سایت هیل، در مقاله ای به قلم دیوید ایمس نوشت: «برای دو دهه سیاست مماشات بر روابط بین ایران و غرب سلطه داشته است. سیاست تجربی و زور در صدر برنامه بوده در حالیکه نوچههای ایران در آمریکا خود را در لفافه ”متخصص ایران ”و تحلیلگر به پیشنهاد دادن مشوق به رژیم در تهران برای بازگشت به یک همزیستی مسالمتآمیز با ایران، مشغول بودهاند. زبان قوی با گفتگوی سازنده برای بجلو راندن روابط جایگزین شده بود، از سال ۱۹۷۹ آنها استدلال و ادعا میکردند که این مشی در درازمدت به بازسازی روابط دیپلوماتیک بین ایران و آمریکا راه میبرد.
مدافعان مماشات کاملاً متقاعد بودند که این دکترین سرانجام رفرمیستهای داخل سیستم آخوندی را فعال خواهد کرد. رفرمیستهایی که نهایتاً میتوانند وضعیت در ایران را در خلال رفرمهای خودشان و بهدست آوردن همزیستی مسالمتآمیز بین ایران و آمریکا بهبود بخشند. با اعتقاد به اینکه حکومت دینی در تهران به یک ابرقدرت پایدار در منطقه تبدیل شود، آنها برای گفتگو فشار گذاشتند و نقض وحشیانه حقوقبشر، و پیگیری آن برای دستیابی به تسلیحات هستهیی و حمایت از تروریسم در سراسر جهان را نادیده گرفتند.
پیآمد اصلی که مستقیماً از این دکترین استمالت منتج شد، قراردادن مجاهدین خلق ایران، اپوزیسیون اصلی حکومت ملایان ایران در لیست سیاه بوده است.
سازمان مجاهدین خلق ایران که برای سه دهه مخالف حکومت دینی و بهدنبال ایرانی آزاد، دموکراتیک و سکولار بوده است در سال ۱۹۹۷ در لیست سازمانهای تروریستی خارجی وزارتخارجه گذاشته شده است و متعاقبا توسط انگلیس و اتحادیه اروپا لیستگذاری شد. بعد از یک سری نبردهای حقوقی سازمان مجاهدین در انگلیس در سال ۲۰۰۸ و در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۹ از لیست خارج شد. سال گذشته دادگاه استیناف در واشنگتن به نفع این گروه رأی داد و به وزارتخارجه دستور داد که این نامگذاری را مجدداً بازبینی کند. بعد از ۴۰۰روز هنوز وزارتخارجه دارد بازبینی میکند.
مماشات ، رژیم آخوندی را که بهدنبال گسترش بنیاد گرایی و ترور مخالفان در داخل کشور بوده و با سرعت بهدنبال بهدست آوردن بمب هستهیی است، جریتر کرده است . هفته گذشته وزارت خزانهداری تحریمهای بیشتری را بهخاطر کمک بهعملیات القائده در منطقه، به ایران اعمال نمود.
تهدیدجهانی رو به رشد توسط ایران، زنگ خطر را برای جمع کثیری از قانونگذاران و مقامات ارشد سابق آمریکا را به صدا در آورد، و آنها منطق پشت ادامه سیاست استمالت را به زیر سؤال بردند.
در بین آنها ۲ رئیس ستاد مشترک سابق آمریکا، یک فرمانده پیشین ناتو، یک مشاور امنیت ملی به رئیسجمهور، و دادستان کل سابق آمریکا، دو مدیر سابق سیا، دو سفیر در سازمان ملل، و یک وزیرسابق امنیت داخلی آمریکا و رئیس ستاد سابق کاخ سفید، یک مدیر سیاستگذاری سابق کاخ سفید، رئیس سابق اف.بی.آی میباشد و این لیست ادامه دارد.
این مقامات اسبق به ریشه اصلی شکستهای سیاست آمریکا در قبال ایران که سازمان مجاهدین اپوزیسیون اصلی، خود را در لیست سیاه قرار داده اذعان کردند، که این کار مانع از تلاشهای اپوزیسیون در محقق کردن تغییرات دموکراتیک در ایران شده است.
آنها استدلال میکنند که لیست سیاه، هرگز قانوناً توجیه نشده است و دیگر بهلحاظ سیاسی سنجیده نمیباشد. این مقامات از وزارتخارجه خواستهاند که این سازمان را از لیست سیاه خود خارج کند.
اکنون که به نظر میرسد کلینتون وزیر خارجه نزدیک به تصمیمگیری است. مدافعان ایران در آمریکا را وحشت برداشته است. بدون هیچ استدلال منطقی برای نگهداشتن در لیست، مدافعان تهران در واشنگتن شتابان در پی نجات ملاها با این تاکتیک مشهور میباشند که اگر نمیتوانی پیام را از بین ببری، پیام آور را بکش.
آنها اکنون کارزار شیطانسازی علیه این مقامات را که به نفع سازمان مجاهدین صحبت میکنند، راه انداخته و آنها را به رشوه گرفتن متهم میکند.
دوستان رژیم، با چشمهای کورشان که حقیقت را نمیبینند، سخت تلاش میکنند سیاست عبث استمالت را نجات دهند، و بیشرمانه علناً از سیاستمداران و افسران ارشد نظامی و مقامات امنیتی میخواهند که گرایشی هر چه نرمتر نسبت به رژیم ایران داشته باشند، با اینکه ملاهای تهران در پشت کشتار سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان بودهاند.
آنها هر کسی را که نمیخواهد با آهنگ ملاها برقصد را متهم میکنند که در جنگ با ایران و حقوقبگیر مقاومت ایران هستند.
چه بد برای ملاهای تهران که غرب پیوسته و یکنواخت در حال متحد شدن در تلاشهای خود برای تهاجم علیه جاهطلبیهای هستهیی ایران میباشد.
زمان آن رسیده که دوستان ایران در غرب را افشا کرد، کسانی را که از ادامه سیاست استمالت دفاع میکنند و جهان را به سمت یک رویارویی نهایی با ایران مسلح به سلاح هستهیی هدایت میکنند.
مدافعان مماشات کاملاً متقاعد بودند که این دکترین سرانجام رفرمیستهای داخل سیستم آخوندی را فعال خواهد کرد. رفرمیستهایی که نهایتاً میتوانند وضعیت در ایران را در خلال رفرمهای خودشان و بهدست آوردن همزیستی مسالمتآمیز بین ایران و آمریکا بهبود بخشند. با اعتقاد به اینکه حکومت دینی در تهران به یک ابرقدرت پایدار در منطقه تبدیل شود، آنها برای گفتگو فشار گذاشتند و نقض وحشیانه حقوقبشر، و پیگیری آن برای دستیابی به تسلیحات هستهیی و حمایت از تروریسم در سراسر جهان را نادیده گرفتند.
پیآمد اصلی که مستقیماً از این دکترین استمالت منتج شد، قراردادن مجاهدین خلق ایران، اپوزیسیون اصلی حکومت ملایان ایران در لیست سیاه بوده است.
سازمان مجاهدین خلق ایران که برای سه دهه مخالف حکومت دینی و بهدنبال ایرانی آزاد، دموکراتیک و سکولار بوده است در سال ۱۹۹۷ در لیست سازمانهای تروریستی خارجی وزارتخارجه گذاشته شده است و متعاقبا توسط انگلیس و اتحادیه اروپا لیستگذاری شد. بعد از یک سری نبردهای حقوقی سازمان مجاهدین در انگلیس در سال ۲۰۰۸ و در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۹ از لیست خارج شد. سال گذشته دادگاه استیناف در واشنگتن به نفع این گروه رأی داد و به وزارتخارجه دستور داد که این نامگذاری را مجدداً بازبینی کند. بعد از ۴۰۰روز هنوز وزارتخارجه دارد بازبینی میکند.
مماشات ، رژیم آخوندی را که بهدنبال گسترش بنیاد گرایی و ترور مخالفان در داخل کشور بوده و با سرعت بهدنبال بهدست آوردن بمب هستهیی است، جریتر کرده است . هفته گذشته وزارت خزانهداری تحریمهای بیشتری را بهخاطر کمک بهعملیات القائده در منطقه، به ایران اعمال نمود.
تهدیدجهانی رو به رشد توسط ایران، زنگ خطر را برای جمع کثیری از قانونگذاران و مقامات ارشد سابق آمریکا را به صدا در آورد، و آنها منطق پشت ادامه سیاست استمالت را به زیر سؤال بردند.
در بین آنها ۲ رئیس ستاد مشترک سابق آمریکا، یک فرمانده پیشین ناتو، یک مشاور امنیت ملی به رئیسجمهور، و دادستان کل سابق آمریکا، دو مدیر سابق سیا، دو سفیر در سازمان ملل، و یک وزیرسابق امنیت داخلی آمریکا و رئیس ستاد سابق کاخ سفید، یک مدیر سیاستگذاری سابق کاخ سفید، رئیس سابق اف.بی.آی میباشد و این لیست ادامه دارد.
این مقامات اسبق به ریشه اصلی شکستهای سیاست آمریکا در قبال ایران که سازمان مجاهدین اپوزیسیون اصلی، خود را در لیست سیاه قرار داده اذعان کردند، که این کار مانع از تلاشهای اپوزیسیون در محقق کردن تغییرات دموکراتیک در ایران شده است.
آنها استدلال میکنند که لیست سیاه، هرگز قانوناً توجیه نشده است و دیگر بهلحاظ سیاسی سنجیده نمیباشد. این مقامات از وزارتخارجه خواستهاند که این سازمان را از لیست سیاه خود خارج کند.
اکنون که به نظر میرسد کلینتون وزیر خارجه نزدیک به تصمیمگیری است. مدافعان ایران در آمریکا را وحشت برداشته است. بدون هیچ استدلال منطقی برای نگهداشتن در لیست، مدافعان تهران در واشنگتن شتابان در پی نجات ملاها با این تاکتیک مشهور میباشند که اگر نمیتوانی پیام را از بین ببری، پیام آور را بکش.
آنها اکنون کارزار شیطانسازی علیه این مقامات را که به نفع سازمان مجاهدین صحبت میکنند، راه انداخته و آنها را به رشوه گرفتن متهم میکند.
دوستان رژیم، با چشمهای کورشان که حقیقت را نمیبینند، سخت تلاش میکنند سیاست عبث استمالت را نجات دهند، و بیشرمانه علناً از سیاستمداران و افسران ارشد نظامی و مقامات امنیتی میخواهند که گرایشی هر چه نرمتر نسبت به رژیم ایران داشته باشند، با اینکه ملاهای تهران در پشت کشتار سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان بودهاند.
آنها هر کسی را که نمیخواهد با آهنگ ملاها برقصد را متهم میکنند که در جنگ با ایران و حقوقبگیر مقاومت ایران هستند.
چه بد برای ملاهای تهران که غرب پیوسته و یکنواخت در حال متحد شدن در تلاشهای خود برای تهاجم علیه جاهطلبیهای هستهیی ایران میباشد.
زمان آن رسیده که دوستان ایران در غرب را افشا کرد، کسانی را که از ادامه سیاست استمالت دفاع میکنند و جهان را به سمت یک رویارویی نهایی با ایران مسلح به سلاح هستهیی هدایت میکنند.