی زمین محاسبه شده است..
.مراد شیخی: