سهیلا زن 21 ساله در حالیکه 5 ماهه باردار بود نتوانست بر سختی زندگی و فقر غلبه کند و خود را دار زد.
شوهر سهیلا که حمید نام دارد 25 ساله است و تا یکسال پیش در شرکت برق منطقه ای کار میکرد او یک تکنسین ماهر برق بود اما تعدیل نیرو در وزارت خانه, باعث اخراج تعداد زیادی از نیروهای قراردادی گردید, از اين رو حميد هم در زمره آن گروه محسوب گرديد. بعد از اخراج و برای گذران زندگی, حميد به هر کاری دست زد حتی کارگری ساختمان اما این کار های موقت برای او فایده ای نداشت. در یکی از روز های ايام عيد نوروز كه سهیلا خبر بارداری اش را به همسرش داد, حمید میخواست برای آینده فرزندش کاری کند. او مقدار کمی پس انداز را داشت در یک قرض الحسنه گذاشت و وام گرفت و یک پیکان مدل پایین خرید تا مسافر کشی کند, اما از بد حادثه, یک روز در شلوغی بازار یک پسر 12 ساله با دوچرخه در حالیکه جلوتر از حمید رکاب میزد, کنترل خود را ازدست داد و به زیر ماشین رفت. او بعد از سه روز کما فوت کرد. خانواده داغدار پسر رضایت ندادند و حمید روزهاي بعد عمرش تا همين امروز در زندان گذرانده است.
خانواده سهیلا و حمید, خودشان مشکلات عدیده مالی دارند. سهیلا از آنها درخواست کمک نمی کرد چون مي دانست كه آنها شرایط خوبی ندارند و نمي خواست كه آنها را نگران وضعيت خود كند. چند روز پیش یکی از همسایگان, سهیلا را غمگین و رنگ پریده می بیند. او میگوید, سهيلا اصلا حال خوبی نداشته است و مرتب مي گفته, خدايا, چرا بايد يك نفر ديگر را به اين زندگي نكبت بار دعوت كنم؟ من خودم هم ديگر بايد بروم!
زن همسایه حرف او را جدی نمي گيرد تا اينكه ديروز مي شنود كه سهيلا خود را دار زده است. گزارش خبرنگار آژانس حاكي است كه وقتي همسايه ها منتظر بيرون آوردن پيكر سهيلا بودند, همه نزديكان از پير و جوان به مقامات نظام فحش مي دادند, آنها را نفرين مي كردند و شاكي بودند.
به گفته آنها سهيلا نوگلي بود كه بي گناه, پرپر شد. به گفته مردم, خداوند اين زن جوان را قرين رحمت كند و مسببان اين وضعيت را در دوزخ, گرفتار