گوهری از گنجینه


جمشيد پيمان - تو که در پوست شيري فکري هم براي استتار گوشهايت بکن!

خوشبختانه تعداد تعیین تکلیف کنندگان برای اشرف مثل قارچ از زمین می رویند و روز به روز بر شمارشان افزوده می شود. من این حادثه را به فال نیک می گیرم .این تکلیف معین کنان حالا برای خودشان طیفی را تشکیل داده اند که بسیار دیدنی است. در یک سرش رژیم جمهوری اسلامی و عوامل رنگارنگش نشسته اند و تا میانه ی متمایل به راست طیف را اشغال کرده اند . از میانه ی متمایل به راست تا وسط طیف، مزدوران و کار چاق کنهای همان رژیم هستند که ملبس به لباس اپوزیسیون شده اند. رنگ این بخش میانی طیف هم دیدنی است. از سبز تیره در آن سهم دارد تا سبز چمنی و تا سبز کم رنگ تا قرمز مخملی وفرمز پشت گلی. طیف وسط تامیانه متمایل به چپ هم دیپلماتها و سیاستمداران و سفیران غیر ایرانی هستند که در عرصه بین المللی محض رضای رب العالمین یا شمعک پای دیوار درحال فرو ریزی رژیم آخوندی می زنند یا هر کدام قلم مو به دست مشغول رنگ آمیزی چهره ی این رژیم شده اند تا رنگ واقعی آن را از دیدِ خلق الله بپوشانند. البته من فکر نمی کنم تشکیل دهندگان این طیف دلشان برای جمهوری اسلامی می سوزد یا ربانم لال، از قبل این رژیم سبیل داشته و نداشته شان چرب می شود. چون مطمئنم اینها می خواهند مردم جهان ازدیدن چهره ی واقعی این رژیم قالب تهی نکنند. و این یک حرکت کاملا بشر دوستانه و خدشه ناپذیر است. اما بخش انتهائی و چپ این طیف هم به اندازه کافی تماشایی است. تشکیل دهندگان این طیف کسانی هستند که روزگاری یا درتشکیلات مجاهدین و یا در ارتش آزادی بخش بوده اند و به دلیل و علتی از آن مناسبات یا بیرون آمده اند و یا بیرون شده اند. که این دو تفاوتکی با هم دارند. اما علیرغم بیرون آمدن یا بیرون شدن، باز هم علت وجودی شان همانا مطرح شدنشان در رابطه با کم و کیف مجاهدین است با روش دلسوزی برای بدنه پیکر و تیغ کشی بر سر آن.
جایگاه تماشایی آقای باتلر در این میانه

آخرین سخنان مجاهد صدیق محسن دگمه‌چی قبل از شهادتش

یک نماینده مجلس آخوندی احمدی نژاد را متهم کرد که مردم ایران را به دو دسته بیکار و بدهکار تیدیل کرده است

تالار مجلس شورای اسلامی

یک نماینده مجلس احمدی‌نژاد را متهم کرد در شش سال ریاست جمهوری خود مردم ایران را به دو دسته‌‌‌ بیکار و بدهکار تبدیل کرده است. به گفته‌ این نماینده، به جای آمدن پول نفت برسر سفره‌ها، احکام جلب به در خانه‌های مردم می‌آیند.


داریوش قنبری نماینده مردم ایلام، ایوان و مهران و عضو و سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس است که اعضای آن دیدگاه‌هایی نزدیک به "اصلاح‌طلبان" ایران دارند. او در جلسه روز یکشنبه ۹ مرداد مجلس ایران خطاب به محمود احمدی‌نژاد و در انتقاد از سیاست‌های اقتصادی دولت وی گفت: «پس از گذشت ۶ سال از ریاست جمهوری جنابعالی، اکنون مردم ایران به لحاظ اقتصادی تبدیل به دو دسته شده‌اند؛ یا بیکار هستند و یا بدهکار.»

داریوش قنبری افزود: «به جای آمدن پول نفت بر سر سفره‌ها، احکام جلب بانک‌ها برای دریافت مطالبات بانک‌ها از بدهکاران به در خانه‌های مردم می‌رود و طرح هدفمندی یارانه‌ها که توسط دولت شما اجرا شد، هدف قانون‌گزار را به درستی اجرا نکرده است؛ زیرا اجرای نادرست این طرح آنچنان گرانی‌ای ایجاد کرده که عملا از پولی که به مردم پرداخت می‌شود چیزی برایشان باقی نمی‌ماند و حتی مجبور به پرداخت پول اضافی هستند.»

"آوردن پول نفت بر سر سفره‌های مردم" یکی از شعارهای انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ بود. او تبلیغ می‌کرد که نفت و درآمدهای آن در دست "مافیای قدرت" است و او پس از رسیدن به ریاست جمهوری، پول نفت را از چنگ مافیا درآورده و بر سر سفره‌های مردم خواهد آورد.

احمدی‌نژاد بعدها منکر دادن چنین وعده‌ای شد، اما تا توانست قراردادهای کلان نفتی را در اختیار نهادهای قدرت قرار داد. روز یکشنبه ۹ مردادماه رسانه‌ها نوشتند که حجم قراردادهای نفتی که در اختیار سپاه پاسداران است، سر به ۲۵ میلیارد دلار می‌زند. سپاه پاسداران یکی از نهادهای مهم حامی احمدی‌نژاد محسوب می‌شود.

اوضاع اجتماعی و سیاسی بدتر از اقتصادی

انتقادهای داریوش قنبری تنها متوجه ابعاد اقتصادی عملکرد دولت احمدی‌نژاد نبود. او اوضاع اجتماعی، سیاسی و حتی موقعیت دیپلماتیک کشور در منطقه و جهان را نیز ناخوشایند توصیف کرد.

قنبری گفت: «به لحاظ امنیتی هم وضعیت بدتر از اوضاع اقتصادی است. قتل، تجاوز و جنایت در حال افزایش بوده و هر روز ابعاد جدیدی از جلوه‌های ناامنی پدیدار می‌شود.»

این نماینده مجلس درباره اوضاع سیاسی کشور گفت: «آزادی‌های اساسی از قبیل آزادی بیان و مطبوعات آنچنان محدود شد‌ه‌اند که مثال چنین محدودیتی در دولت‌های پس از انقلاب وجود نداشت. در داخل تلاش شد فضای سیاسی به فضای امنیتی تبدیل شود.»

قنبری در باره سیاست خارجی کشور نیز به «ضعف دستگاه دیپلماسی» انگشت گذاشت که در نتیجه آن «رقبا و دشمنان توانستند جبهه‌های قوی‌تری» علیه ایران تشکیل دهند.

به گفته داریوش قنبری، احمدی‌نژاد به جای پرداختن به این مشکلات و چاره‌جویی برای آنها، به «خیال‌پردازی»‌هایی چون ایجاد دو و نیم میلیون شغل در سال جاری و دادن ۱۰۰۰ متر زمین به مردم برای ساخت ویلا روی آورده است.

سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس از احمدی‌نژاد پرسید، «با گذشت چهار ماه از سال جاری چه تعداد از این شغل‌های وعده داده شده ایجاد شده‌اند؟ آیا می‌دانید برای ایجاد دو ونیم میلیون شغل در کشور نرخ رشد اقتصادی باید ۲۵ درصد باشد، در حالی که بنا بر برخی آمارها این نرخ حدود یک درصد است.»

دولت احمدی‌نژاد در شش سال گذشته مورد حمایت بی‌چون و چرای آیت‌الله خامنه‌ای و نهادهای حکومتی زیر نظر او بود. اما با بروز شکاف و اختلاف میان آنها، این حمایت‌ها کاهش یافت و زمینه برای انتقادهای آشکار از عملکرد دولت در نهادهایی چون مجلس فراهم آمد.

هفته گذشته روزنامه اصلاح‌طلب "روزگار" در یک تحلیل اقتصادی نوشت، منابع درآمدی کشور در دوره‌ی شش ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، ۳ برابر دولت‌های گذشته در نظام جمهوری اسلامی بوده؛ در حالی که رشد ناخالص داخلی در این شش سال نصف گذشته بوده است. این به معنای آن است که بهره‌وری اقتصادی در کشور به یک‌ششم کاهش یافته و به عبارتی دیگر اتلاف منابع شش برابر شده است .

روند افزايشی نرخ تورم در ایران

با گذشت ۷ ماه از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، محمد رضا فرزین، معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی، و دبیر ستاد هدفمندی یارانه ها، در یادداشتی به «آثار و پیامدهای اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها» پرداخته است. در ابتدای این یادداشت آمده است، «گرچه قضاوت در خصوص آثار و پيامدهاي بلند مدت اين قانون بسيار زود است، با اين حال قصد دارم به اهداف اوليه طرح، نحوه اجرا و آثار و پيامدهاي آن طي ۲۱۷روز گذشته اشاره اي داشته باشم.»
محمد رضا فرزین، در زمینه آثار و پيامدهاي اجراي این طرح نوشته است، «بخشي از افزايش قيمت كالاها و خدمات به دليل سهم مصرف حاملهاي انرژي در آن كاملا طبيعي بوده است.»
فرزين آثار مستقيم اجراي قانون هدفمند كردن يارانه هارا حدود چهار درصد عنوان کرد.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با اشاره به این كه يك هفته از مرداد ماه گذشته است، ولی مركز آمار ايران هنوز نرخ تورم خرداد را اعلام نكرده‌ است، با تکیه به اظهارت محمد رضا فرزین، اعلام کرد، «اين گفته نشان مي‌دهد روند افزايشي نرخ تورم همچنان ادامه دارد.»

ورود تانک های ارتش سوریه به شهر حما و كشته شدن 45 نفر در این شهر

altساكنان شهر حما در سوریه روز یکشنبه 31-7-2011 گزارش دادند که تانک‌های ارتش این کشور به شهر حما، كه یکی از کانون‌های اصلی تظاهرات ضد دولتی در سوريه است حمله کرده، تاكنون 45 نفر را به قتل رساندند.

شاهدان عینی گفته اند 5 تانک به همراه سربازان آنها از ارتش سوریه جدا شدند وبه مردم پیوستند.

یکی از پزشکان شهر حما به خبرگزاری رویترز با بیان اینکه تانک های ارتش سوريه بیمارستان های این شهر را محاصره کرده اند اعلام نمود که 51 زخمی در بیمارستان "بدر" پذیرش شده اند.

او همچنین گفته است که تا کنون پیکر 17 تن به بیمارستانهای این شهر منتقل شده است.

یکی دیگر از شاهدان عینی در شهر حما به همین خبرگزاری گفته است تانک های ارتش از چهار نقطه ، شهر حما را مورد حمله قرار دادند.

سه دهه پیش حافظ اسد، پدر رئیس جمهور فعلی، تظاهرات مسالمت آمیز شهر حما را به شدت سرکوب کرد و بر اساس برخی گزارش ها، هزاران نفر در این شهر جان خود را از دست دادند.

در همین حال فعالان سوری گزارش دادند که رژیم بشار اسد پس از جدایی 30 سرباز از ارتش این کشور ، نیروهای امنیتی ویژه ای را به شهر البوکمال ارسال کرده است.

از سوی دیگر ریاض سعد که خود را سخنگوی "ارتش آزاد سوریه" می داند در فیلم ویدیویی جدید گفته است که نیروهای دیگری از سربازان سوری به ارتش آزاد سوریه پیوسته اند.

وی همچنین گفته است این ارتش در دیر الزور با نیروهای امنیتی سوریه درگیر شده است.

بلاتکلیفی رضا شهابی پس از چهارده ماه حبس

altرضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران در ۲۲ خرداد ماه ۸۹ بازداشت شد و هم اکنون مدت چهارده ماه است که در بند ۲۰۹ زندان اوین در بلاتکلیفی بسر می‌برد.

ربابه رضایی همسر این فعال کارگری با اشاره به چهارده ماه دوندگی‌هایش می‌گوید: "در پیگیری پرونده همسرم به هر کجایی که بگویید مراجعه کرده‌ام اما هیچ نتیجه‌ای نگرفته‌ام. از دادستان بگیرید تا مسئولین دیگر قضایی، اما هیچ پاسخی نمی‌دهند و همسرم همچنان در بلاتکلیفی بسر می‌برد. الان چهارده ماه از بازداشت همسرم می‌گذرد اما هیچ حکمی برایش نداده‌اند و مسئولین در پاسخ به ما هر روز یک بهانه‌ای می‌آورند و ما را سر می‌دوانند. چهارم خرداد ماه برایش یک دادگاه تشکیل دادند که قرار بود سه روز بعد از دادگاه حکمش را به ما اعلام کنند و نتیجه دادگاه را بگویند اما هنوز هیچ نتیجه‌ای به ما داده نشده است. بعد از پیگیری‌های من دوباره گفتند قرار است دادگاه دیگری برای وی برگزار شود. آخر چند بار باید دادگاه برگزار کنند؟ چقدر همسرم را باید ببرند و بیاورند و باز وضعیتش بلاتکلیف باشد؟ الان هم که تاریخ دادگاه بعدی را اعلام نکرده‌اند. امروز هم من به همراه دخترم دفتر دادستان کل کشور رفتم اما بعد از ساعت‌ها چهار طبقه را بالا و پایین رفتیم و از این اتاق به آن اتاق ما را فرستادند و هیچ جوابی به ما ندادند حتی نامه من را هم نگرفتند و دست خالی با دخترم به خانه برگشتیم. وکیل همسرم هم در طول چهارده ماه فقط یکبار توانسته موکل خود را ببیند و هر چه توانسته پیگیری کرده اما او هم مانند ما به نتیجه‌ای نرسیده است."

نهم مرداد1288- 31ژوئیه : اعدام شیخ فضل‌الله نوری



اعدام  شیخ فضل‌الله نوری
اعدام شیخ فضل‌الله نوری


روز نهم مرداد سال 1288 شیخ فضل‌الله نوری به‌جرم صدور فتواهای متعدد در کشتار و شکنجه ومثله‌کردن مشروطه‌خواهان، اعدام شد.
شیخ فضل‌الله نوری در دوران استبداد صغیر و پس‌از به‌توپ بستن اولین مجلس مشروطه به‌همدستی ننگینی با محمدعلی‌شاه، شاه مستبد قاجار پرداخت و در بسیج دستجات چماقدار برای سرکوب آزادیخواهان و مشروطه‌طلبان، جنایات وحشیانه ‌‌‌‌‌‌‌زیادی را مرتکب شد.
شیخ فضل‌الله نوری تمامی جنایات خود را تحت عنوان مشروعه و با توجیه استبداد زیر پرده‌‌‌‌‌‌‌ دین انجام می‌داد.
به‌دنبال فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان، شیخ فضل‌الله نوری که توسط عالیترین مراجع تقلید آن‌زمان نیز به‌فساد و مفسده‌برانگیزی در میان مردم و سوء‌استفاده از اسلام متهم شده بود توسط دادگاه انقلابیون مشروطه به‌اعدام محکوم شد. وی در میدان توپخانه ‌‌‌‌‌‌‌تهران و در میان شادمانی مردم به‌دار آویخته شد.

کاروان و تنها ماندم ": بنان

نهم مرداد1367- 31 ژوئیه : نامه‌‌‌‌‌‌‌منتظری به‌خمینی در مورد کشتار هزاران مجاهد خلق ظرف چند روز

به‌دنبال فتوای خمینی مبنی بر قتل‌عام زندانیان سیاسی، منتظری، جانشین وقت وی، این درجه از وحشیگری را به‌صلاح خمینی ندانست و طی نامه‌يی در نهم مرداد سال 1367 برای وی، از‌جمله نوشت:

”اگر فرضا بر دستور خودتان اصرار دارید اقلا دستور دهید ملاک، اتفاق نظر قاضی و دادستان و مسئول اطلاعات باشد نه اکثریت؛ و زنان هم استثنا شوند مخصوصا زنان بچه‌دار. و بالاخره اعدام چندهزار نفر در ظرف چند روز هم عکس‌العمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود”.
کلیشه نامه منتظری به خمینی

۵۰ میلیون دلار ناقابل برای اورانیوم

حسن داعی حسن داعی


جمهوری اسلامی بار دیگر کیسه را شل کرد و ۵۰ میلیون دلار از سرمایه های کشور را به کشور کوچکی در آفریقا بنام مالاوی بخشید تا از این رهگذر به معادن اورانیوم این کشور دسترسی پیدا کند.

مالاوی که در جنوب شرقی آفریقاست یکی از مخوف ترین دیکتاتوری های قاره سیاه است. البته این اولین بار نیست که رژیم ایران برای دست یابی به اورانیوم با حکومت های مشابه خویش بدینگونه سخاوتمندانه برخورد میکند و با حراج سرمایه های کشور در جستجوی دستیابی هرچه سریعتر به مواد لازم برای رسیدن به سلاح هسته ای است. از سال 2005 تاکنون، رژیم حاکم بر کشورمان هدایای هنگفتی که هنوز از میزان آن اطلاعی در دست نیست به زیمبابوه و دیکتاتور آن رابرت موگابه بخشیده است که شامل پول نقد، نقت مجانی، ماشین آلات و مواد غذائی میشود.

بذل و بخشش های رژیم و حراج سرمایه های کشور توببخ نامه ای است برای آنان که طی چند سال گذشته تحت نام وطن پرستی یا صلح طلبی به دفاع از برنامه هسته ای حکومت برخاسته و آنرا برنامه ای برای کسب انرژی و تآمین برق کشور دانسته اند.

مسئولان رژیم در پاسخ به این سوال ابتدائی که چرا با اینهمه ذخائر طبیعی بدنبال انرژی هسته ای است همواره گفته اند که بدنبال جایگزینی برای نفت و گاز در دهها سال بعد میباشند یعنی زمانیکه این ذخائر پایان یافته اند. غرب نیز در پاسخ پیشنهاد داد که ایران از غنی سازی اورانیوم که میتواند برای سلاح هسته ای استفاده شود دست بکشد و آمریکا و اروپا نیز به ایران هم نیروگاه و هم اروانیوم لازم را تحویل خواهند داد.

اما رژیم ایران اصرار میکند که هدفش از غنی سازی اورانیوم "حفظ استقلال کشور" است چون اگر برای این امر به خارج وابسته باشد، سرنوشت خود را بدست دیگران داده است. حال با تلاش رژیم برای دستیابی به اورانیوم در گوشه و کنار آفریقا معلوم میشود که اصولا ایران دارای ذخائر کافی اورانیوم نیست و از همین الان نیز برای واردات آن وابسته به این یا آن کشور است.

کدام عقل سالمی باور میکند که رژیمی اینهمه تحریم و سختی را تحمل کند، تمام اقتصاد کشور را به ورشکستگی بکشاند، صنعت نفت و گاز را برای همیشه بخطر اندازد، سرمایه های چند نسل را نابود کند، پیشنهاد نیروگاه و اورانیوم غنی شده را رد کند، و اینهمه فقط برای حفظ استقلال آنهم به قیمت التماس و باج دهی به دیکتاتور های ریز و درشت آفریقا باشد.

این سوالی است که صلح طلبان قلابی (یا ساده لوح) وطنی یا آمریکائی باید در خلوت خویش به آن پاسخ گویند. البته آنان که مزدبگیر و دلال حکومتند از پاسخگوئی به این سوال معافند زیرا عذرشان از قبل پذیرفته شده است.

سالگرد عملیات فروغ جاویدان و زوزه‌های وحشت دیکتاتوری آخوندی

زوزه‌های وحشت دیکتاتوری آخوندی از کابوس سرنگونی در سالگرد عملیات فروغ جاویدان ادامه دارد.

خبرگزاری جهاد دانشگاهی آخوندها برای سرکوب دانشجویان موسوم به ایسنا درباره پیشروی ارتش آزادیبخش ملی ایران تا دروازه‌های کرمانشاه نوشت: «در این عملیات که نام فروغ جاویدان گرفته بود، مجاهدین با ۲۵تیپ، ... شرکت داشتند و به این ترتیب، مجموعاً بین چهار تا پنج هزار نیروی عملیاتی برآورد می‌گردید».

این رسانه حکومتی درباره علت و هدف تهاجم جسورانه ارتش آزدایبخش ملی و درهم کوبیدن قوای سرکوبگر رژیم در اعماق خاک میهن، نوشت: «هدف مجاهدین از حمله در عمق خاک، تسخیر چندین شهر و در پایان رسیدن به تهران و به دست گرفتن قدرت بود! طبق زمان‌بندی، نیروها بایستی ساعت ۱۸: ۰۰روز دوشنبه سوم مرداد به کرند و ساعت ۲۰: ۰۰ به اسلام‌آباد و ۲۲: ۰۰ به کرمانشاه رسیده و در این شهر، استقرار دولت خویش را اعلام کنند»

خبرگزاری حکومتی ایسنا در تشریح عملیات کبیر فروغ جاویدان می‌نویسد: مقارن ساعت۱۴۳۰ سوم مرداد ۱۳۶۷ مجاهدین عملیات خود را با هجوم زمینی از طریق سرپل ذهاب و هلی‌برد از جنوب گردنه پاتاق (نزدیکی سر پل ذهاب) آغاز و به طرف شهر کرند غرب پیش روی کردند و حدود ساعت ۱۸۳۰، اولین تانکها با نشان مجاهدین وارد شهر شدند و در ساعت ۲۰۲۱روز دوشنبه سوم مرداد پس از تصرف شهر به طرف اسلام‌آباد غرب پیشروی کرده، به‌محض رسیدن به مدخل شهر، اقدام به ارتباط مخابراتی و هم‌چنین تیراندازی و آشفته کردن اوضاع کردند. تعدادی از نیروهای سپاه با آنان درگیر شدند که به علت عدم انسجام نیروها و آمیختگی مجاهدین با مردم، اوضاع از کنترل نیروهای نظامی خارج و شهر به تصرف مجاهدین درآمد.

این رسانه حکومتی در ادامه خاطره دردناک و فراموش نشدنی از پیشروی ارتش آزادیبخش می‌افزاید: سپس با استفاده از تعداد زیادی تانک و خودرو، نیروهای پیاده به طرف کرمانشاه عزیمت کردند... نیروهای خودی در فاصله ۲۰۰ متری آنان در ارتفاعات (چهار زبر)، ضمن تشکیل خط پدافندی، با آنان درگیر شده و بعدازظهر روز چهار مرداد، با محاصره شهر اسلام‌آباد، به‌منظور انسداد عقبه و راه فرار، سه راه اسلام‌آباد - کرند را قطع و آنها را محاصره کردند. مجاهدین با عبور از خط و پیشروی تا تنگه پاتاق، به سوی اسلام‌آباد و کرمانشاه حرکت کرده و در ۳۰ کیلومتری کرمانشاه مستقر شدند.
عملیات کبیر فروغ جاویدان

گرامی‌داشت دومین سالگرد شهادت علیرضا داوودی

خانواده علیرضا داوودی دومین سالگرد شهادت وی را با گل‌گذاری مزارش در اصفهان گرامی داشتند. وی از شهدای قیام سراسری در سال هشتادوهشت می‌باشد. شهید علیرضا داوودی که از دانشجویان مبارز دانشگاه اصفهان بود در هفتم مرداد ماه سال هشتادوهشت بر اثر آسیبهای جسمی که دژخیمان در دوران بازجویی به او وارد آورده بودند جان باخت.
علیرضا داوودی

اتحاد بین‌المللی زنان ضمن حمایت از حقوق ساکنان اشرف خواستار تحقیقات ملل ‌متحد در مورد کشتار در اشرف شد

جنایات مزدوران عراقی در اشرف - 19فروردیناتحاد بین‌المللی زنان که ۵۰ سازمان را در سراسر جهان‌نمایندگی می‌کند و دارای رتبه مشورتی در شورای اجتماعی اقتصادی ملل ‌متحد و رتبه مشارکتی در شورای اروپاست طی نامه‌یی به خانم ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق‌بشر ملل ‌متحد ضمن حمایت از حقوق ساکنان اشرف و حکم دادگاه اسپانیا و احضار عاملان کشتار ۸آوریل در اشرف به این دادگاه، خواستار انجام تحقیقات از سوی ملل ‌متحد در مورد کشتار در اشرف شد.

در این نامه خطاب به ناوی پیلای آمده است: دادگاه سراسری ملی اسپانیا طی حکمی در تاریخ ۱۱ژوییه ۲۰۱۱ (بیستم تیرماه ۱۳۹۰) شکایت علیه مسئولان کشتار ساکنان اشرف در روز ۸آوریل را، پذیرفته است.

بنابراین از شما می‌خواهیم تا با اقدامات مقتضی برای نجات جان ساکنان بی‌دفاع کمپ و توقف کشتار توسط دولت عراق، در جلسه شورای امنیت ملل متحد، ضرورت حفاظت ساکنان کمپ توسط نیروهای سازمان ملل مورد بحث و بررسی قرار گیرد و هیأتی برای تحقیقات مستقل حول قتل‌عام ۸آوریل همان‌طور که خودتان بر آن تأکید کردید، تعیین گردد و سپس یک راه‌حل عملی و فوری جهت سپردن مسئولیت حفاظت کمپ به نیروهای سازمان ملل و یونامی تا باز اسکان آنها در کشورهای ثالث، اتخاذ گردد.

عکس / دور باطل "مبارزه" با "اراذل و اوباش"، پدیده های که با آمدن جمهوری اسلامی قدرتمندتر و گسترده تر شد

طرح دستگیری و جمع آوری "اراذل و اوباش" صبح امروز یکشنبه با حضور پرسنل نیروی انتظامی در مناطق مختلف تهران اجرا شد.


















فیلم / ارتش سوریه در حماه حمام خون به راه انداخته است

مستند جنایت زندان کهریزک

علم الهدی:روزه خواران را در ملأعام شلاق بزنید

altآژانس ايران خبر : آخوند علم الهدي خواستار اجراي 25ضربه شلاق براي به اصطلاح روزه خواران شد.

وي گفت: در قانون اسلام، روزه‌خواری در ملأعام 25 ضربه شلاق دارد که قوه قضاییه برای اقامه حدود الهی، باید این حد را جاری کند. علم الهدی در گفت‌و‌گو با سایت حکومتی فارس گفت: روزه‌خواری درملأعام هنجار شکنی است و در اسلام برای آن حد تعیین شده است.
وی افزود: بر اساس حدی که در شرع اسلام برای روزه خواری تعیین شده است، دستگاه قضایی در این راستا باید برخوردی داشته باشد که در مقام اقامه حدود الهی، این حد را اجرا کند.

علیرضا افتخاری با ضربات باتوم کشته شد

altآژانس ايران خبر : درحالیکه معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در تماس روز کشته شدن یک روزنامه نگار در جریان اعتراضات پس از انتخابات خرداد ٨٨ را رد می کند،

خانواده و نزدیکان علیرضا افتخاری می گویند پیکر این روزنامه نگار را که ٢٥ خرداد ٨٨ برای حضور در راهپیمایی مسالمت آمیز و میلیونی مردم از منزل خارج شده بود، تیرماه از پزشکی قانونی کهریزک تحویل گرفته اند. رضا معینی، مسئول بخش خاورمیانه گزارشگران بدون مرزهم تاکید می کند این سازمان همچنان به عنوان شاکی خصوصی پیگیر این پرونده است.

مادر علیرضا افتخاری به "روز" می گوید: علیرضا ٢٥ خرداد رفت و ٢٧ روز بعد جنازه اش را به ما دادند. گفتند خونریزی مغزی کرده. شکایت هم کردیم اما هیچ نتیجه ای نداشت. وکیل مان گفت به جایی نمی رسیم، بهتر است رضایت دهیم و....

خانم افتخاری بیش از این حاضر نیست سخنی بگوید و تنها بهاین بسنده میکند که "گفتند حرف نزنید. چه فایده ای دارد الان حرف بزنم؟ پسر من رفت و دیگر کسی نمی تواند کاری برای من بکند و بچه ام را برگرداند. شما هم هر چه بنویسید برای من علیرضا نمی شود. من سپرده ام به خدا و او دادم را خواهد ستاند".

همسر سعید نعیمی: بعد از سه ماه هنوز اتهام زندانی مشخص نیست

altسعید نعیمی عضو شورای سیاست گذاری سازمان دانش آموختگان ایران از روز هجدهم اردیبهشت در بازداشت نیروهای امنیتی در شهر تبریز است. او در کرج و در منزل شخصی‏اش بازداشت شده بود و تا کنون دلیل انتقال وی به تبریز مشخص نشده است. سعیده اسلامی؛ همسر این فعال سیاسی در گفتگو با روز از بلاتکلیفی وی در سه ماه و نیم گذشته خبر داده است.

در این گفتگو وضعیت نگران کننده یک خانواده به میان می آید، و یک فعال دانشجوئی که اینک از زندانی هم منع می شود. متن گفتگو را بخوانید:



در خبرها آمده که بازداشت آقای نعیمی همراه با ضرب و شتم و به صورت خشن انجام شده است. لطفا در این باره بگوئید.

ساعت 6 صبح روز 18 اردیبهشت بود که زنگ در به صدا درآمد. خودم احساس کردم که اتفاقی قرار است بیفتد. سعید را بیدار کردم ولی تا قبل از اینکه او در را باز کند، نمی‏دانم با چه شکلی توانستند در را باز کنند. کلید داشتند و این جای تعجب داشت. برخورد آنها از اول مشخص بود که خشن است. تا آنجا که چون من لباس مناسبی نداشتم خواستم لباسم را عوض کنم، ولی یک نفر همراه من وارد اتاق شد. اعتراض کردم و با تمسخر به من گفت شما لباستان را عوض کنید، من نگاه نمی‏کنم. بلافاصله هم شروع کردند به جستجو و بهم ریختن خانه. حتی زیر روکش مبل‏ها و لای قاب‏های عکس و کتاب‏ها را هم گشتند. تا ساعت 11 آنجا بودند.

 

هشتم مرداد1367- 30 ژوئیه : قتل عام زنان مجاهدخلق در زندان گوهر دشت

بر‌اساس گزارشات شاهدان عینی، روز شنبه 8 مرداد سال 1367، به‌دنبال فرمان قتل‌عام زندانیان سیاسی توسط خمینی جلاد، کلیه زنان اسیر مجاهد خلق در زندان گوهردشت که سالها درزندان بودند، اعدام شدند.
دراین روز همچنین گروههایی از مردان مجاهد خلق نیز در زندان گوهردشت تیرباران شدند.
مجاهد شهید مهشید رزاقی (حسین) بازیکن تیم هما و هافبک تیم ملی امید ایران که 5 سال از محکومیتش گذشته بود یکی از اعدام شدگان بود.




فروغ، زیباترین عملیات مقاومت

آمریکا باید رویکردش را در مورد کمپ اشرف تغییر بدهد

لرد کینگهافینگتون پست-۲۵ ژوئیه ۲۰۱۱
اشرف شاخصی برای سنجش جهت‌گیری عراق بعد از خروج آمریکا

درحالی‌که نیروهای آمریکا آماده ترک عراق می‌شوند، رژیم ایران در حال آماده شدن است تا سایه تاریک خود را بر عراق بگستراند. ردپای این رژیم هیچ‌کجا بیشتر از کمپ اشرف واضح نیست. جایی که ۳۴۰۰ مخالف سیاسی ایران در عراق در آن‌جا سکونت دارند. این‌که چگونه این مورد حل‌وفصل گردد شاخصی برای سنجش جهت‌گیری عراق بعد از خروج آمریکاست.
اما متأسفانه سفارت آمریکا در عراق از به‌رسمیت شناختن شدت تهدید رژیم ایران خودداری می‌کند.

سفیر آمریکا لارنس باتلر اظهارات به‌شدت دردسر سازی را ابراز داشت مبنی بر این‌که ساکنان کمپ اشرف باید متفرق شوند و به یک نقطه دیگر در عراق منتقل گردند.
مشاهده جا پای ایران در تصمیمات عراق آزار‌دهنده است. اما شنیدن بازتاب دستورات خامنه‌ای در مورد سرنوشت مخالفان ایرانی از راهروهای سفارت آمریکا در مخیله نمی‌گنجد.

فروغ ایران

فروغ ایران


تهاجم وحشیانه مزدوران مالکی به ساکنان اشرف
تهاجم وحشیانه مزدوران مالکی به ساکنان اشرف


فروغ ایران
حماسه 6 و 7مرداد 1388در اشرف
ششم و هفتم مرداد 1388، وقایعی در اشرف رخ داد که جهان را تکان داد. وقایعی که در تحولات سیاسی، تأثیر کیفی داشت و خیلی از معادلات را تغییر داد. قبل از ششم مرداد، نزدیک به دو ماه بود که یکانهایی از پلیس عراق جلوی درب اصلی‌اشرف مستقر شده بودند. آنها می‌گفتند که می‌خواهند داخل قرارگاه، ایستگاه پلیس بزنند. وقایع ششم و هفتم مرداد نشان داد که ایستگاه پلیس بهانه است. نیت اصلی، متلاشی کردن اشرف و اخراج مجاهدین بوده است.
در طرف مقابل هم مجاهدین تصمیم خودشان را گرفته بودند: مقاومت برای حفظ اشرف، تا پای جان!
در این دو ماه، مزدوران چندین بار برای تحمیل خواسته‌هایشان به اشرفیها، نیرو آوردند. اما هربار دیدند که باید یک دیوار انسانی چند لایه را رد کنند تا بتوانند وارد شوند و به همین دلیل منصرف شدند.
برای همه روشن بود که بالاخره این تنشها به نقطه اوج خود خواهد رسید، اما چه روزی؟ کسی نمی دانست.
تحولات از شب پنجم مرداد رنگ و بوی دیگری گرفت. رنگ و بویی متفاوت از همیشه.
روز پنجم مرداد تلویزیون العراقیه خبری به قرار زیر پخش کرد:
”قرار است که دولت عراق مسئولیت امنیت قرارگاه اشرف را در کادر اجرای توافقنامه خروج که بین بغداد و واشینگتن امضاء شده، تحویل بگیرد. سخنگوی رسمی‌دولت، علی دباغ خاطرنشان کرد که دولت به برخورد انسانی با افراد موجود در قرارگاه براساس آنچه که قوانین بین‌المللی متداول تعیین کرده، ملتزم است. وی تأکید کرد که تا زمانیکه قوانین جاری عراق رعایت شود، دولت اقدام به کوچ دادن هیچ‌یک از آنها یا اخراج اجباری آنان از عراق نمی‌کند“ .
واضح بود که آنچه آقای سخنگوی دولت تحت عنوان تحویل‌گیری مسئولیت امنیت قرارگاه اسم برده بود، در واقع اولین پرده از همان سناریوی انهدام اشرف بود که چند ماه قبل، موفق‌الربیعی لو داده بود، وگرنه آن همه نیرو و لودر و آبپاش را برای چی دور اشرف آورده بودند؟ آیا می‌خواستند با لودر و آبپاش، امنیت اشرفی ها را آن هم به شیوه انسانی تأمین کنند؟
درهمان زمان کمیته پارلمانی ایران آزاد در نامه خود که برای رئیس‌جمهور و وزرای خارجه و دفاع ایالات متحده و سفیر این کشور در عراق و فرماندهی نیروهای چندملیتی ارسال شده، می‌نویسد:
”آقای رئیس‌جمهور اوباما،
علی دباغ، سخنگوی دولت عراق، اعلام کرد که دولت عراق مسئولیت اداره امنیت داخل قرارگاه اشرف را به عهده خواهد گرفت. شما می‌دانید که از ژانویه 2009 ارتش و پلیس عراق، قرارگاه را محاصره کرده‌اند و هیچ مشکل امنیتی در داخل قرارگاه وجود نداشته است. ترس ما از این است که اعلامیه آقای دباغ، راه را برای پلیس عراق باز کند تا به‌زور وارد قرارگاه شده و برای خوشایند رژیم تهران، ساکنان آن را سرکوب کنند. علی خامنه‌ای رهبر ارشد ایران در ماه فوریه در دیداری با رئیس‌جمهور عراق از او خواست تا قرارداد دوجانبه برای اخراج اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در قرارگاه اشرف را به اجرا در آورد“ .
اما ظاهراً تصمیمات، گرفته شده بود و گوش شنوایی برای این حرفها پیدا نشد. به همین دلیل تحرکات جدیدی از نیمه‌شب آغاز شد، و نیروهای عراقی ضمن افزایش نیروهای خود، ورودی اشرف را هم با یک خاکریز بستند، شاید برای این‌که راه را برای هرگونه عکس‌العمل اشرفی ها نسبت به نیروهای عراقی ببندند.
صبح ششم مرداد مزدوران عراقی، همزمان با افزایش نیرو در بیرون درب اشرف، یک هیأت هم برای مذاکره به داخل اشرف فرستادند، شاید فکر می‌کردند که اگر چماق قوه قهریه را در بیرون قرارگاه بالا ببرند، می‌توانند اشرف را واداربه تسلیم به خواسته‌های غیرقانونیشان کنند، اما آنها با یک محاسبه ساده باید متوجه می‌شدند که اگر مجاهدین می‌خواستند در برابر تهدیدات این تازه‌به دوران رسیده‌ها جا بزنند، قبل از آن، باید در برابر ابرقدرت دنیا که با چنان شدت و حدت بمبارانشان کرده بود جا می‌زدند. و البته قبل از آن هم، 30سال پیش در برابر خمینی دجال. اما جواب مجاهدین به همه آنها یک چیز بود:« هیهات منا الذله»

در مورد وقایع قبل از حمله، اطلاعیه شورای ملی مقاومت (حمله به اشرف شماره 72) بسیار گویا است و ما را از هر توضیحی بی‌نیاز می‌کند:

سنابرق زاهدی - قرارگاه اشرف معیار صداقت در سیاست ابلهانهٴ آمریکا

ایلاف – سنابرق زاهدی: ما در زمانی زندگی می‌کنیم که در آن خلقهای عرب علیه ستم و دیکتاتوری و استبداد بپاخاسته‌اند. مردم ایران از یک سو در این زمینه پیشتاز می‌باشد و از سوی دیگر آرزو داریم و می‌کوشیم که مردم ما نیز به کاروان انقلابهای عربی بپیوندد. ما می‌بینیم که حاکمیت آخوندها در این رابطه بر خود می‌لرزد. ما مشخصًا در این موقع می‌بینیم که مردم ایران و مقاومت سازمانیافته‌اش که توسط مجاهدین خلق و قبل از هر جای دیگر در شهر اشرف نمایندگی می‌شود با یک توطئهٴ پلید که این بار دست پخت آمریکا می‌باشد روبرو است.
در حالیکه جهان از جمله خود آمریکائیان می‌گویند که رژیم آخوندی پشتیبانی و حامی و یاری کنندهٴ رژیم سوریه در سرکوب مردم بپاخاستهٴ این کشور می‌باشد، در مقابل می‌بینیم که یک همدستی برای یاری رژیم ایران در نابود کردن مجاهدین خلق در اشرف خود را نشان می‌دهد. نیاز نیست کشتار ۸ آوریل گذشته را یادآور شویم. شکی نیست که آمریکائیان مسئول این کشتار بودند. ولی آنها به جای اینکه وظیفهٴ خود در قبال این کشتار را انجام بدهند و حد اقل گزارش خودشان از مشاهدات تیم آمریکایی که دور روز بعد از این حادثه از کمپ بازدید کرد را منتشر کنند تیمی که با چشم خودشان شهدا و زخمی‌ها و تخریب ناشی از حمله را مشاهده کردند، بله، به جای این، خبر دار شدیم که روزنامهٴ آمریکایی نیویورک تایمز یک مقاله منحصر به فردی در نوع خود چاپ کرده است. تیتر مقاله این است: «مجاهدین خلق مشکل لاعلاجی برای آمریکا و عراق شده‌اند».

بیانیه کاترین اشتون، نماینده عالی اتحادیه اروپا درباره افزایش استفاده از مجازات مرگ در ایران


کاترین اشتون، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امورخارجه و سیاست امنیتی و معاون رئیس کمیسیون، امروز بیانیه زیر را صادر کرد:
"من به‌خاطر افزایش تعداد اعدامها در ایران عمیقا نگران هستم. بر اساس داده‌ها که اکنون از جانب بسیاری از منابع گردآوری شده، میزان اعدام ها در ایران نسبت به جمعیت آن، طی نیمه اول سال ۲۰۱۱، آن را در صدر استفاده کنندگان از مجازات مرگ قرار داده است.


این تحول هشدار دهنده، به‌روشنی نقض روند جهانی بسوی لغو مجازات مرگ می‌باشد. این روند توسط حمایت فزاینده از قطعنامه‌های مجمع عمومی که خواهان یک مهلت قانونی برای استفاده از مجازات مرگ شده را نشان می‌دهد.
اتحادیه اروپا موضع قوی و اصولی علیه مجازات مرگ دارد. بنابراین، اتحادیه اروپا از ایران، همان‌گونه که از تمامی کشورهایی که اصرار به نگه‌داشتن مجازات مرگ دارند، می‌خواهد که اعدام های در دست اجرا را متوقف نموده، و این‌که در مورد مجازات اعدام، یک مهلت قانونی قائل شود“.
سایت اتحادیه اروپا ۵ مرداد

مینا انتظاری - بیاد یاران سر بر دار

سخنرانی زندانی سیاسی از بند رسته "مینا انتظاری"

در ساختمان کنگره آمریکا

در سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷

خانمها، آقایان، حضار محترم-

امروز سالگرد قتل عام هزاران زندانی سیاسی آزادیخواهی است که در تابستان ۱۳۶۷ بطور مخفیانه در عرض چند هفته در سراسر کشور به دستور مستقیم خمینی به دار آویخته شدند.



من بعنوان یکی از معدود بازماندگان زندانیان سیاسی و شاهدی از بند زنان زندان مخوف اوین که تمامی دوستانم را در این جنایت هولناک از دست داده ام برای گرامیداشت یاد و نام آن عزیزان و رساندن پیام صلح و آزادی آنان، در جمع شما حضور یافته ام.
اجازه میخواهم صحبتهای خودم را در این رابطه در کنگره آمریکا آغاز کنم.

مریم رجوی: از این پس مسئولیت هر خونی که در اشرف ریخته شود، بر عهده ایالات متحده است


اشغال اشرف- شماره ۱۲۷ - خانم رجوی: بدنبال اظهارات نمایندگان جلسه استماع کنگره آمریکا: از این پس مسئولیت هر خونی که در اشرف ریخته شود، بر عهده ایالات متحده است
مقاومت ایران دیگر حاضر به گفتگو در باره جابجایی ساکنان اشرف در داخل عراق نیست


به دنبال جلسه استماع زیر کمیته خاورمیانه و آسیای جنوبی کنگره آمریکا، در روز چهارشنبه ۵مردادماه، خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، اعلام کرد: همچنانکه نماینده روهرا باکر در جلسه استماع به مقامات ارشد وزارتخارجه امریکا خاطرنشان کرد از این پس مسئولیت هر خونی که در اشرف ریخته شود، بر عهده ایالات متحده است.
علاوه بر این، همچنانکه نماینده تدپو خاطرنشان کرد، کمیته خارجی کنگره آمریکا به اتفاق آرا با جابجایی مجاهدان اشرف در داخل عراق مخالف است و این الحاقیه پس از ارائه و تصویب در کنگره و سنا به قانون می‌شود.
نماینده تدپو در این استماع کنگره اعلام کرد جابجایی در داخل عراق خواست مشترک رژیمهای ایران و عراق است.
خانم رجوی افزود: از این رو مقاومت ایران دیگر به هیچ وجه و به هیچ قیمت و در هیچ کجا حاضر به گفتگو درباره جابجایی ساکنان اشرف در داخل عراق نیست مگر اینکه دولت آمریکا اعلام کند که حفاظت آنها را با نیروهای آمریکایی تا انتقال به کشورهای ثالث بر عهده می‌گیرد.

دلالی یک سفیر دوره گرد، برای تبلیغ و قبولاندن چیزی به‌نام ”طرح آمریکا“

منوچهر هزارخانی:   دلالی برای ”طرح آمریکا“ چرچیل گفته بود می‌توان به هوش آمریکاییها اعتماد کرد؛ آنها می‌توانند برای هر مسأله مشکل، راه‌حل مناسب را پیدا کنند، البته بعد از آن که همه راه‌حلهای دیگر را امتحان کردند! دکتر منوچهر هزارخانی
انگار حالا، آمریکاییها تصمیم گرفته‌اند با پافشاری در تحمیل یک راه‌حل زورکی، گفته چرچیل را تکذیب کنند.

دلیلش این که، نه تنها سفیرشان در بغداد را مأمور تشویق مالکی در غیرقابل تحمل کردن شرایط زندگی در اشرف کرده‌اند. بلکه به یک فرستاده ویژه هم مأموریت داده‌اند تا در اروپا بچرخد و برای قبولاندن ”طرح آمریکا“ به جای طرح استیونسون به اروپاییان، تبلیغ کند، هر ازگاهی هم سری به اشرف بزند و برای ساکنانش درباره محاسن تغییر مکان به جایی ”اندکی دورتر و کمی امن تر“ و از مزایای انحلال سازمانشان برای رستگاری در همین دنیا بالای منبر برود؛ و باز همان بساطش را پهن کند و باز همان جواب را بگیرد که این طرح به منزله نقض تعهدات و سپردن قربانی به دست قاتل است و از همین رو هم غیرقانونی است، هم غیراخلاقی، هم غیرانسانی و بنابراین غیرقابل قبول، و... دوباره دوره بیفتد برای تبلیغ ”طرح آمریکا“.

من نمی‌دانم نمایندگان اروپایی هر بار که چشمشان به این سفیر دوره گرد می‌افتد چه احساسی پیدا می‌کنند، ولی می‌توانم حدس بزنم که اشرفیها هنگام روبه‌رو شدن با او، احساس می‌کنندکه ۳۰۰ بلندگویی که شب و روز آزارشان می‌دهند، حالا دو برابر شده‌اند.

این روش که می‌توان جنگ روانیش خواند، یا «کله پزی» یا سماجت دلال منشانه یا هر چیز دیگر ـ فقط مبتنی بر نصایح دلسوزانه و هدایت ”به راه راست“ نیست، با چاشنی تهدید و القای ترس به شوخی و جدی هم همراه است.

او، به شوخی از گوانتانامو و هاوایی یاد می‌کند (لابد ابوغریب یادش رفته) و هنگامی که لحنش جدی می‌شود، به جای محکوم کردن آدم کشی مزدوران مالکی، به اشرفیها هشدار می‌دهد که در صورت پافشاری برای ماندن در اشرف، باید در انتظار همان هجومها و کشتارها، به احتمال زیاد به‌صورتی وسیع تر و قاطع تر، باشند.

گرا‌می با‌‌د خا‌‌طره‌‌‌‌‌‌‌ تا‌‌بنا‌‌ک 30هزار زند‌ا‌‌نی سیا‌‌سی قتل‌عا‌‌م‌‌شد‌‌ه د‌‌ر سا‌ل 67

منیره رجوی
«اعدام وحشیانه مجاهد شهید منیره رجوی ـ سمبل زندانیان مجاهد قتل‌عام‌شده ـ به‌دستور شخص خمینی، انزجار وسیعی را درسطح جامعه برانگیخته بود و همه می‌دانستند که منیره شهید، صرفاً به‌جرم خواهری مسعود و برای مصاحبه‌کردن علیه او همراه با دو کودک خردسالش سالها در اسارت و تحت شکنجه قرار داشت».

مریم رجوی


فتوای قتل‌عام زندانیان مجاهد توسط خمینی در سال ۱۳۶۷

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم


از آن‌جا که منافقین (مجاهدین) خائن به‌هیچ‌وجه به ‌اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست، و به ‌اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند و باتوجه به ‌محارب‌بودن آنها‌ ... و باتوجه به ‌ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه ‌آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی‌که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کـرده و می‌کنند، محارب و محکوم به ‌اعدام می‌باشند... رحم بر محاربین، ساده‌اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردید‌ناپذیر نظام اسلامی است. امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به ‌دشمنان اسلام، رضایت خداوند متعال را جلب نمایید. آقایانی که تشخیص موضع به‌عهده آنان است، وسوسه و شک و تردید نکنند، سعی کنند ”اشداء علی‌الکفار“ باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی، نادیده‌گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می‌باشد. والسلام


روح‌الله الموسوی الخمین


دیگرهیچ خانواده‌یی ردی از فرزند یا عزیز دربندش پیدا نکرد. ظرف کمتر از 2ماه، بیش از30هزار زندانی سیاسی که غالباً از مجاهدین بودند، به‌قتل رسیدند. از عصر 5مرداد ۱۳۶۷ دربهای زندانهای اصلی بسته شد و کلیه ارتباطات با خارج از زندان، حتی تلفنها قطع شد. تمامی‌زندانیان کمیته مشترک نیز به ‌اوین منتقل شدند. در اوین منع کامل رفت و آمد برقرار شد. کلیه ملاقاتها از قبل قطع شده بود. محل بیدادگاه از دادسرا به ‌بند 209 و در نزدیکی محل حلق‌آویز کردن قربانیان منتقل گردید. ماهها و سالها بعد با درز اطلاعات و کشف گورهای دستجمعی در این‌جا و آن‌جا، بعضی از خانواده‌ها رد عزیزان خود را از لابلای قطعات اجساد و سنگ و کلوخ قبرستانها و گورهای جمعی پیدا کردند‌. ولی معدود کسانی هم بودند، مثل دخترک 4ساله «شاهرخ نامداری مسجدی»، که خیلی زود رد پدر خود را که یکی از قربانیان قتل‌عام مرداد بود، پیدا کرده بود.


مجاهد شهید شاهرخ نامداری مسجدی



دخترک در یکی از همان روزهای مرداد‌ماه 67، با یک دسته گل بابونه به‌ جلوی در زندان رفته بود تا پدرش را ملاقات کند. جلادان خمینی یک جلد قرآن و یک جلد نهج‌البلاغه به‌ همراه لباسهای خونین شاهرخ را در مقابل او گذاشتند و به ‌او گفتند: «دیگر پدرت را نمی‌بینی، او را کشتیم». دخترک معصوم در کنار مادرش همین کلمات را تکرار می‌کرد.

شاهرخ به ‌هم‌زنجیرانش گفته بود اسم دخترم را ”طنین“ گذاشته‌ام «تا طنین فریادهای هزاران هزار عمو و خاله‌یی باشد که در زندانها و شکنجه‌گاهها فریادشان و حتی نامشان را کسی نشنیده است». بعضی ازاعدامها هم خودش طنین خود بود.



«مجاهد شهید یوسف هیبدی در سال 60 دستگیر شد ولی خانواده‌اش تا انتشار این عکس توسط سازمان مجاهدین در سال 67 از سرنوشتش بی‌خبر بودند»


در میدان اصلی شهر گچساران، اقدامات شتابزده پاسداران، تدارک یک اعدام خیابانی را نشان می‌داد.‌ اما بی‌اعتنا به ‌جست‌وخیز میمون‌وار آنها، دختر جوان با صلابت و استواری به ‌حقارت دژخیمان و صحنه‌یی که برای اعدامش چیده بودند، پوزخند می‌زد. معصومه را در ملاء‌عام در شهر زادگاهش، گچساران، حلق‌آویز کردند. آن‌قدر شکنجه ‌شده بود که دیگر روی پا نمی‌توانست راه برود و به‌کمک دستها خودش را روی زمین می‌کشید. صورتش را با اتو سوزانده بودند. بااین‌وجود روحیه سرشارش بر همه رنج و شکنجها پیشی می‌گرفت

مجاهد شهید معصومه برازنده



«معصومه برازنده» یکی دیگراز 30هزار زندانی قتل‌عام شده در مرداد سال 67 بود. جلادان بدون این‌که خود بفهمند، مدال افتخار را بر گردنش انداخته بودند. روی آن نوشته شده بود: «منافقی که مأموریت بردن دیگران را نزد رجوی داشت». معصومه یکی از قاصدکهای آزادی بود که نیروهای داوطلب را به ‌ارتش آزادیبخش وصل می‌کرد.



از روز 5مرداد 67، ماشین کشتاررژیم، بی‌وقفه کارش را شروع کرد. «هیأت مرگ» که به‌نام «هیأت عفو» وارد زندانها شده بود و گزارش کارش را مستقیما به ‌خمینی می‌داد، در نزدیکترین نقطه به ‌محل اعدام مستقرشده بود. پس از کوره‌های آدم‌سوزی هیتلر و پس از کشتار انسانها در اردوگاههای آشوویتس و داخائو، جهان معاصر چنین جنایت دهشت‌باری را هرگز به‌خود ندیده است‌. «هیأت مرگ» یک شاخص اصلی بیشتر نداشت: اگرزندانی هویت خود را ”مجاهد“ اعلام می‌کرد، محاکمه در همین نقطه تمام بود. یکی از مسئولان زندان به‌نام پاسدار حمید عباسی گفته بود: «ما اگر می‌خواستیم حکم امام را اجرا کنیم باید چند‌میلیون نفر را می‌گرفتیم و اعدام می‌کردیم‌. زیرا او گفته بود هر کس رادیو مجاهد گوش می‌کند، باید اعدام شود».



در زندان گوهردشت تا 25شهریور 67، حداکثر 300تن باقی مانده بودند که به ‌اوین منتقل شدند. گزارشهای موثق از انتقال 860جسد، از اوین به ‌بهشت‌زهرا، تنها در روزهای 22 تا 26مرداد 67 حکایت می‌کند. در 3بند زندان زنان اوین، 80درصد خواهران مجاهد را تا شهریور 67 به‌دار آویخته یا تیرباران کرده ‌بودند.

منتظری جانشین خمینی در آن زمان، در وحشت از عواقب این قتل‌عام مهیب برای رژیم، طی نامه‌یی به‌ خمینی به ‌تاریخ 9مرداد 67، یعنی 4روز پس از آغاز قتل‌عام، از «چند هزار اعدام در چند روز» سخن گفته و از خمینی درخواست کرد که قدری دست نگه‌دارد، زیرا «مجاهدین خلق، اشخاص نیستند، یک سنخ فکر و برداشت است با کشتن حل نمی‌شود، بلکه ترویج می‌شود». اگرچه بخش عمده این شهیدان را دانشجویان، دانش‌آموزان و جوانان انقلابی تشکیل می‌دهند، درعین حال تنوع ترکیب اجتماعی آنها چشمگیراست چرا‌ که در میان آنها از کارگر تا کشاورز و پیشه‌ور، از صاحبان مشاغل آزاد تا کارمندان کشوری و لشکری، پزشکان و کادر درمانی، افسران و پرسنل نظامی، کارشناسان فنی و اداری، صاحبان حرف و صنایع و معلمان و دبیران و استادان دانشگاه دیده می‌شوند که خود نشان‌دهنده ‌طیف گسترده اجتماعی حامیان مقاومت عادلانه میهنمان می‌باشد. دکتر حمیده ‌سیاحی و دکتر معصومه (شورانگیز) کریمیان که به‌همراه خواهرش مهری در زندان اوین به‌شهادت رسید و نیز دو پزشک از متخصصان ارزنده میهن به‌نامهای دکتر طبیبی‌نژاد، 55ساله و دکتر فیروز صارمی، 60ساله، در تبریز، در ملاءعام به ‌دار‌آویخته شدند. درمیان قتل‌عام‌شدگان، شماری از زندانیان سیاسی رژیم شاه، تنی چند از کاندیداهای انتخاباتی سال 58 از‌جمله، زهره عین‌الیقین از اصفهان، فاطمه زارعی از شیراز و شهباز شهبازی نخستین معاون استانداری گیلان از رودسر دیده می‌شوند. همچنین در میان پرسنل نظامی هوادار مجاهدین، باید از دلاورانی چون سرهنگ میرفخرایی، سرگرد خلیل مینایی، سرگرد مقصودی و تکاور نیروی دریایی. مرتضی میرمحمدی نام برد. و بالاخره بایستی ازهنرمندان و قهرمانان آزاده ورزشی ایران، از‌جمله ابوالقاسم محمدی‌ارژنگی، استاد موسیقی و آواز ایرانی؛ فروزان عبدی، عضو تیم ملی والیبال زنان ایران، مهشید (حسین) رزاقی، قهرمان تیم ملی فوتبال امید ایران و جواد نصیری عضو تیم ملی شمشیربازی و... نام برد.







کلیشه‌یی که ذیلاً ملاحظه می‌کنید شامل نام 877تن از شهیدان این قتل‌عام وحشیانه است. این سند توسط زندانیان مجاهد در زندان اوین تهیه شده است و به‌گفته خود آنها فقط بخش کوچکی از شهیدان اوین و گوهردشت را در بر می‌گیرد. اصل این سند تاریخی در موزه شهیدان مقاومت، در کنار سایر یادگارها و اسناد مقاومت، نگاهداری می‌شود.




یاران ناشناخته‌ام، چون اختران سوخته

چندان به‌خاک تیره فرو ریختند سرد،

که گفتی دگر زمین

برای همیشه شبی بی‌ستاره ماند.
احمد شاملو




«اصلا بحث این نیست که خمینی چند نفر را اعدام کرد، بحث این است که باید دید چه کسانی را باقی گذاشته است؟ مگر جنایتکاری خمینی حد و مرز می‌شناسد؟ نه، اصلاً این‌طور نیست. با ددمنشی کامل، با رذالت و هرزگی غیرقابل‌تصور، بی‌محابا خون می‌ریزد. هیچ قاعده و قانون، هیچ نظم و نظام و هیچ حساب و کتابی را هم نمی‌فهمد. اگر کسی این ‌را باورنکند اصلاً خمینی و رژیم خمینی و مزدوران و دژخیمان خمینی را نشناخته ‌است».

مسعود رجوی

واردات یک میلیون تن هندوانه و خربزه قدمی دیگر در انهدام کشاورزی ایران

به گزارش خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران ۵ مرداد: عباس رجایی رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس آخوندی در جلسه علنی روز چهارشنبه در بررسی موضوع وضعیت کشاورزی کشور به انتقاد از واردات بی‌رویه پرداخت و با اشاره به واردات خربزه و هندوانه گفت: این خنده‌دار است. در سال ۸۴، ۵۷۵ هزار تن به ارزش ۱۸۲ میلیون دلار خربزه و هندوانه به کشور وارد شده و در سال ۸۹ ارزش واردات این ۲ میوه ۱ میلیون و ۶۳ هزارو ۵۴۵ هزار تن بوده است.

رجایی گفت: واردات محصولات غیرضروری کشاورزی در سال ۸۴، ۲ میلیون و ۵۰۴ هزار تن بوده که در سال ۸۹ به ۶ میلیون و ۲۸۰ تن رسیده است. یعنی از سال ۸۴ تا ۸۹ واردات محصولات غیرضروری کشاورزی ۳ برابر افزایش داشته است.
میوه

یورش مأموران سرکوبگر نیروی انتظامی به مراسم میهمانی در شهرهای مختلف

به نوشته رسانه حکومتی ابتکار ۵ مرداد، رئیس پلیس امنیت عمومی فرماندهی انتظامی خراسان رضوی اعلام کرد در ۲۰ روز گذشته، پلیس این استان بیش از ۷ مجلس پارتی مختلط را در منازل مسکونی و باغ ویلاها در شهرهایی هم‌چون سبزوار، طرقبه، شاندیز و چناران برهم زده و بیش از ۱۵۰ مرد و زن را دستگیر کرد. سرهنگ نجاران می‌افزاید: بیش از ۷۰ نفر از متهمان دستگیر شده زن و بقیه مرد بوده‌اند که حضور جوانان و نوجوانان میان متهمان مشهود است. سرهنگ نجاران می‌گوید: نداشتن سوء سابقه یا سابقه تکراری بسیاری از جوانان دستگیر شده در این محافل از طرفی حاکی از گسترش و تبلیغ این فرهنگ میان طیف وسیعی از جوانان است که بدون داشتن تجربه یا سابقه قبلی در این دام می‌افتند و از طرفی حضور افرادی با سنین بالا به ویژه زنان مطلقه با تعدد ازدواج در کنار جوانان و نوجوانان بی‌تجربه یا کم تجربه و فریب خورده در این محافل، خود آغاز معضلات دیگری در این زمینه است.
دستگیری جوانان - آرشیو
 

مقاومت ایران دیگر حاضر به گفتگو درباره جابه‌جایی ساکنان اشرف در داخل عراق نیست

خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایرانمتن اطلاعيه شوراى ملى مقاومت:
خانم رجوی: به‌دنبال اظهارات نمایندگان جلسه استماع کنگره آمریکا:

از این پس مسئولیت هر خونی که در اشرف ریخته شود، برعهده‌ایالات متحده است مقاومت ایران دیگر حاضر به گفتگو درباره جابه‌جایی ساکنان اشرف در داخل عراق نیست



به‌دنبال جلسه استماع زیرکمیته خاورمیانه و آسیای جنوبی کنگره آمریکا، در روز چهارشنبه، 5مردادماه، خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، اعلام کرد هم‌چنان‌که نماینده روهرا باکر در جلسه استماع به مقامهای ارشد وزارت‌خارجه آمریکا خاطرنشان کرد: از این پس مسئولیت هر خونی که در اشرف ریخته شود، برعهده‌ایالات متحده است.
علاوه بر این، هم‌چنان‌که نماینده تدپو خاطرنشان کرد: کمیته خارجی کنگره آمریکا به اتفاق آرا با جابه‌جایی مجاهدان اشرف در داخل عراق مخالف است و این الحاقیه پس از ارائه و تصویب در کنگره و سنا قانون می‌شود.
نماینده تدپو در این استماع کنگره اعلام کرد جابه‌جایی در داخل عراق خواست مشترک رژیمهای ایران و عراق است.

خانم رجوی افزود: «از این‌رو، مقاومت ایران دیگر به هیچ‌وجه و به هیچ قیمت و در هیچ‌کجا حاضر به گفتگو درباره جابه‌جایی ساکنان اشرف در داخل عراق نیست. مگر این‌که دولت آمریکا اعلام کند که حفاظت آنها را با نیروهای آمریکایی تا انتقال به کشورهای ثالث برعهده بگیرد».

در جلسه استماع 5مردادماه که با شرکت جفری فلتمن، معاون وزیر خارجه در امور خاورنزدیک و مایکل پویزنر، معاون وزیر در امور حقوق‌بشر، به‌عنوان شاهد، تشکیل شد، شماری از خانواده‌های مجاهدان اشرف نیز حضور داشتند.
نماینده تدپو ضمن اعتراض به بی‌عملی وزارت‌خارجه درباره 300بلندگو، به‌ویژه پس از تذکرات قبلی کنگره به وزارت‌خارجه در همین زمینه گفت: «از زمانی که ما صحبت کردیم، دولت عراق کمپ اشرف را تصرف کرده است. 34تن را به قتل رسانده است... یکی از دلایلی که آنها به‌عنوان بهانه استفاده کردند، این حقیقت است که وزارت‌خارجه به نامگذاری ام‌.ای.کا به‌عنوان سازمان تروریست خارجی ادامه می‌دهد... وقتی که من همراه اعضای این کمیته، با آقای مالکی برای مدت تقریباً 2ساعت صحبت کردیم و گفتیم که می‌خواهیم برویم و از ساکنان کمپ اشرف دیدن کنیم و بیان آنها را از وقایع بشنویم، البته که ما از آن محروم شدیم. او نمی‌خواست که ما طرف دیگر را بشنویم که احتمالأ حقیقت را می‌گفتند. او گفت یک دلیل که با ساکنان کمپ اشرف از سوی عراق این‌گونه رفتار می‌شود این است که وزارت‌خارجه آمریکا به حفظ نامگذاری آنها به‌عنوان سازمان تروریست خارجی ادامه می‌دهد».

حکم اعدام عباس توکلی برازجانی تاييد شد

altبنابه گزارشات رسیده به" فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" حکم اعدام زندانی عباس توکلی برازجانی توسط دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفته است

و هر لحظه امکان به اجرا در آوردن این ضد بشری می رود.
حکم ضدبشری اعدام علیه زندانی عباس توکلی برازجانی 38 ساله توسط دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفته است. علیرغم اینکه مدتی از تایید حکم اعدام می کذرد ولی هنوز به او در زندان این حکم را ابلاغ نکرده اند و فقط بصورت شفاهی به خانوادۀ وی اعلام شده است.تایید حکم ضد بشری اعدام علیه این زندانی که به گواه یکی از مامورین نیروی انتظامی در دادگاه بی گناه می باشد و هر لحظه احتمال اجرای این حکم می رود.او در حال حاضر در بند 1 زندان گوهردشت کرج زندانی است.
از طرفی دیگر در تاریخ 6 مردادماه 1387 زندانی امیر حسین توکلی برازجانی 33 ساله زیر شکنجه های وحشیانه و غیر انسانی و به طرز فجیعی در آگاهی شاهپور تهران به قتل رسانده شد و امروز سومین سالگرد جانباختن این زندانی بی دفاع می باشد.امیر حسین توکلی به خاطر مقاومت و شعار دادن علیه سران رژیم ولی فقیه در زندان زجر کش گردید.علیرغم گذشت 3 سال از قتل زیر شکنجه این زندانی می گذرد اما هنوز عاملین شکنجه و قتل او به مجازات نرسیده اند و همچنان در سمت های بالاتری مشغول قتل و شکنجۀ مردم ایران هستند.

اطلاعات جديد: بيش از هزار عضو هيات علمي و كاركنان دانشگاه تهران از كشته هاي جنگ و بسيجي ها

altآژانس ايران خبر : دانشگاه تهران, داراي بيش از هزار عضو هيات علمي و كاركنان از كشته هاي جنگ و بسيجي است.

بيش از 450 نفر از اين افراد را معلولين (جانبازان)، نزديك به 100 نفر از اسرا و فرزندان كشته هاي جنگ (آزادگان و فرزندان شاهد)، بيش از 50 نفر از همسران كشته هاي جنگ (همسران شهيد) و 400 نفر را رزمندگان (پاسدار و بسيجي) تشكيل مي دهند.
در 22 تير ماه امسال در محل باشگاه دانشجويان دانشگاه تهران از اين 1000 نفر از اعضا تجليل و قدر داني شد!

آخوند بددهن, جواب توهين اش به زن جوان را در ضربات چاقوي جوانان دريافت كرد!

آژانس ايران خبر : در حوالي ميدان بازار نجف آباد, آخوندي كه با ماشين تويوتايش از منطقه اي با عابران پياده به سرعت رد مي شد,

باعث ترس خانم جواني شد كه براي برخورد نكردن با ماشين او, خود را به گوشه اي پرتاب نمود.
آخوند كمي آنطرف تر از ماشين اش پياده مي شود. چند جوان دور او را مي گيرند و به او مي گويند كه بايد خانمي را كه در كنار ديوار مانده بوده به بيمارستان برساند تا اگر آسيبي به او رسيده, مشخص شود.
خود خانم جوان مي گويد كه نيازي به اين كار نيست اما در جواب به جواني كه رو به آخوند, خواستار عذرخواهي او از آن زن جوان ميشود, جواب مي دهد: گمشو! من از پدرخودم هم عذرخواهي نمي كنم, حالا از يك ضعيفه مانتو كوتاه معذرت خواهي كنم؟
اين جواب باعث عصباني شدن جوانان و جواب آنها به آخوند با ضربات چاقو مي شود.
بعد از چند دقيقه سايرين آخوند را به بيمارستاني درنجف آباد منتقل مي كنند.
alt

بریتانیا انقلابیون لیبی را به رسمیت شناخت

بریتانیا انقلابیون مخالف معمر قذافی را امروز چهارشنبه 27-7-2011 به عنوان دولت قانونی آن کشور به رسمیت شناخت. به گزارش "العربیه"ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا، امروز در کنفرانسی خبری اعلام کرد دولت متبوعش شورای ملی اداره موقت را که مقر ان در بنغازی است به رسمت می شناسد.

آقای هیگ گفت :"من و نخست وزیر تصمیم گرفته ایم که بریتانیا شورای ملی اداره موقت را به رسمیت بشناسد و به عنوان تنها دولت معتبر در لیبی با آن روابط داشته باشد. این تصمیم بیانگر تایید مشروعیت، قدرت و پیروزی های روز افزون شورای ملی اداره موقت در تعامل با مردم لیبی در سراسر آن کشور است".

آقای هیگ همچنین از آغاز اخراج کلیه دیپلمات های قذافی در لندن خبر داد و از نمایندگان شورای ملی موقت اداره امور کشور لیبی خواست که جای دیپلمات های وفادار به معمر قذافی را پر کنند. بریتانیا پیشتر و در پی حمله به سفارتخانه اش در طرابلس سفیر معمر قذافی و نیز وابسته نظامی سفارت لیبی در لندن را اخراج کرده بود.

جریمه داشتن ماهواره در ایران 300 هزار تومان، مقاومت در برابر ماموران 700 هزار تومان!

آژانس ايران خبر : العربيه گزارش داد, چندی است نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران جمع آوری ماهواره را در شهرهای مختلف به شکل گسترده ای کشور آغاز کرده است. این اقدام در دوره های پیشین نیز صورت می گرفت اما این بار این عمل بطور گسترده انجام می شود و برخورد نیروهای انتظامی نیز کاملا شدید است .

بنا به خبرهای رسیده به "العربیه.نت" جریمه فردی که ماهواره در اختیار دارد 300 هزاز تومان است. اما اگر شخصی در برابر ورود نیروی انتظامی به خانه خود مقاومت نشان دهد و با آن ها درگیر شود، این جریمه به 700 هزار تومان افزایش خواهد یافت.

در این میان نحوه جمع آوری ماهواره نیز جلب توجه می کند. ابتدا ماموران به پشت بام می روند و دیش ها را از بالا به پایین ساختمان پرت می کنند. پس از آن به در خانه ها می کوبند. شاهدان عینی به "العربیه.نت" گفتند ماموارن حکم تفتیش منازل بدون نام در اختیار دارند. اگر کسی بگوید که ماهواره ندارد او را هل می دهند و با زور وارد خانه می شوند. گاهی هم مشاهده شده که ماموران اقدام به توهین و حتی ضرب و شتم فردی می کنند که در برابر ورود آن ها به منزل خود مقاومت کرده است.

پس از این مرحله ماموران شناسنامه و کارت ملی فردی که گیرنده ماهواره در منزل او یافت شده را به همراه خود می برند. در روزهای بعد احضاریه ای برای فرد به آدرس خانه اش می آید که در صورت عدم مراجعه به دادسرا حکم جلب او صادر خواهد شد.

در دادسرا هر فردی که ماهواره در خانه داشته موظف است 300 هزار تومان جریمه پرداخت کند. چنانچه در برابر ورود ماموران به منزل خود مقاومت نشان داده یا به هر طریقی با آن ها بگو مگو کند این جریمه تا 700 هزار تومان افزایش می یابد.

عصر ایران: چرا فقط آقای رئیس‌جمهور گرسنگان را نمی‌بیند؟

حرفهای مسخره و بی‌پایه و اساس احمدی‌نژاد که تنها برای مطرح بودن در رسانه‌ها می‌گوید، سروصدای رسانه‌های رژیم آخوندی را هم درآورده است، روزنامه حکومتی عصر ایران ۴مرداد در یادداشت سردبیر چنین نوشت: «2، 3شب پیش، جلوی خانه‌مان با یکی از دوستان مسجدی گپ می‌زدیم و می‌خندیدم که پیرمردی فرتوت و کمرخمیده آرام آرام به سمت ما آمد. با توجه به لباس‌های مندرس و رنگ چهره‌اش که به چیزی بین سیاهی و زردی متمایل شده بود احتمال دادم معتادی است مثل دیگر معتادان و کارتن خواب‌ها که برای تأمین هزینه مواد مخدرش می‌خواهد با اصرار و خواهش و تمنا پولی دستی بگیرد. اما نه این پیرمرد معتاد بود و نه چنین خواسته‌ای داشت.
پیر مرد کم‌کم به ما نزدیک شد و گفت: آقا من 2، 3شبه از بیمارستان مرخص شده‌ام و حالا گرسنه‌ام. باز برای این‌که شکم برطرف شود پرسیدم خوراکی می‌خواهی؟ طوری پرسیدم که یعنی از پول خبری نیست‌ها. گفت: بله. رفتم داخل منزل و مقداری میوه و شیرینی برایش آوردم پایین دادم دست پیرمرد و گفتم بفرما میوه‌ها رو بشور و همین جا داخل حیاط بخور. پیرمرد کمی به میوه‌ها و من نگاه کرد و گفت: اگر می‌شود اینها را ببرم خانه با زن و بچه‌هام بخورم. پیرمرد رفت و باز حرفی از پول به میان نیاورد.
پیرمرد رفت و ما دیگر نخندیدیم!
امروز در خبر‌ها خواندم: رئیس‌جمهور کشورمان با بیان این‌که وجود فقر در کشور عیب است فرموده‌اند: خوشبختانه با اجرای طرح یارانه‌ها و پرداخت نقدی کسی محتاج نان شب نیست».
فقر و تنگدستی هموطنان

نشست در کنگره آمریکا درباره ایران و سوریه

بی بی سی : دو تن از معاونان وزیر امور خارجه آمریکا هم اکنون در جلسه علنی یکی از کمیته های مجلس نمایندگان ایالات متحده شرکت کرده اند تا به سوالات اعضای آن درباره اوضاع ایران و سوریه پاسخ دهند.
جفری فلتمن، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاورنزدیک و مایکل پوسنر، معاون وزیر امور خارجه در امور دموکراسی، حقوق بشر و کارگران، در یکی از کمیته های زیرمجموعه کمیسیون روابط خارجی مجلس نمایندگان حضور پیدا کرده اند.
وضع اردوگاه اشرف سازمان مجاهدین خلق در عراق و سیاست آمریکا در قبال حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه از موضوع هایی بوده که تا کنون درباره آن صحبت شده است.
ماکیل پوسنر حکومت سوریه را دشمن استراتژیک آمریکا خواند اما از بیان این موضع که اسد باید برود خودداری کرد. چند عضو کنگره که در کمیته مذکور عضو هستند به شدت از این که دولت باراک اوباما به طور صریح خواهان کناره گیری رئیس جمهوری سوریه نشده است انتقاد کردند.
جفری فلتمن نیز هشدار داد که اوضاع اردوگاه اشرف تا پایان سال میلادی جاری می تواند وخیم تر شود و گفت که آمریکا در تلاش است برای خروج ساکنان این اردوگاه راهی پیدا کند.
چند نماینده از این که سازمان مجاهدین خلق در فهرست گروه های تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا قرار دارند به شدت انتقاد کردند اما جفری فلتمن گفت که این امر بر امکان پذیرفته شدن ساکنان اردوگاه به کشورهای دیگر اثر نمی گذارد.
گری اکرمن، از اعضای دموکرات مجلس نمایندگان، از جفری فلتمن جدی بودن آمریکا در قبال سوریه را زیر سوال برد و گفت که چرا دولت باراک اوباما تمام دارایی های سوریه را مسدود نمی کند یا روابط تجاری با این کشور را قطع نمی کند.
آمریکا تاکنون، رئیس جمهوری سوریه و شماری از اعضای ارشد دولت وی را به اتهام سرکوب معترضان تحریم کرده است.
آقای فلتمن گفت که حکومت سوریه آینده ای ندارد و برای بشار اسد دوستی باقی نمانده است، به غیر از ایران، حزب الله لبنان و میشل عون، سیاستمدار لبنانی مسیحی.
اما دانا روهراباچرا، عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان، در مورد سوریه گفت: "ما فقط تماشا می کنیم و حرف می زنیم."
او همچنین هشدار داد که اگر کشتار دیگری در اردوگاه اشرف توسط دولت عراق انجام شود دولت آمریکا مسوول آن خواهد بود زیرا به گفته وی، وزارت امور خارجه آمریکا می تواند نام این گروه را از فهرست تروریستی خود بیرون بیاورد.

بازداشت و انتقال یکی از زندانیان سیاسی دهۀ 60 به بند 350 زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" محمد سعامی یکی از دستگیر شدگان اعتراضات گسترده مردم ایران در سال 1388 مجددا دستگیر و به بند 350 زندان اوین منتقل گردید.
زندانی سیاسی محمد سعامی 58 ساله و متاهل می باشد. او از زندانیان سیاسی دهۀ 60 است که در جریان اعتراضات گسترده مردم ایران در سال 1388 دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد و برای مدت طولانی در بازداشت مامورین وزارت اطلاعات قرار داشت. آقای سعامی در طی مدت بازداشت در بند 209 تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.
آقای سعامی وقتی که در اثر شکنجه های بازجویان وزارت اطلاعات وضعیت جسمی اش به وخامت گرایید با سپردن وثیقه سنگین از زندان آزاد شد.ولی با پرونده سازی بازجویان وزارت اطلاعات علیه وی، او را به دادگاه انقلاب احضار کردند و در دادگاه فرمایشی ولی فقیه به 3 سال زندان محکوم شد. او هفتۀ گذشته دستکیر و به بند 350 زندان اوین منتقل گردید.

چرا خامنه ای محسن رضایی را تحویل نمی گیرد؟

میهن – رضا رایان: یکی از سوالاتی که این روزها در محافل سیاسی ایران وجود دارد این است که چرا خامنه ای آنچنان که باید و شاید محسن رضایی را تحویل نمی گیرد؟ محسن رضایی در جریان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ ، برخلاف میر حسین موسوی و مهدی کروبی که معتقد به تقلب در انتخابات بودند و درمقابل خامنه ای ایستادند ، در کنار آیت الله خامنه ای ایستاد و اعتراضات مردمی را فتنه نامید. اما چرا علیرغم این خودشیرینی محسن رضایی ، خامنه ای هیچگاه نه در گذشته و نه در حال توجه ویزه ای به محسن رضایی نداشته است . آنهایی که از معادلات درونی قدرت در ایران و روابط گذشته آیت الله خامنه ای و محسن رضایی اطلاع دارند چند دلیل برای عدم اعتماد خامنه ای به محسن رضایی ذکر می کنند. نخست اینکه در دوران جنگ ایران و عراق ، محسن رضایی به عنوان فرمانده سپاه خیلی خامنه ای را که رییس جمهور بود( و البته نه رییس دولت که میر حسین بود) تحویل نمی گرفت و بیشتر کارهایش را با هاشمی رفسنجانی پیش می برد و خامنه ای هرگز این موضوع را فرموش نکرد.ضمن اینکه در اوایل سال ۶۶ نیز محسن رضایی در اعتراض به دخالت های خامنه ای در امور سپاه استعفای خود را به خمینی ارائه کرد اگر چه پذیرفته نشد. اما کینه واقعی خامنه ای نسبت به محسن رضایی به سال ۶۴ بر می گردد که خامنه ای تلاش کرد پس از انتخاب مجدد ش به سمت ریاست جمهوری ، میر حسین موسوی را از نخست وزیری بردارد. اما یکی از دلایلی که موفق به این کار نشد نامه محسن رضایی به آیت الله خمینی بود که در این نامه گفته بود تغییر میر حسین به صلاح جنگ نیست و روحیه رزمندگان را تضعیف می کند . نوشتن چنین نامه ای در واقع تیر خلاص به تلاش های خامنه ای برای برکناری میر حسین بود و اگر چه اکثریت مجلس نیز موافق تغییر میر حسین نبود اما در واقع نامه محسن رضایی تمام برنامه های خامنه ای را به هم زد

غیظ و کین رژیم آخوندی از بی‌نتیجه ماندن کلیه توطئه‌ها برای جابه‌جایی مجاهدان اشرف در داخل عراق

شهر اشرفرسانه‌های رژیم آخوندی با غیظ و کین بسیار، از بی‌نتیجه ماندن کلیه تلاشها و توطئه‌ها برای جابه‌جایی مجاهدان اشرف در داخل عراق خبر دادند.

خبرگزاری رسمی حکومت آخوندی به‌نقل از اظهارات یک دیپلومات آمریکایی به نیویورک تایمز گزارش کرد: تلاش آمریکا برای جابه‌جایی و «نجات گروهک منافقین بی‌نتیجه» ماند.

به‌نوشته خبرگزاری رژیم «لورنس باتلر دیپلومات آمریکایی و سفیر سابق این کشور در مقدونیه، مشاور ژنرال آستین، فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق در ۳ماه گذشته هر هفته از طرف سفارت آمریکا در عراق بین بغداد و اردوگاه اشرف در حال رفت‌وآمد بوده است، تا ساکنان را راضی کند که از این مکان خارج شوند». اما «اجرای این راه‌کار تا حدی دشوار به نظر می‌رسد؛ زیرا ساکنان اردوگاه حاضر به خروج از اردوگاه نیستند».. …

بازداشت و انتقال یکی از زندانیان سیاسی دهۀ ۶۰ به بند ۳۵۰ زندان اوین

محمد سعامی یکی از دستگیر شدگان اعتراضات گسترده مردم ایران در سال ۱۳۸۸ مجددا دستگیر و به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل گردید.
زندانی سیاسی محمد سعامی ۵۸ ساله و متاهل می باشد. او از زندانیان سیاسی دهۀ ۶۰ است که در جریان اعتراضات گسترده مردم ایران در سال ۱۳۸۸ دستگیر و به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و برای مدت طولانی در بازداشت مامورین وزارت اطلاعات قرار داشت. آقای سعامی در طی مدت بازداشت در بند ۲۰۹ تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.
آقای سعامی وقتی که در اثر شکنجه های بازجویان وزارت اطلاعات وضعیت جسمی اش به وخامت گرایید با سپردن وثیقه سنگین از زندان آزاد شد.ولی با پرونده سازی بازجویان وزارت اطلاعات علیه وی، او را به دادگاه انقلاب احضار کردند و در دادگاه فرمایشی ولی فقیه به ۳ سال زندان محکوم شد. او هفتۀ گذشته دستکیر و به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل گردید.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ۵ مرداد

نماینده آمریکا به آخوندهای ایران کمک می‌رساند

یونایتدپرس بین‌المللی ۴ مرداد، بقلم رابین کوربت-لندن- حملات توسط نیروهای عراقی به کمپ اشرف، خانه ایرانیان طرفدار دموکراسی که موجب کشته شدن ۴۷نفر از ساکنان و مجروح کردن ۱۰۷۱نفر دیگر شد درنتیجه قصور آمریکا در نادیده انگاشتن مسئولیتش درحفاظت ازساکنین و جلوگیری کردن از این جنایتهای جنگی بوده است. آمریکا تاکنون از فراخوان برای اعلام صلاحیت از طریق ملل‌متحد خودداری کرده است و نماینده بیچاره‌اش لورنس باتلر را ول کرده است که به جای کمک به حل این موضوع ، موضوعات را حتی بدتر کرده و به آماده‌سازی یک حمله مرگبار دیگر علیه پناهندگان بی‌دفاع یاری رساند.

مجتبی قطبی - تروریستهای جمهوری اسلامی شمشیر را از رو میبندند

تروریست بودن رژیم اخوندی حاکم ایران یا به کسی پوشیده نبوده یا بحد اقل به کمتر کسی پوشیده است.
هم چنین بر دیگر کسی پوشیده نیست که این رژیم توانسته تنها با اعمال ترور و ایجاد وحشت در داخل و خارج از ایران و با از روش دجالیت و مسخ کلمات و واژه ها بر حکومت ننگین خود تا کنون ادامه دهد.
نیاز به یاد اوری نیست که هرگاه رژیم اخوندی چه از نظر داخلی و چه از نظر خارجی به بن بست میرسید راهگشائی را در انجام چنین عملیات تروریستی می یافت.

جرائم مرتضوی محدود به کهریزک نیست

پیمان حاج محمود عطار ، وکیل دادگستری در وبلاگ خود در یک افشاگری دیگر درباره مرتضوی چنین نوشت: «از آن روزهایی که درتابستان ۱۳۸۸ بنابه دستور خامنه ای ، بازداشتگاه کهریزک تعطیل و قضات متهم در قتل کشته شدگان دراین بازداشتگاه به ویژه آقای سعیدمرتضوی، دادستان معزول تهران، تحت تعقیب مراجع قضایی قرارگرفتند، همگان جرایم و اتهامات منتسب به ایشان راصرفا محدودبه قضیه بازداشتگاه یادشده و شکایت اولیاء دم مقتولین این بازداشتگاه می‌دانستند. تاجایی که کمیته‌ای از سوی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، جناب دکترعلی لاریجانی تحت عنوان کمیته حقیقت‌یاب مجلس در خصوص اتهامات آقای مرتضوی درباره کهریزک تشکیل و گزارش این کمیته پس از تحقیقات مفصل درصحن علنی مجلس قرائت گردیدووکلای ملت بااکثریت قاطع خواهان محاکمه سریع و دقیق آقای مرتضوی و سایرقضات ذیمدخل در بازداشتگاه کهریزک شدند. دادسرای عالی انتظامی قضات و سایرمراجع قضایی نیز به اتهامات مرتضوی صرفادر رابطه با قتلهای این بازداشتگاه رسیدگی و تصمیم‌گیری کردندکه به حمدالله حکم به تعلیق و سلب مصونیت قضایی آنان داده شد.

گرامیداشت چهلم شهدای فروغ اشرف تهران

بلند کردن پلاکارد در دفاع از ا شرف در تظاهرات الانبار

ای جانشین وزیر دفاع؟؟؟؟ اگر در  عراق فعلی عدالت وجود دارد پس چه کسی مسئول کشتار پادگان اشرف است
روز سه‌شنبه ۲۸/۴/۹۰ در تظاهراتی که در الانبار برگزار شد عکس زیر که مربوط به اشرف می‌باشد در تظاهرات برده شده است. در رابطه با تعداد جمعیت تظاهرات اطلاعی نداریم ولی در عکس تعداد زیر 100نفر بوده‌اند. گروه تظاهرات کننده تجمع جوانان انبار است که در پیشاپیش خودشان آرم «وحدت صفوف جوانان گامی برای آزاد کردن و ساختن عراق» را حمل می‌کردند.

رژیم ایران احتمالاً بزرگترین ریسک علیه صلح جهانی و ثبات منطقه است

کارل لوینسناتور کارل لوین، رئیس کمیته نیروهای مسلح سنا در جلسه استماع ژنرال مارتین دمپسی، کاندیدای ریاست ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا در سنا: رژیم ایران احتمالاً بزرگترین ریسک علیه صلح جهانی و ثبات منطقه است. ما درنگرانی بسیاری از کشورها در رابطه با حمایت رژیم ایران از فعالیتهای تروریستی در خارج از مرزهایش، توسعه برنامه موشکی‌اش و امتناع از همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ارتباط با برنامه هسته‌یی آن، مشترکیم. در حالی که ما شاهد بوده‌ایم که تحریمهای بین‌المللی روی رژیم ایران فشار وارد کرده است، ولی هنوز باید فشار بیشتری روی ایران گذاشت تا دست از جاه‌طلبی تولید سلاح اتمیش بردارد…

Iranian Exile Group Poses Vexing Issue for U.S. in Iraq


Karim Kadim/Associated Press
Iraqi Army units outside Camp Ashraf in April, when a military raid on the camp left dozens dead and hundreds wounded.


تخريب خانه‌ي تاريخي «صداقت» كليد خورد + عکس


تخريب خانه‌ي قاجاري «صداقت» يكي از آخرين بناهاي باارزش منطقه‌ي منيريه در محدوده‌ي تاريخي سنگلج آغاز شده است.
به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تخريب خانه‌ي صداقت واقع در محدوده‌ي تاريخي سنگلج تهران و متعلق به دوره‌ي قاجار، با وجود ارزش‌هاي منحصربه‌فردش، به گفته‌ي مردم منطقه از روز گذشته كليد خورده است.
سرپرست معاونت ميراث فرهنگي اداره كل ميراث فرهنگي و گرشگري استان تهران23 اسفندماه سال گذشته درباره‌ي اين خانه‌ي تاريخي و وضعيت آن به خبرنگار ايسنا گفت: اين خانه از جمله بناهاي باارزش منطقه‌ي منيريه و در محدوده‌ي تاريخي سنگلج تهران است كه در اواخر دوره‌ي قاجار ساخته شده و از جمله آثار نادر شهر تهران به‌لحاظ معماري و تزيينات آجري منحصربه‌فرد است.
بهروز جلالي درباره‌ي وضعيت ثبت اين خانه‌ي تاريخي در فهرست آثار ملي نيز توضيح داد: اگرچه پرونده‌ي ثبتي اين بنا در سال 1380 تهيه شد، ولي به‌دليل مخالفت‌ها و دست‌اندازي‌هاي مالك كنوني، در فهرست آثار ملي به ثبت نرسيده است؛ اما با توجه به ارزشمندي اين خانه، بناهاي اطراف ملك و املاكي كه متقاضي ساخت‌وساز بودند، با محدوديت‌هاي ارتفاعي روبه‌رو شده‌اند.
مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران ـ محمدابراهيم لاريجاني ـ نيز 24 اسفندماه سال گذشته درباره‌ي اين خانه‌ي تاريخي به خبرنگار ايسنا گفت: ثبت يك ملك به‌جز اين‌كه حفظ يك بناي تاريخي است، بازگوكننده‌ي يك دوران معماري و يك اصل است. با اين كار، همه‌ي تفكرات معمار و هنرهاي آن دوره حفظ مي‌شود. در تهران نيز با توجه به پايتخت بودن و قدمت 200 ساله‌اش، همچنين توسعه‌ي شهرسازي، بناهايي مانند خانه‌ي «صداقت» كه در محدوده‌ي ديوار (حصار) ناصري شهر تهران قرار گرفته‌اند، بايد حفظ شوند تا با توسعه‌ي شهري، هويت خود را از دست ندهيم.
براساس ديده‌هاي خبرنگار ايسنا كه امروز (سه‌شنبه، چهارم مردادماه) در اين منطقه حضور يافت، تخريب اين خانه‌ي تاريخي از پشت بام آغاز شده و تخريب در بخش‌هايي از داخل خانه نيز اتفاق افتاده است. برخي مردم اين محله هنگام عبور از كنار خانه‌ي «صداقت» با حسرت سري تكان مي‌دادند و مي‌گفتند، چرا نبايد هيچ خاطره‌اي از گذشته براي ما باقي بماند؟ چند سال ديگر، بايد حسرت ديدن چنين خانه‌هايي را در تهران داشته باشيم. حتا چند نفر نيز با اعتراض به‌دنبال مالك بنا بودند تا دليل اين تخريب را جويا شوند.
براساس اين گزارش، فضاهاي معماري اين بنا به‌شكل ساختمان‌هاي دوره‌ي تحول معماري به‌صورت كلاسيك طراحي شده و ساختمان آن در دو طبقه و در راستاي محور شرقي ـ غربي بنا شده است، به‌گونه‌اي كه بنا در بخش غربي و حياط آن در ضلع شرقي قرار دارد.
اين ملك نبش كوچه‌اي بن‌بست به‌شكل دوبر ساخته شده و پنجره‌هاي چوبي بزرگي به سمت خيابان شرقي دارد و كوچه در ضلع شمالي بنا است. ساختمان آن نيز در دو طبقه ساخته شده است و پلكان مركزي دارد. سقف بنا همچنين به‌صورت شيرواني با ورق گالوانيزه و خرپاي چوبي است. نماي بنا در تمام وجوه با آجر قزاقي ساخته شده است.
خانه‌ي تاريخي صداقت بين چهارراه لشگر و ميدان منيريه، در خيابان معيري، كوچه‌ي صداقت قرار گرفته است.

۶۰۰ هزار کودک در ایران به‌صورت رسمی مشغول به کار هستند

گزارشها حاکی از آن است که هم‌اکنون ۶۰۰ هزار کودک در ایران به‌صورت رسمی مشغول به کار هستند، این موضوع باعث شده است که کودکان در سنین طفولیت نیمکت مدارس را به امید دستیابی به معیشت اندک پای در بازار کار و اشتغال بزرگتر‌ها بگذارند. در حالی حداقل ۶۰۰ هزار کودک در کشور به‌جای مدرسه و تحصیل راهی بازار کار شده‌اند که هر یک به تنهایی در معرض انواع سوء استفادهها از خانواده تا سودجویان قرار دارند.

مخالفت با درمان زندانی سیاسی ۷۰ ساله !

زندانی سیاسی, محسن دانشپور در سن بالای هفتادسال, در وضعیت وخیم جسمی به سر می برد. این زندانی به طور دائم براثر بیماری قلب, دیسک کمر و آرتروز با دردهای شدید مواجه است اما ماموران زندان از درمان او در خارج از زندان جلوگیری می کنند و در پاسخ به مراجعات این زندانی سالخورده گفته اند که اگر پول بپردازد, در بهداری زندان او را عمل جراحی می کنند. در حالی که بهداری زندان هیچ پزشک متخصصی ندارد و فاقد حداقل امکانات پزشکی است.

محمد اقبال - درباره گزارش بان‌کیمون حول اشرف

بان کی‌مون دبیرکل سازمان ملل‌متحد در گزارش نوبه‌یی خود به شورای امنیت در ۱۹ ژوئیه تأکید کرده است که نیروهای امنیتی عراق در ۸آوریل گذشته وارد اشرف شده و قسمت شمالی آن را تحت کنترل گرفته‌اند و گفته است که در اثر این حادثه خشونت‌بار ۳۴نفر از ساکنان کمپ کشته شده‌اند. یادآوری می‌شود که در روزهای بعد تعداد شهدا به علت نرسیدن کمکهای پزشکی به مجروحین به ۳۶تن رسید.
در ماده ۵۶ نیز بان کی‌مون صراحتاً نگرانی خود را «از از دست رفتن جانهای ساکنان» ابراز کرده و «مسئولین عراقی را به خودداری از استفاده از خشونت و ارائه تضمین به دستیابی مکفی ساکنان کمپ به کالاها و خدمات» تشجیع و تشویق می‌کند. دبیرکل می‌افزاید: «مایلم همه طرفهای ذیربط را برای افزایش تلاششان جهت بررسی راه کارها و پیدا کردن یک راه‌حل مرضی الطرفین تشویق کنم که حاکمیت عراق را محترم بشمارد ضمن این‌که با قانون حقوق‌بشر بین‌المللی و اصول انساندوستانه منطبق باشد».
به‌محض اعلام این خبر، مقاومت ایران که در خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده‌اش نمایندگی می‌شود تأکید کرد که «همه ملاحظات دبیرکل سازمان ملل را از سوی ساکنان اشرف» می‌پذیرد و افزود: «شرط کلیدی موفقیت، قبول مسئولیت از جانب آمریکاست و این‌که حداقل قیمت را برای حفاظت از جان انسانهای بیگناه و بیدفاع، که با یکایک آنها موافقتنامه حفاظت تا فرجام نهایی امضا کرده است، بپردازد».
به‌دنبال همه این امور، یعنی گزارش دبیرکل و موافقت مقاومت ایران، همه طرفهای ذی‌ربط باید به موارد زیر ملتزم باشند:
یکم. ایالات متحده و اتحادیه اروپا باید پشتیبانی خود را از راه‌حل ارائه شده از سوی پارلمان اروپا ابراز داشته و همراه با سازمان ملل و همه ارگانهای آن اقدام به تأمین و تضمین حفاظت اشرف تا پایان اجرای راه‌حل پیشنهادی پارلمان اروپا بنمایند. این نیازمند این است که ناظران سازمان ملل‌متحد تا پایان روند در اشرف به شکل دائم مستقر شوند.
دوم. دبیرکل به تحقیقی پیرامون این حادثه فراخوانده تأکید کرده که (این تحقیق) «کماکان به تأخیر افتاده»، در نتیجه باید تحقیق در مورد جنایت هشت آوریل تحت اشراف سازمان ملل برای جلوگیری از تکرار فاجعه صورت گیرد.
سوم. همه طرفها باید دولت عراق را وادار کنند که به فراخوان بان کی‌مون مبنی بر پایان بخشیدن به استفاده از زور و خشونت و رفع محاصره ضدانسانی و متوقف کردن شکنجه روانی ساکنان و خارج کردن افراد مسلح از درون اشرف، تن دهد. و یک التزام عراقی در رابطه با قوانین و عرفهای بین‌المللی وجود داشته باشد.

برگرفته از ایلاف فرامنطقه ای

فروغ جاويدان مجاهدين لرزه سرنگوني برديكتاتوري آخوندي

استقبال عراقي-عربي ازحكم دادگاه اسپانياعليه مالكي

مردم لبنان پرچم خرچنگ نشان رژيم آخوندي را آتش زدند

چهارم مرداد1360- 26 ژوئیه : شهادت مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی

مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی
مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی


روز چهارم مرداد سال 1360 مجاهد خلق محمدرضا سعادتی در یک کینه‌کشی حیوانی توسط خمینی به ‌جوخه ‌‌‌‌‌‌‌اعدام سپرده شد.
محمدرضا سعادتی همرزم گلسرخ انقلاب، مهدی رضائی، پس از هفت سال اسارت و شکنجه در زندانهای ساواک شاه، در آستانه پیروزی قیام ضدسلطنتی به‌دست توانای خلق از زندان آزاد شد، اما کمتر از دو ماه و نیم پس ازپیروزی انقلاب ضدسلطنتی به‌اتهام خمینی‌ساخته جاسوسی، بار دیگر دستگیرشد.
این یکی از اولین توطئه‌های رژیم آخوندی، علیه مجاهدین بود.
هر چند که ارتجاع آخوندی سعی کرد با گروگان‌گیری سعادتی، از مجاهدین باج سکوت و مماشات در قبال دیکتاتوری تازه‌به‌دوران‌رسیده‌اش بگیرد، اما ایستادگی مجاهدین برای حفاظت از ارزشهای والای انسانی و آزادی مردم ایران و افشاگری بی‌امان نسبت به‌توطئه‌های ارتجاع، به‌شناخت ماهیت آخوندهای خونریز در میان توده‌های مردم انجامید. سعادتی نیز در زندان با 50 روز اعتصاب غذای خود قهرمانانه مقاومت کرد و ارتجاع خمینی را رسوا نمود. اعتراضات و تظاهرات صدهزار نفره مردم تهران در حمایت از سعادتی، رژیم را به‌شکست کشاند.
چند ماه بعد از شروع جنگ ایران و عراق، رژیم خمینی فرصت را غنیمت شمرد و سعادتی رادر بیدادگاه ضدانقلابیش به‌ده سال حبس محکوم کرد. اما خمینی به‌همین قانون خودش نیز وفادار نماند و در کمال شقاوت و کینه‌جویی، سعادتی را به‌جوخه‌‌‌‌‌‌‌ اعدام سپرد.

شهادت محمدرضا سعادتی

شهیدمحمدرضا سعادتیوقتی که چشم‌انداز آینده برای ما روشن باشد، وقتی به‌اصالت خود و به‌اصالت مکتب خود معتقدیم و ماهیت تمامی جریانهای ارتجاعی را و سرنوشتشان را می‌شناسیم دیگر چه‌باک. به‌قول برادرمان چه‌کسی می‌تواند از جهاد یک مجاهد جلوگیری کند. تمامی نیروهای جهان بسیج شوند، نمی‌توانند اراده یک مجاهد را برای ایستادن و برگشتن از راهی که در پیش گرفته است بشکنند».از نامه شهید محمدرضا سعادتی در شکنجه‌گاه اوین


در فاصله‌یی که دیکتاتوری شاه سقوط کرد و دیکتاتوری شیخ شروع شد، فرصتی کوتاه برای آزادی بود. یک زنگ تفریح برای مردم ما. همان که به‌آن بهار آزادی می‌گفتیم. اما برای مجاهدین، همان بهار زودگذر هم، به‌سرعت به زمستان تبدیل شد. ماجرای دستگیری و شهادت مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی، هیچ‌چیز نبود جز گروگان‌گیری رذیلانه خمینی از مجاهدین تااینکه آنها را وادار به ‌تمکین از ولایت سفیانی خود کند. به‌این‌ترتیب، شهید سعادتی خود شاهد شهیدان و نخستین افشاگر بساط شکنجه و شلاق و سیاهچالهای خمینی دجال گردید.
مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی همرزم گلسرخ انقلاب، مهدی رضایی بود. او در اوایل سال ۱۳۵۱ دستگیر و زندانی شد و تا سال پنجاه‌وهفت همراه با آخرین گروه زندانیان سیاسی، در زندان به‌سربرد. تاآن که مردم بیدارشده از خروش مجاهدین، به‌خروش آمدند و امواج قیامشان درهای زندانها را گشود و فرزندان مجاهد و مبارز مردم را از سیاهچالها بیرون آورد. اما همان مجاهدی که بر روی شانه‌ها و دستهای مردم به‌هنگام خروج از زندان استقبال شد، دو ماه بعد از پیروزی قیام مردم، یعنی روز ششم اردیبهشت‌ماه 58، توسط مرتجعین حاکم، دوباره به‌ زندان برگردانده شد. منتها این‌بار، با اتهام رذیلانه جاسوسی به‌نفع شوروی که همه نیروهای سیاسی آن‌زمان را برآشفت و به‌اعتراض و تظاهرات و محکوم کردن این تهمت آخوندپسند برانگیخت. پدرطالقانی این اتهام را به‌سخره گرفت و به‌طعنه گفت معلوم نیست که چرا در این کشور بیش از 50سال است فقط جاسوس شوروی می‌گیرند‌ !
واقعیت این بود که دزد بزرگ قرن، خمینی دجال با انقلاب و با آرمانها و اهداف آن و با پرچمداران واقعیش دشمنی داشت و کمر به‌نابودی آنها بسته بود. زیرا آنها پرچمدار دفاع از حقوق مردم و دفاع از آزادیها و حقوق دموکراتیک نیروهای مردمی بودند. پس هدف، منزوی کردن و سرکوب مجاهدین در بهار آزادی بود‌. ازاین‌رو درحالی‌که هنوز آثار شکنجه‌های ساواک شاه بر بدن سعادتی باقی بود، به‌وسیله ارگانهای سرکوبگر رژیم خمینی و با همکاری عوامل ساواک شاه در خانه‌های امن، تحت شکنجه قرار گرفت وبوی دیکتاتوری و فاشیسم مذهبی به‌یکباره فضای میهن را آلوده کرد.
جالب توجه این‌که، دستگیری سعادتی درست در شبی صورت گرفت، که مسعود رجوی و موسی خیابانی و دیگر مسئولان مجاهدین در قم با خمینی ملاقات داشتند. پس آیا این دستگیری که کاملاً به‌یک گروگان‌گیری شبیه بود به‌این خاطر نبود که خمینی و دارو دسته‌اش بیهوده می‌کوشیدند مجاهدین را وادار به ‌تمکین و تسلیم کنند؟!
واقعیت این است که مسعود رجوی در آخرین دیدار خود با خمینی، در 6اردیبهشت58، در‌حالی‌که برخلاف رسم معمول از بوسیدن دست خمینی خودداری و وی را به‌شدت عصبانی نمود، مشخصاً با استناد به‌روش حضرت علی، بر قلب مسأله یعنی اهمیت و ضرورت آزادیهای دموکراتیک از دید اسلام انگشت گذاشت. خمینی نیز (آن‌چنان‌که درصفحه‌ی اول کیهان 8 اردیبهشت ۱۳۵۸ و دیگر مطبوعات تهران با خط درشت تیتر شده بود) در پاسخ به‌ناچار تصریح کرد: «اسلام بیش از هر‌چیز به‌آزادی عنایت دارد و در اسلام خلاف آزادی نیست الا در چیزهایی که مخالف با عفت عمومی است».‌پس از این ملاقات، دفتر خمینی اعلام کرد که کلیه ملاقاتهای او به‌مدت یک‌هفته متوقف می‌شود.
آری «درحالی‌که مملکت هنوز پر از بقایای ساواک شاه بود، درحالی‌که مملکت پر از جاسوس بود، درحالی‌که در مملکت، کارگزاران خود رژیم از هیچ قتل و جنایتی فروگذار نمی‌کردند، در همان ماههای اول، وقتی نوبت به‌مجاهدین ‌رسید، جاسوس اتحاد شوروی در بین مجاهدین می‌گرفتند.
پدرطالقانی یکی دو ماه بعد وقتی که درگیری بین مجاهدین و رژیم خمینی به‌خاطر سعادتی اوج گرفت، دریک مصاحبه ‌اعلام کرد و روزنامه‌ها از قول ایشان درشت نوشتند که: ”نمی‌دانم چرا همیشه در ایران جاسوس شوروی می‌گیرند و یک بار هم جاسوس آمریکا نمی‌گیرند“. درواقع، رژیم می‌خواست بدین‌وسیله پاپوشی برای مجاهدین درست کند، به‌مجاهدین، فشار بیاورد تا آنها را مجبور کند از پرنسیپها و اصولشان که چیزی جز دفاع از آزادی نبود، کوتاه بیایند.
درواقع از همان روزهای اول یک دعوای اصلی بین مجاهدین و خمینی وجود داشت. مجاهدین می‌گفتند که بایستی از آزادیها دفاع کرد، می‌گفتند مساله اصلی انقلاب ایران، حفاظت از آزادیهای سیاسی است. می‌گفتند دموکراسی خواست مردم ایران بوده، دموکراسی از اصیلترین شعارهای انقلاب ایران بوده، و بایستی از این آزادی و دموکراسی دفاع کرد و آن‌را حفظ نمود. ولی خمینی که با آزادی مثل جن و بسم‌الله بود و می‌دانست که آزادی با ولایت فقیه در تعارض است، و می‌دانست که آزادی اجازه نخواهد داد که آخوندهای بی‌سروپا، در جامعه جوان و متمدن ما ترکتازی بکنند؛ تمام تلاشش را می‌کرد تا شعار آزادی را از اساس مخدوش کند. و حتی تلاش می‌کرد که بگوید آزادی، شعار امپریالیستی است. به‌هر حال با دستگیری سعادتی، خمینی می‌خواست گروگانی از مجاهدین در دست داشته باشد تا متقابلا مجاهدین را تحت فشار بگذارد که آنها در مقابل خلاف‌کاریهای رژیم، در مقابل دیکتاتوریها، انحصارطلبیها و تخلفات وحشتناکی که نسبت به ‌آرمانهای انقلاب ایران داشته‌اند، سکوت کنند. اما خمینی کور خوانده بود. چرا‌که به‌مصداق عدو شود سبب خیراگر خدا خواهد، همان چیزی را که فکر نمی‌کرد از طریق آن می‌خواهد به ‌مجاهدین ضربه بزند، یعنی داستان دستگیری سعادتی، تبدیل به ‌مسأله‌یی شد که از یک طرف موجب شناخت بیشتر توده مردم از مجاهدین شد و از طرف دیگر ماهیت پلید رژیم خمینی را برای مردم برملا نمود».
در تاریخ ششم تیرماه 58، مادران و خانواده‌های شهیدان مجاهد، در دادگستری تحصن خود را آغاز کردند. هم‌زمان محمدرضا سعادتی دست به‌اعتصاب غذا زد. این اعتصاب حدود 40روز ادامه داشت. به‌فاصله کوتاهی قریب 120‌سازمان، انجمن، تشکل و شخصیت سیاسی و فرهنگی، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط محمدرضا سعادتی شدند. یکی از این شخصیتها پدرطالقانی بود که صراحتاً اعلام می‌کرد، جریان سعادتی اصلاً جاسوسی نیست. همزمان، کمیته‌های دفاع ازسعادتی در کشورهای مختلف جهان تشکیل گردید و سازمانهای مدافع حقوق‌بشر و شخصیتهای برجسته سیاسی و پارلمانی ازکشورهای مختلف جهان به‌دفاع از سعادتی پرداختند‌.



سرانجام ارتجاع حاکم ناگزیر از عقب‌نشینی شد و به‌ پزشکی قانونی اجازه معاینه از سعادتی را داد. پزشکی قانونی که هنوز درکنترل کامل آخوندها نبود، آثار شکنجه بر بدن سعادتی را تأیید کرد. این گزارش، واکنش شدید نیروهای مردمی را نسبت به ‌ارتجاع حاکم برانگیخت. روز دوازدهم تیرماه قریب به‌یکصدهزار نفر از مردم تهران در حمایت از سعادتی دست به‌راهپیمایی زدند اعتصاب غذای سعادتی در زندان با دخالت پدرطالقانی پایان یافت.

البته رژیم هیچوقت سعادتی را آزاد نکرد. اگر‌چه هیچ سندی علیه او وجود نداشت، در پاییز سال 59، او را محکوم به‌ده سال زندان کرد. اما بعد از سی خرداد، لاجوردی به‌دستور دجال ضدبشر، سعادتی را بدون هیچ توضیحی و بدون هیچ مجوز قانونی در 4مرداد ۱۳۶۰ در شکنجه‌گاه اوین تیرباران کرد‌. این درحالی بود که سعادتی با معیارهای همین رژیم هم دوران محکومیتش را می‌گذراند. این یک انتقام‌کشی سبعانه از مجاهدین پس از 30خرداد بود‌.
سپس وقتی که اعتراضات داخلی و بین‌المللی بالا گرفت، لاجوردی در مقام دادستان تهران و مدیر شکنجه‌گاه اوین، برای مخدوش‌کردن حیثیت و اعتبار مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی، ادعا کرد که سعادتی قبل از اعدام ندامت نموده و در نوشته‌یی، مجاهدین را هم محکوم کرده است‌. اما به‌سرعت آشکار شد که نوشته‌ی کلیشه‌شده در مطبوعات رژیم، یک جعل عجولانه و ناشیانه بیش نیست‌. دژخیمانی که جسم این مجاهد صبور و قهرمان را تیرباران کردند اکنون با این ترفند رذیلانه قصد لجن‌مال‌کردن آبرو و حیثیت او را کرده بودند‌.
سازمان مجاهدین خلق ایران در همان‌زمان این ترفند سخیف خمینی‌گونه را به‌سخره گرفت و طی اطلاعیه‌یی از رژیم آخوندی پرسید، اگر این ترفند رسوا واقعیت داشت، چه نیازی به‌تیرباران یک زندانی که به 10‌سال زندان محکوم شده و 3سال و اندی از آن‌را هم گذرانده است، بود؟! در 30 فروردین ۱۳۵۴ وقتی که رژیم شاه بیژن جزنی و 6تن از یارانش را همراه با مجاهدان خلق کاظم ذوالانوار و مصطفی جوان خوشدل تیرباران کرد، در مطبوعاتش اعلام کرد که آنها قصد فرار داشته‌اند. رژیم شیخ اما، نه فقط مجاهد خلق محمدرضا سعادتی را درحال سپری‌کردن محکومیتش تیرباران کرد، بلکه بعداً ادعا نمود که از مجاهدین هم قبل از اعدام تبری جسته است‌ !


یاد مجاهد صبور و پاکباز، محمدرضا سعادتی، که در فرهنگ مبارزاتی مردم ایران، زندانی دو نظام نام گرفت، گرامی‌باد.