مرحله سرنگونی رژيم ايران - بقلم سعاد عزيز

رهبر مقاومت ايران آقای مسعود رجوی، در سخنرانی اخير خود به اوضاع ايران و منطقه به طور کلی و اوضاع مقاومت ايران عليه رژيم ايران به طور خاص پرداخت، و نشانه ها و خصوصيات مرحله گذشته و همين طور مرحله آينده را ترسيم و مشخص نمود.
اين سخنرانی که می توان آن را به مثابه يک برداشت دقيق و عميق از صحنه ايران و افقهای آينده آن محسوب کرد، بينشی عينی از واقعيت ايران را منعکس می کند و جايگزينی منطقی و عملی برای رژيم سرکوبگر حاکم که مردم ايران و منطقه و جهان آن را طرد کرده اند، ارائه می نمايد، و در خلال آن قويترين دشمن سياسی و فکری اين رژيم مذهبی، دو مرحله حساس را برجسته می کند که رابطه يی قوی و محکم با حال و آينده مردم ايران و مقاومت ملی آن دارند.

مسعود رجوی، مردی که به عنوان يک جنگجو و حريف دلير عليه رژيم شاه ايستاد، و همان مسير و راه مبارزاتی را با همان رويکرد عليه رژيم شاهان عمامه دار ادامه داد، در سخنرانيش در دوازدهم اکتبر جاری، روشن می سازد که دهه گذشته، دهه يی بود که مجاهدين طی آن پايداری کردند و سخت ترين و مشکلترين شرايط را تحمل کرده و صبر جميل پيشه کردند، صبری که از ثبات اصولشان سرچشمه می گرفت، و توانستند از طريق اين پايداری و صبر اسطوره يی خود به موضوع قرارگاه اشرف بعد و عمقی بين المللی بدهند و زنجيره انکار حقوقشان توسط آمريکا را در هم بشکنند و به همه جهان ثابت کنند که مردمانی اصولی هستند که برای آينده بهتر مردمشان مبارزه می کنند و می خواهند ايرانی آزاد و دموکراتيک بنا کنند که نافی سرکوب و استبداد باشد.

در دهه گذشته، -که طی آن دهها تن از اشرفيها در ميدانهای رويارويی بسيار نابرابر به خاک افتادند و صدها تن از آنان مجروح شدند، که کماکان بسياری از آنها از عوارض آن رنج می برند- اشرفيها هنگامی که با دستان خالی و سينه های بی سپر در مقابل ارتش عراق هدايت شده و تحريک شده توسط رژيم ولايت فقيه ايستادند، و پايداری کردند و ديکته ها و شروط ناعادلانه دولت نوری مالکی را نپذيرفتند، مقوله ”پيروزی خون بر شمشير“ را جامه عمل پوشاندند، تا کار به آنجا رسيد که دادگاه اسپانيا نوری مالکی را به خاطر جنايتها و تعديهای غيرانسانی مرتکب شده در حق ساکنان اشرف، به دادگاه فرا خواند.
در دهه گذشته جامعه جهانی وادار شد تا به تراژدی جاری در قرارگاه اشرف توجه کند و بپذيرد که با امضای يک يادداشت تفاهم مربوط به حل مسالمت آميز موضوع اشرف بين سازمان ملل متحد و دولت عراق، جنبه بين المللی به مسأله آنها بدهد، و اين امر قيد و زنجيرهايی که غرب به خاطر مماشات با رژيم ملايان به آنها تحميل کرده بود را گسست، و به همه جهان ثابت کرد که سازمان مجاهدين خلق تنها يک جريان سياسی عادی يا وزنه ای معمولی در ليست اپوزيسيون ايران عليه رژيم ولايت فقيه نيست، بلکه وزنه ای سنگين و استثنايی است که در مقابل اين رژيم، پايدار و استوار و مقاوم بوده و خواهد ماند تا اين که آن را به سلفش رژيم شاه ملحق کند.

مرحله آينده، همان طور که رهبر ايرانی مسعود رجوی توصيف می کند، مرحله بازگشت به موضوع سرنگونی رژيم و تبديل آن به يک استراتژی مبرم و ضروری و گريزناپذير می باشد، زيرا موضوع سرنگونی رژيم طی دهه گذشته به دليل طبيعت شرايط و اوضاع که به طور کلی در خدمت اين رژيم مذهبی استبدادی بود، عملی و منطقی نبود و موضوع مهم ديگر که به شدت مطرح بود حفاظت از ساکنان اشرف و روح و اخگر مقاومت بود که در مقابل رژيم ايستاده بود، چرا که رژيم ولايت فقيه تلاش داشت بعد از اشغال عراق توسط آمريکا و شرايط و اوضاع اضطراری و جديد ناشی از آن، ساکنان اشرف را از بين ببرد و صفحه اين مقاومت در برابر خود را تا ابد در هم بپيچد، به خصوص که قبل از آن، با قرار دادن نام اين سازمان در ليست تروريستی، از سال1997 آن را تضمين کرده بود، اما پايداری و ايستادگی اسطوره يی اعضای سازمان مجاهدين خلق ساکن در اشرف در مقابل همه اين توطئه ها و دسيسه های رژيم ايران، موضوع اشرف را که در اساس مسأله آزادی خلق و وطن است، در انظار قرار داد، و در زمانيکه جهان شاهد حذف نام سازمان مجاهدين خلق از ليست تروريستی توسط ايالات متحده بود، با چشمان خود اوضاع وخيم و خفت بار رژيم و برخاستن قيام در مقابلش و در عمق خانه اش در خود بازار تهران که به مثابه يکی از پايگاههای اصلی او به شمار می آمد را ديد، و از اين جاست که تأکيد رهبر مقاومت بر بازگشت به موضوع سرنگونی رژيم، تأکيدی کاملاً منطقی با توجه به شرايط و اوضاع کاملاً مناسب برای اين موضوع است، زيرا که رژيم ملايان روزهای آخر خود را سپری می کند و زمين زير پايش به لرزه در آمده است و همه جهان بی صبرانه در انتظار سقوطش می باشند که ديگر دير نيست و نزديک و بسيار نزديک است.