امكانات آموزشي با كمبودهاي جدي روبرو است, مطالب كتابها متناسب با سن دانش آموزان نيستند. سطح تدريس هم پايين آمده است و دبيران, توان ارائه مطالب درسي را به دانش آموزان ندارند.
از طرفي, كتابهاي درسي, تحريف شده اند, به نحوي كه در درس تاريخ, تماما از خميني و سركوب شاه مي گويند.
در كلاس هم دانش آموزان را تحت فشار قرار ميدهند و هر سوالي كه دانش آموزان طرح مي كنند را به حساب ضد دين و مذهب بودن آنها مي گذارند.
علاوه بر اين, در مسير خانه تا دبيرستان هم فشار و كنترل و مراقبت از روي دانش آموزان برداشته نمي شود. ماموراني به اين منظور در مسير قرار داده شده اند كه كنترل آنها را داشته باشند. در كوچه, پارك و بيرون مدرسه, دانش آموزان كنترل مي شوند كه پسر و دختر از هم جدا باشند.