میهن – رضا رایان: یکی از سوالاتی که این روزها در محافل سیاسی ایران وجود دارد این است که چرا خامنه ای آنچنان که باید و شاید محسن رضایی را تحویل نمی گیرد؟ محسن رضایی در جریان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ ، برخلاف میر حسین موسوی و مهدی کروبی که معتقد به تقلب در انتخابات بودند و درمقابل خامنه ای ایستادند ، در کنار آیت الله خامنه ای ایستاد و اعتراضات مردمی را فتنه نامید. اما چرا علیرغم این خودشیرینی محسن رضایی ، خامنه ای هیچگاه نه در گذشته و نه در حال توجه ویزه ای به محسن رضایی نداشته است . آنهایی که از معادلات درونی قدرت در ایران و روابط گذشته آیت الله خامنه ای و محسن رضایی اطلاع دارند چند دلیل برای عدم اعتماد خامنه ای به محسن رضایی ذکر می کنند. نخست اینکه در دوران جنگ ایران و عراق ، محسن رضایی به عنوان فرمانده سپاه خیلی خامنه ای را که رییس جمهور بود( و البته نه رییس دولت که میر حسین بود) تحویل نمی گرفت و بیشتر کارهایش را با هاشمی رفسنجانی پیش می برد و خامنه ای هرگز این موضوع را فرموش نکرد.ضمن اینکه در اوایل سال ۶۶ نیز محسن رضایی در اعتراض به دخالت های خامنه ای در امور سپاه استعفای خود را به خمینی ارائه کرد اگر چه پذیرفته نشد. اما کینه واقعی خامنه ای نسبت به محسن رضایی به سال ۶۴ بر می گردد که خامنه ای تلاش کرد پس از انتخاب مجدد ش به سمت ریاست جمهوری ، میر حسین موسوی را از نخست وزیری بردارد. اما یکی از دلایلی که موفق به این کار نشد نامه محسن رضایی به آیت الله خمینی بود که در این نامه گفته بود تغییر میر حسین به صلاح جنگ نیست و روحیه رزمندگان را تضعیف می کند . نوشتن چنین نامه ای در واقع تیر خلاص به تلاش های خامنه ای برای برکناری میر حسین بود و اگر چه اکثریت مجلس نیز موافق تغییر میر حسین نبود اما در واقع نامه محسن رضایی تمام برنامه های خامنه ای را به هم زد
بعد از فوت خمینی نیزکه خامنه ای به رهبری انتخاب شد،خود محسن رضایی می دانست که فرد مطلوب خامنه ای برای فرماندهی سپاه نیست به همین دلیل چند بار استعفا کرد ولی رهبری که در آن دوران تشکیلات کنونی را در اختیار نداشت نپذیرفت . تا اینکه در سال ۱۳۷۶ و درست یک هفته پس از پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری، استعفای محسن رضایی پذیرفته شد. داستان استعفای وی نیز ظاهرا از این قرار بوده که فرماندهان ارشد سپاه به دیدن رهبری می روند و با وی دیدار می کنند و در آنجا از رهبری می خواهند که به محسن رضایی بگوید در سپاه بماند و استعفا ندهد و خامنه ای نیز می گوید “آقا محسن در سپاه می مانند” اما درست چند روز بعد محسن رضایی استعفا داد و از سپاه بیرون آمد.علت این استعفا هم این بوده که رهبری از محسن رضایی و سپاه خواسته بود تا واردمیدان شده و در برابر اصلاح طلبان بایستند که محسن رضایی ظاهرا با ایفای چنین نقشی از سوی سپاه موافقت نکرده بود .
پس از این دهن کجی محسن رضایی به رهبری ، او از طرف رهبر و در واقع برای کنترل هاشمی رفسنجانی به دبیری مجمع تشخیص مصلحت گمارده شد اما هرگز دیگر مورد اعتماد رهبری نبود به حدی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ مجبور به انصراف شد و در انتخابات سال ۸۸ نیز سپاه به دستور رهبری علیه او و کروبی و میر حسین و به نفع احمدی نژاد وارد انتخابات شد .
بعد از فوت خمینی نیزکه خامنه ای به رهبری انتخاب شد،خود محسن رضایی می دانست که فرد مطلوب خامنه ای برای فرماندهی سپاه نیست به همین دلیل چند بار استعفا کرد ولی رهبری که در آن دوران تشکیلات کنونی را در اختیار نداشت نپذیرفت . تا اینکه در سال ۱۳۷۶ و درست یک هفته پس از پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری، استعفای محسن رضایی پذیرفته شد. داستان استعفای وی نیز ظاهرا از این قرار بوده که فرماندهان ارشد سپاه به دیدن رهبری می روند و با وی دیدار می کنند و در آنجا از رهبری می خواهند که به محسن رضایی بگوید در سپاه بماند و استعفا ندهد و خامنه ای نیز می گوید “آقا محسن در سپاه می مانند” اما درست چند روز بعد محسن رضایی استعفا داد و از سپاه بیرون آمد.علت این استعفا هم این بوده که رهبری از محسن رضایی و سپاه خواسته بود تا واردمیدان شده و در برابر اصلاح طلبان بایستند که محسن رضایی ظاهرا با ایفای چنین نقشی از سوی سپاه موافقت نکرده بود .
پس از این دهن کجی محسن رضایی به رهبری ، او از طرف رهبر و در واقع برای کنترل هاشمی رفسنجانی به دبیری مجمع تشخیص مصلحت گمارده شد اما هرگز دیگر مورد اعتماد رهبری نبود به حدی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ مجبور به انصراف شد و در انتخابات سال ۸۸ نیز سپاه به دستور رهبری علیه او و کروبی و میر حسین و به نفع احمدی نژاد وارد انتخابات شد .