اما از آنجائی که این سازمان من درآوری خارجه کشوری نه تنها بی ریشه و بی پایه بود بلکه نیروهای درونی اش آنچنان از هم گسیخته و بی ربط به لحاظ نظری به هم بودند که دیری نپائید وپنبه اش رشته شد و قبل از این که منصور حکمت همسر آذر ماجدی دار فانی را وداع گوید به چشم خویش چوبین بودن اسب خیالی خود را دید. آنگاه حزب کارگری نشان شقه شقه شد به گونه ای که معلوم نیست کی وارث منصور حکمت است، لحاف ملا پاره پاره شد و در یک گوشه آن آذر ماجدی جا خوش کرده است. بزودی 23 سال میشود که از تاریخ این کارگر نشانها می گذرد و هنوز هم گیج و منگ به دور خودشا ن می چرخند و تازه فیلشان یاد هندوستان کرده است که بالاخره باید کاری کرد کارستان، چونکه مجاهدین از لیست تروریستی امپیریالستی خارج شده اند و به هر حال آذر ماجدی باید دین خود را به همسر و لیدرش که سناریوی سیاه و سفید را نوشت، ادا فرمایند. قابل توجه خواننده گان عزیز در مقاله سناریوی سیاه و سفید منصور حکمت، مجاهدین جزء سناریوی سیاه ، سلطنت طلبان و تودهای و اکثریتی ها جزء سناریوی سفید به شمار می آیند. عجب روزگار غریبی است!!
باری، سری بزنیم به مقاله آذر ماجدی تحت عنوان "مجاهدین خلق سپاه مزدور ناتو" به تاریخ 12 اکتبر 2012 مندرج در سایت حزب اتحاد کمونیست کارگری!!
معمولا رسم بر این است که در هر بیدادگاهی هر چند ارتجائی برای حکم صادر کردن و محکوم نمودن کسی حتی به دروغ هم که شده اسنادی جمع آوری می کنند تا هر چه بیشتر محکمه پسند تر باشد. البته نوع مدرن ترش را هم داریم که رژیم جلاد و ضد بشر جمهوری اسلامی است که به هیچ سند و وکیلی هم نیاز ندارد و از قبل نسخه را پیچانده است و به هیچ بنی بشری هم پاسخگو نیست. حالا آذر ماجدی که خود ش را کمونیست ناب حکمتی می داند ، چرا به این روز و بدبختی سیاسی افتاده است که از هر دو مورد فوق رذیلانه تر برخورد می کند. ایشان می گوید:
"سازمان مجاهدین که "مفتخرانه" در ارتش دولت صدام حسین می جنگید، در لیست تروریستها قرار گرفت. از زمان حمله وحشیانه آمریکا و موتلفینش به عراق، مجاهدین به پابوسی دولتهای غرب و آمریکا رفت؛ طی سالهای اخیر بارها و بارها خوش خدمتی خود را به آمریکا ثابت کرد؛ بسیاری اسناد حاکی از همکاری نزدیک مجاهدین با سازمان امنیت آمریکا و اسرائیل منتشر شده است.** و بالاخره بدنبال این خوش خدمتی ها، ریختن میلیونها دلار بجیب سیاستمداران، ژورنالیست ها و شرکت های لابی در واشنگتن، نام این سازمان از لیست تروریسم حذف شد.
سایت مجاهدین بر این خبر تائید گذاشته است که مجاهدین از باصطلاح "ارتش آزاد سوریه" تقاضا کرده که دو پایگاه در مرز سوریه و لبنان ایجاد کند و در کنار آنها با ارتش دولت بشار اسد بجنگد. سازمان مجاهدین طی سی سال گذشته هر زمان به مزدور یک نظام یا یک سیستم سرکوبگر و جنایتکار بدل شده است: حکومت و ارتش صدام، حکومت و سازمان های امنیت آمریکا و اسرائیل، و اکنون مزدور ناتو. این سکت مذهبی مزدور را باید در مقابل مردم و نزد جهانیان افشاء و طرد کرد. مجاهدین با تمام این تقلاهای کثیفی که انجام می دهد...... یک سازمان باند سیاهی بیش نیست. مجاهدین هیچ جنبش اجتماعی در جامعه ایران را نمایندگی نمی کند و نمی تواند آلترناتیو حکومتی در ایران باشد؛ سازمانی برای اجرای یک سناریوی سیاه هست........ دامن زدن به جنگ و کشتار در سوریه،......
مجاهدین باید بعنوان یک سازمان باند سیاهی از طرف اپوزیسیون کمونیست و چپ انقلابی و از جانب مردم بپاخاسته ایران و منطقه طرد و منزوی شوند." پایان نقل قول.
خانم آذر ماجدی، شما که اینجوری به صراحت می گوئی مجاهدین مفتخرانه در ارتش صدام می جنگید، حرف جدیدی نگفته اید، چونکه سالها قبل وزرات بد نام اطلاعات آخوندی این مزخرفات را گفته بود و اگر قرار است به خاطر این کشف مهم!! جایزه ای داده شود مطمئن به شما داده نمی شود و حق مسلم وزرات اطلاعات است. مظافا آن موقع که رهبر فقید شما در حزب کمونیست ایران در عراق تشریف داشتند در قبال تعداد پیشمرگانشان از کجا مستمری دریافت می کردند ، مگر نه از دولت صدام!! چرا آن موقع زبان حضرت خانم لال بود؟ وانگهی مگر شما یادتان رفته است که کمک مالی گرفتن حزب کمونیست کارگری از اسرائیل تحت عنوان و توجیح این که هر کس به ما کمک کند در جهت مبارزه با رژیم ایران از آن استقبال می کنیم و مگر منصور حکمت به حزب اعلام نکرد مسئولیت این پروژه را رسما خودم به عهده میگیرم. این جملات فوق خوشبختانه به مدرک احتیاج ندارد و خیلی ها آگاه هستند، مخصوصا شما دقیق تر در جریان هستید. آگر مجاهدین می خواستند در ارتش صدام بجنگند، همان موقع که صدام تا خرمشهر و آبادان آمده بود این شهرها را به مجاهدین واگذار می کرد.!! اتفاقا در آن موقع که سیاستهای منصور حکمت در حزب کمونیست ایران به جنگ بین کومله و دمکرات دامن می زد و از طرفین بیش از هزار پیشمرگه زحمتکش قربانی گرفت، مجاهدین در صف مستقل خود ضربات کاری به نیروها ی مزدور سپاه و بسیج می زد.
باری شما میگوئید که بعد از حمله آمریکا به عراق مجاهدین به پابوسی آمریکا و غرب رفتند!! واقعا از سیاست شما فقط جفنگیات آن را یاد گرفته اید. حقیقتا چند ثانیه روی این جمله تان مکث کرد ه اید؟ مجاهدین نشان دادند که اگر سرشان از بدن جدا شود به پابوسی هیچ کس نخواهند رفت، در غیر این صورت علم مبارزه نمی افراشتند. باری، شما انتظار دارید که مجاهدین دست روی دست بگذارند تا 3400 مبارز راه آزادی که سرمایه یک عمر تلاش جنبشی است به خاطر خنک شدن دل خیلها از جمله شما به مسلخ فرستاده شوند، هر چند در دو حمله در شهر اشرف بیش از 50 نفر از آن شیر زنان و کوهمردان را به خاک و خون کشاندند و جاودانه شدند و بیش از 1000 نفر زن و مرد مجروح شدند. همین یک مورد عدم صحت نظر شما را ثابت می کند. واقعا شرم آور است که برای حفظ جان هزاران زن و مرد جنگجو نام آن را "پابوسی" به دولتهای غرب و آمریکا نامید. به قول شاعر ای عجب دلتان بگرفت و جانتان نشد ملول زین هوای عفن و آبهای ناگوار.
شما اینقدر بی اطلاع و نادان هستید که از لیست درآمدن مجاهدین را ریختن "میلیونها" دلار به پای لابی ها بیان می کنید و اینقدر فراموشکارید که حتی حرف های خودت را هم در نظر نگرفته ای که در مقاله ات گفته ای اما باید در نظر داشت که چه زمانی که اسم مجاهدین در لیست گذاشته شد و چه اکنون که حذف می شود، اتهام به یا برائت از تروریسم یک جوک بیشتر نیست؛ این هر دو عمل بنا به مقتضیات سیاستهای تروریسم دولتی و مناسبات آن با تروریسم اسلامی اتخاذ شده است." حالا واقعا این شما نیستید که جوک می گوئید؟ اگر مقتضیات سیاستهای امپریالیست است پس چه ربطی به لابی گری و مخارج به قول شما میلیونی مجاهدین دارد؟ آخه ناسلامتی تمام عمرت را در این بازی سیاست بوده ای، قباهت دارد که بدون سند این همه تهمت و ناسزا گفته شود. من که این مقاله را می نویسم نه تنها مجاهد نیستم بلکه یک فرد کمونیست هستم که هیچ مصلحت اندیشی نکرده بلکه به دفاع از این شوریده گان مبارز و دلاوران سرزمینمان ایران بر خواسته ام. جهت اطلاع شما هر وقت هم از مجاهدین و شورائی ملی مقاومت انتفادی داشته ام متمدنانه و به شکلی دمکراتیک مطرح کرده و بحث کرده ایم. و هیچ ابائی هم ندارم که بگویم با هر نوع حکومت اسلامی هم شدیدا مخالف هستم، ولی میان ماه من تا ماه تابان تفاوت از زمین تا آسمان است. شما قصد هیچ گونه دیالوگ و گفتگوی دمکراتیک و منطقی نداری ، فقط چشمهایت را بستی و با دق دلی هر چه تمامتر هر چه ناسزا بر زبانت جاری میشود به آنها می گوئی و جالب آنکه در قالب فردی کمونیست و آن هم از نوع کارگری اش!!! بدا به حال آن کارگری که می خواهد از شما الهام بگیرد.
خانم آذر ماجدی در کجای سایت مجاهدین رسما آمده است که آنها از ارتش آزادی سوریه تقاضای دو پایگاه در مرزهای سوریه و لبنان کرده است که با ارتش سوریه بجنگد؟ چرا شما این اطلاعاتت را مستند نمی کنی؟؟؟ دیدی گفتم چشم بسته دشمنی میکنی. پس بنا به تحلیل شما مجاهدین خیلی باید قدرتمند و پولدار باشند که هم با مخارج میلیونی از لیست تروریستی خارج می شوند وهم آنقدر نیرو و جنگجو دارند که همزمان می خواهند در دو جبهه مرزی لبنان و سوریه با رژیم بشار اسد بجنگد و طبیعتا یک جبهه هم در عراق دارند که ملاحظه می کنیم، جبهه ای دیگر در ایران دارند و جبهه پنجم هم که میبینید در خارج است. پس چرا خجولانه آن سه جبهه دیگر را نام نمی بری که واقعیت محض دارند نه جبهه های من درآوردی شما؟ واقعا قضاوت شما نسب به دنیای پیرامونی و سیاست همیشه این گونه است؟ حاشا که اگر مارکس کبیر زنده بود در بودن تو و منصور حکمت یا تقاضای پناهنده گی به طالبان می داد و یا خود کشی می کرد. چقدر خوب است که هر نویسنده ای روی مقاله اش ابتدا کمی تعمق کند و آنگاه یک بار هم که شده مرورش کند.
خانم ماجدی، شما که میگوئید مجاهدین مزدوراند!! یا معنی مزدوری را درک نمی کنید ویا خودت را به کوچه علی چپ میزنی. مجاهدین در اقصی نقاط دنیا همیشه سرفراز از حقوق ملت ایران، کارگران، زنان و سایر زحمتکشان با صدای رسا دفاع کرده اند و سر سوزنی هم کوتاه نیامده اند، اگر کوتاه می آمدند که این حال و روز شان نبود. شما لطفا به عنوان زن که داعیه دفاع از حقوق زنان را داری سری به منشور مریم رجوی در رابطه با حقوق زنان بزنید تا کمی بیشتر مطلع شوید که مزدوری یعنی چه؟ اگر مزدوری این است که از حقوق به نا خق پایمال شده ملتی با چنگ و دندان دفاع کنی و بهای لازمش را با دریایی از خون و زجر و زندان وشکنجه و بالای دار بپردازی، ای کاش همه مزدور بودیم.
آذر ماجدی گویا یادش رفته است که هنگام حمله همین امپریالستها به افغانستان رهبرش منصور حکمت از این سیاست با جدیت دفاع کرد که بمب و موشک بر سر مردم بیچاره افغا نستان ریخته شود ، مثلا تحت عنوان مبارزه با حکومت طالبان!! حالا فهمیدید مزدوری آنهم بدون جیره و مواجب یعنی چه؟
شما می نویسید که !!!"مجاهدین تقلا های کثیفی می کنند و باند سیاهی بیش نیستند و ربطی هم به جنبش اجتماعی مردم ندارند" خیلی جالب است که خوانندگان مطلب شما بدانند که تقلا های تمیزو غیر کثیف شما چیست؟ شما در انشعابات متعدد حزب کمونیست کارگری مگر همدیگر را عاملان و مزدوران رژیم اسلامی ایران قلمداد نمی کردید که تا قبل از آن به درجه رفاقت مفتخر بودند؟ شما مگر در حزبتان در رابطه با زنان، مروج فحشا گری نیستید و حتی می گوئید تن فروشی از دیدگاه شما مجاز است ودر یکی از سخنرانی هایت هم گفتی که باید مالیات هم بپردازند! در برنامه حزب اتحاد کمونیست کارگری مصوب آوریل 2007 تحت عنوان یک دنیای بهترآمده است:
مبارزه با فحشاء
"رفع ممنوعیت فروش سکس به عنوان یک شغل فردی و حمایت قانون و نهاد های انتظامی از این افراد در مقابل شبکه ها و باند های گانگستری ، باج خورها و اوباش.
صدورجواز کسب برای افرادی که مبادرت به تن فروشی می کنند."
حالا کدام تقلاها کثیف و باند سیاهی است؟ آگر مجاهدین به جنبش اجتماعی تعلق ندارند پس چرا حد اقل در خارجه کشور که تازه بین ملاء اجتماعی شان در ایران هم نیستد بیش از یک صد هزار نیرو جمع آوری می کنند ولی شما حتی نیروهای انگشت شمارتان هم به فراخوان هایتان وقعی نمی گذارند؟ بر همگان آشکار است که مجاهدین قریب نیم قرن است که ریشه در ایران دارند ولی شما مگر در سال 1991 و آنهم در اروپا اعلام موجودیت حزب کمونسیت کارگری را نکردید که به سرعت سونامی از هم پاشید، آنهم تحت همین نظرات سرکار خانم و امثالهم. حتما میخواهید الان چیزی بگوئید ولی لطفا دست نگه دارید و در مقاله بعدیتان بگوئید و حتما پاسخ آن را هم دریافت کنید.
در پایان نوشته ات مطرح کردی که" مجاهدین باید بعنوان یک سازمان باند سیاهی از طرف اپوزیسیون کمونیست و چپ انقلابی و از جانب مردم بپاخاسته ایران و منطقه طرد و منزوی شوند. " باید با عرض معذرت بگوئیم که: شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی غپ غپ خورد گه دانه دانه، اپوزیسیون کمونیست و چپ و انقلابی که یک نمونه آن بنده می باشد هنوز آنقدر شعور سیاسی اش را از دست نداده است که تحلیل مستقل خود را از تاریخ سرزمین مان و منطقه و جهان رها کند و به عقده های چپلی چپول شما که اساسا ربطی به کمونیسم و مبارزات سوسیالیستی ندارد، گوش فرا دهد. وانگهی از منطقه گفتید، حد اقل نزدیک به دومیلیون از مردم منطقه و جهان جهت خنک شدن دل شما از این مقاوت مردمی حمایت کرده اند مخصوصا مردم تحت ستم عراق. در ضمن این صد هزار نفری هم که امسال در ویلپنت فرانسه گرد مجاهدین جمع شدند، بخشی از مردم بپا خواسته ایران در بند و اسیر است و مردم بورکینا فاسو نیستند.
خانم آذر ماجدی، من به شما و دیگران پیشنهاد می کنم به شکل متمدن و بالغ اگر بحث جدی با مجاهدین و شورای ملی مقاوت دارید( که ندارید) چرا این قدر خودتان را آزار می دهید و پچ پچ می کنید. الان که دیگر عهد بوق نیست، وسایل ارتباط جمعی تا دلتان بخواهد وجود دارد و پوشش خبری را هم به گسترده ترین شکلش در بر می گیرد. لطفا با آدرس روابط عمومی شان تماس بگیرید و در پیشگاه مردم ایران و جهان از آنها در خواست مناظره تلویزیونی بکنید. بالا خره آنها هم کسانی را دارند که با شجاعت مثل کارهای دیگرشان به مناظره با شما و دیگران بپردازند.آنها که تا حالا کم نیاورده اند و میبنیم که دارند با اکثر سیاستمداران دنیا بحث و گفتگو می کنند ، شما هم می توانید یکی از آنها باشید به شرطی که ظرفیت نشان دهید. خیلی چیز عجیب و غریبی هم نیست چونکه بالاخره کسانی که حرفی برای گفتن داشته باشند دیر یا زود باید بتوانند در جلوی همد یگر با صراحت و سند و مدرک بحثهای اقنائی بکنند. نه تهمت و افترا و ناسزا گوئی به سبک شما.
هوشنگ اسدیان 18/11/2012
Hoshang.asadian@gmail.com
