سرنگ جای قلم را می‌گیرد

بالا بودن آمار دانش آموزان معتاد کشور و انکار آموزش و پرورش مساله تازه‌ای نیست؛

اما چند روز پیش مدیرکل مقابله با عرضه ستاد مبارزه با مواد مخدر با اعتراف به دسترسی دانش‌آموزان به قرص‌های روانگردان و شیشه و همچنین تهدید آمیز دانستن آن، بار دیگر آتش این بحث کهنه ولی بی‌سرانجام را برافروخت. محمدمسعود زاهدایان مثل خیلی از مسئولان دیگر، آموزش و پرورش را به مخفی کاری متهم کرد و گفت: «وزارت آموزش و پرورش با کتمان کردن اطلاعات مشکل را پیچیده‌تر می‌کند.»
چند سالی‌ست که آمار دانش اموزان معتاد از سوی مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور ۳۰ هزار نفر عنوان می‌شود. حتی با در نظر گرفتن اینکه این عدد طی چند سال اخیر ثابت بوده، ۳۰ هزار دانش آموز معتاد زیر ۱۸ سال، رقم هولناکی است.

همه جز آموزش و پرورش
«رواج مصرف مواد مخدر صنعتی نظیر شیشه و کراک در بین دانش آموزان در وضعیت هشدار قرار گرفته» این سخنان سعدالله نصیری قیداری، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس بعد از جلسه مشترک این کمیسیون با نمایندگان ستاد مبارزه با مواد مخدر و وزارت آموزش و پرورش است که چندی پیش تشکیل شد. هر چند سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم از ذکر تعداد دانش آموزان معتاد که توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر در این جلسه ارائه شده، خودداری می‌کند و آن را محرمانه می‌خواند اما در عین حال نسبت به رواج فزاینده و سریع آن هشدار می‌دهد و می‌گوید: «۳۰ درصد از دانش آموزان نیز در معرض کشیدن سیگار قرار دارند.»
طاهرخانی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، هم معتقد است: «برای مبارزه با یک پدیده شوم نیاز به اطلاعات درست و جامع وجود دارد و تا زمانی که آمار مبتلایان به مواد مخدر در مدارس و دانشگاه‌ها نداشته باشیم، طبیعتا نمی‌توانیم در این زمینه چاره اندیشی کنیم. او می‌گوید: متاسفانه با توجه به گستردگی مواد مخدر در سطح جامعه نمی‌توان آمار دقیقی از دانش آموزان معتاد یا والدین معتاد دانش آموزان داشت.»

انکار پشت انکار
«بنده اگر آمار دانش آموزان معتاد را هم داشته باشم ارائه نمی‌کنم... من منکر نیستم که عده‌ای دانش آموز معتاد داریم اما شما بگویید کجای کشور معتاد وجود ندارد؟» این سخنان حاجی بابایی وزیر آموزش کشور درباره آمار اعتیاد در مدارس کشور است. آموزش و پرورش نه تنها خود آماری ارائه نمی‌کند بلکه در‌ها را به روی دیگر موسسات پژوهشی و تحقیقاتی هم بسته است و این کتمان در حالی صورت می‌گیرد که گزارش سال ۲۰۰۸ سازمان ملل به صراحت می‌گوید: «ایران بیشترین مصرف کننده مواد مخدر در جهان است و گزارش‌های دیگری هم حاکی از این است که ایران پایین‌ترین سن آغاز اعتیاد را در بین کشورهای جهان دارد. پنهانکاری آموزش و پرورش در خصوص ارائه آمار دانش آموزان معتاد در مدارس به گونه‌ای بوده که سال گذشته اسماعیل احمدی مقدم، دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور هم تعارف را کنار گذاشت و گفت: «آموزش و پرورش دانش آموزان معتاد را اخراج می‌کند و بعد می‌گوید معتاد نداریم. به همین دلیل اکثر معتادان ما از ترک تحصیلی‌ها هستند.»
همه این‌ها در حالیست که وزیر آموزش و پرورش همچون قبل، وجود اعتیاد در مدارس را تکذیب می‌کند و معتقد است:» آموزش و پرورش نهادی پاک و مقدس است و به اندازه‌ای که در آموزش و پرورش پاکی و صداقت هست به‌‌ همان اندازه باید مراقبت‌‌ها افزایش یابد، اصلا مگر می‌توان تصور کرد که دانش‌آموزی معتاد باشد؟!

کار‌شناسان چه می‌گویند

شیرزاد عبداللهی کار‌شناس مسائل آموزشی به خبرآنلاین می‌گوید: «روش برخورد مدیران مدارس با دانش‌آموزان معتاد روش حذفی است. به محض شناسایی دانش آموز معتاد، اولیای او به مدرسه احضار می‌شوند. آن‌ها را شماتت می‌کنند و می‌ترسانند و دست آخر، سر آن‌ها منت می‌گذارند و بی‌سر و صدا پرونده دانش آموز را تحویل پدر و مادر می‌دهند. اولیا، فرزند معتادشان را برمی دارند و می‌روند، بی‌آنکه ردی از آن‌ها در جایی مانده باشد. این دانش آموزان رانده شده از مدرسه، معمولاً جذب باندهای توزیع مواد مخدر می‌شوند. با این روش، موقعی که مدیران آموزش و پرورش ادعا می‌کنند که دانش‌آموز معتاد نداریم، نمی‌توان این ادعا را رد کرد.»
مصطفی اقلیما رئیس انجمن‌ علمی مددکاران اجتماعی ایران و عضو شورای راهبردی آسیب‌های اجتماعی شهر تهران هم پیش‌تر با اشاره به اینکه بیش از ۷۰ درصد سهم دستگاه‌های دولتی در بحث پیشگیری از اعتیاد متوجه وزارت آموزش و پرورش است، به ایلنا گفته بود: در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که با نگاهی به وضعیت خانواده‌ها می‌توان دریافت که عمده آن‌ها به دلیل مشکلات اقتصادی که با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، توانایی پاسخگویی به نیاز‌ها و سوالات کودکان خود را ندارند و به همین دلیل با سپردن دانش‌آموزان خود به مدارس به شکلی برخی وظایف خود را به آموزش و پرورش واگذار می‌کنند.
این مددکار اجتماعی با تاکید بر اینکه دانش‌آموزان در روز بیش از ۷ تا ۸ ساعت از زمان خود را در مدرسه صرف می‌کنند، معتقد است: «بر این اساس نقش خانواده‌ها را در آموزش مهارت‌های پیشگیری از اعتیاد را می‌توان ۵ تا ۱۰ درصد عنوان کرد چرا که در روز آن‌ها کمتر از ۲ ساعت با دانش‌آموزان خود برخورد دارند و این تعداد برای آموزش وپرورش بین ۷ تا ۸ ساعت در روز است.»
یک جامعه‌شناس هم در این خصوص به ندای سبز آزادی می‌گوید: «شیوع و گسترش این پدیده از خیلی وقت پیش در کشور شروع شده اما هیچ‌گاه اماری دقیقی از آن ارائه نشده است.» او معتقد است اگر آموزش و پرورش نگران این وضع و خواستار حل این معضل بود با ارائه دقیق آمار راه را برای همفکری نهاد و ارگان‌ها و همچنین آسیب‌شناسان اجتماعی می‌گشود. به گفته او بار‌ها کار‌شناسان و نمایندگان مجلس خواستار ارئه امار شده‌اند اما هر بار این وزرتخانه سرسختانه امتناع کرده است.
دلیل این انکار و امتناع را هم حسینی دولت آبادی، ‌نماینده مردم شاهین شهر در مجلس در گفت و با تهران امروز فقط، «آبرو‌داری» عنوان می‌کند!
معضل گسترش اعتیاد در مدارس نه تنها به قوت خود باقیست بلکه روز به روز و از دانش‌آموز به دانش‌آموزی دیگر تسری پیدا می‌کند، در این میان آموزش و پرورش با پیشه کردن استراتژی سکوت راه را بر حل مشکل می‌بندد. مشکلی که به طبع ابتدا خود فرد سپس خانواده و در پایان جامعه را به تباهی می‌کشاند.


حنا صادقی