پیام القاعده به احمدی نژاد: از تئوری پردازی درباره یازدهم سپتامبر دست بردار


القاعده در پیامی از محمود احمدی نژاد، خواست حملات یازدهم سپتامبر به آمریکا را به تئوری توطئه گره نزند و مدام نگوید دولت آمریکا پشت این حملات بوده و در آن دست داشته است.

به گزارش رویترز، گروه القاعده در مجله خود با نام «اینسپایر» که به زبان انگلیسی منتشر می شود، به قلم یکی از نویسندگان این مجله با نام «ابوسهیل» نوشته است: «القاعده کاری کرد که ایران هرچقدر هم خواست و تلاش کرد نتوانست انجام دهد. برای همین هم هست که مقامات جمهوری اسلامی ایران می خواهند اعتبار این حمله را به تئوری توطئه پیوند بزنند و آن را یک کار خودی جلوه دهند.»

نویسنده این مقاله مقامات جمهوری اسلامی ایران را به «حسادت» به گروه القاعده متهم کرده و گفته است: «برای سران جمهوری اسلامی ایران، القاعده یک رقیب جدی محسوب می شود چرا که به رغم تلاش آن ها، این القاعده است که توانسته در دل مسلمانان دنیا جاپیدا کند.»

عنوان این مقاله، «پیام القاعده به محمود احمدی نژاد» است.

محمود احمدی نژاد سال گذشته هم از فرصت سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد استفاده کرده و در آن دولت آمریکا را به فریبکاری در حملات یازدهم سپتامبر متهم کرد. احمدی نژاد علت تهاجم نظامی به افغانستان وعراق را حل مشکلات اقتصادی آمریکا دانسته بود.

وی در آخرین سخنرانی خود در سازمان ملل در نیویورک گفت: «آمریکا از یازدهم سپتامبر دستاویزی درست کرده که با آن تحریم و حمله نظامی کند و به جای این که اسامه بن لادن، رهبر القاعده را به دادگاه بکشاند، او را کشت.»

محمود احمدی نژاد سپتامبر سال گذشته در جریان حضور در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، ابراز تمایل کرده بود که برای ادای احترام به قربانیان آن حملات تروریستی به محل برج های تخریب شده تجارت جهانی برود، اما دولت آمریکا آن را نپذیرفت.

در همان زمان محمود احمدی‌نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سخنان خود درباره عاملان حملات تروریستی یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ ابراز تردید کرده و به طور تلویحی دولت آمریکا را به دست داشتن در این حملات متهم کرده بود.

مقام‌های آمریکایی از سال ۲۰۰۱ تاکنون همواره اعضای گروه تروریستی القاعده به رهبری اسامه بن‌لادن را مسئول این حملات معرفی کرده‌اند که در جریان آن بیش از سه هزار نفر جان خود را از دست دادند.

محمود احمدی‌نژاد، که پیشتر واقعه کشتار یهودیان را توسط آلمان نازی نیز انکار کرده است، در بخش دیگری از سخنان خود خواستار تشکیل گروه حقیقت‌یاب مستقل در سازمان ملل برای بررسی دلایل و عوامل حملات یازدهم سپتامبر شده است.

باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا سال گذشته در واکنش به گفته های آقای احمدی نژاد، با «توهین آمیز و نفرت‌انگیز» دانستن سخنان وی گفته بود: ‌«این که وی چنین سخنانی بر زبان آورده است، آن هم در منهتن و در نزدیکی جایی که خانواده‌ها عزیزان خود را از دست داده‌اند، مردمانی از همه ادیان و همه قومیت‌ها که این واقعه را (یازدهم سپتامبر) به عنوان رویداد فجیع نسل خود می‌دانند، این که وی چنین سخنانی بگوید، اقدامی نابخشودنی است.»

رییس جمهور آمریکا همچنین با اشاره به روشن کردن شمع برای قربانیان حملات تروریستی یازدهم سپتامبر در تهران به مقایسه این اقدام گروهی از مردم تهران با رفتار حکومت جمهوری اسلامی پرداخته و گفته بود:«احساسات انساندوستانه‌ای که در ایران ابراز شد، از شدت اختلاف میان عملکرد رهبری و رژیم ایران از یک سو و اکثریت مردم ایران از سوی دیگر حکایت می‌کند، اکثریتی که نسبت به این رویداد نگاهی توام با احترام و تعقل دارد.»

محمود احمدی نژاد هفته گذشته و در جریان سفر به مقر سازمان ملل در نیویورک بار دیگر در گفت و گو با رسانه های آمریکایی گفته بود اگر آمریکا فکر می کند که مسئله ای پشت پرده نیست، اجازه دهد گروهی مستقل بر روی حملات یازدهم سپتامبر تحقیق کند.

یکشنبه خونین ـ ۵مهر۶۰

مسعود رجوی, مسئول شورای ملی مقاومت ایران, درباره «قیام مجاهدین در ۵ مهر ۱۳۶۰» می گوید: «... همه کسانى‌که سال ۱۳۶۰ را به‌خاطر دارند، مى‌دانند که مجاهدین از نیمه شهریور سال ۶۰ تا اوایل مهر و سپس در اوج خودش در روز ۵مهر در تهران و برخى دیگر از شهرستانها، به آزمایش یک قیام جانانه و راهگشاى شهرى روى آوردند. سنگینترین بهاى خونین را هم پرداختند تا هر چند الگوى سقوط رژیم شاه را قابل تکرار نمى‌دانستند اما مى‌خواستند به میدان آوردن عنصر اجتماعى را یک بار دیگر بیازمایند.
ـ نخستین هدف, مطرح کردن شعار ”مرگ بر خمینى“ و بردن آن به میان مردم بود. این شعار را تا آن‌موقع هیچ‌کس در عرصه اجتماعى نداده بود و جراٌت و جسارت فوقالعادهیى مى‌خواست. خمینى در آن زمان پشت افراد دیگرى مانند بهشتى سنگر مى‌گرفت که براى او نقش فیلتر و عایق داشتند و انزجار اجتماعى مردم بر روى آنها متمرکز و کانالیزه مى‌شد. مثل همین حالا که خامنهاى تا مجبور نشده بود، احمدىنژاد را جلو صحنه مىفرستاد تا ضربه گیر او باشد. در آن زمان ”کاریسما“ یا هیبت و جاذبه خمینى بر دوش جامعه و به‌خصوص اقشار عقب مانده بسیار سنگینى مى‌کرد. مجاهدین باید پا پیش مى‌گذاشتند و ”بت“ را با عبور از آتش و خون با سنگینترین بها در هم مىشکستند.
پیام قشر پیشتاز جوان و دانشجویان و دانش آموزان این بود: ”مرگ بر خمینى، زنده باد آزادى“ ، ”شاه سلطان خمینى، مرگت فرارسیده“ ، ”شاه سلطان ولایت، مرگت فرا رسیده“ ، ”خمینى حیا کن، سلطنت را رها کن“ ، ”اى جلاد ننگت باد“ .
ـ دومین هدف, به میدان کشیدن عنصر اجتماعى و مردمى بود تا اگر از این طریق هم کارى مى‌توان کرد، آیندگان گواهى بدهند که مجاهدین مضایقه نکردند امّا در اثر شدت و حدّت سرکوب، جواب منفى بود.
من در همان زمان نوشتم که زبان من از توصیف صحنه‌هاى سراسر شور و ایمان و سراسر پاکباختگى و فدا در آن ایام قاصر است. چیزهایى را که در این باره خوانده و شنیده‌ام، نه مىتوانم بگویم و نه مىتوانم بنویسم. از من بر نمى‌آید. کار شعراست، کار استادان نقاشى و موسیقى است. کار معلمان سخنورى و کتابت است.
فقط مى‌گویم که خدایا تو گواه باش که در آن روزها و به‌خصوص در جنگهاى خیابانى و در تظاهرات مسلحانه‌ روز ۵مهر۱۳۶۰، مجاهدین حق تو و حق خلق تو را به کمال و در حدّ توان خود ادا کردند. گواه باش که براى تو، براى خلق تو و براى آزادى و براى ایران, چه گلهاى نازنینى در دسته‌هاى ۵۰تایى، ۱۰۰تایى و ۲۰۰تایى با فریاد ”مرگ بر خمینى، زنده باد آزادى“ توسط دشمن تو و دشمن خلق تو (خمینى) پرپر شدند.
در عین حال دجّال خون آشام با قساوت مافوق تصوّر، بسا فراتر از شاه، در ذهن تودههاى مردم به گور سپرده شد.
شتاب رژیم در اعدامهاى خیابانى و فتواهاى پیاپى خمینى که از جانب نمایندگان و سخنگویانش در رادیو و تلویزیون اعلام مى‌شد، بسیار گویاست. حتى شمارى از پاسداران و کمیته چیهاى خودش را هم, که در صحنه به مجاهدین تیراندازى مى‌کردند، به اشتباه همراه با مجاهدین دستگیر کرد و شکنجهگران و بازجویانش در اوین، قسم و آیههاى آنها را هم که علیه مجاهدین مىجنگیدند باور نکردند. فرصت یک تلفن کردن به کمیتهها هم به آنها ندادند و کارت پاسدارى آنها را هم جعلى دانستند و مى‌گفتند خیلى از ”منافقین“ از همین کارتها جعل کردهاند! و آنها را هم سرِ ضرب اعدام کردند.
مى‌گفتند که به فرموده امام امّت! دادگاه و تحقیقات لازم نیست، هر خیابان دادگاه و هر فرد عادل! خودش یک قاضى است… نیم کشته‌ها را تمام‌کُش کنید… مجروحین را از روى تخت بیمارستان به قتلگاه بفرستید. ”باغى“ را (چه حامله باشد و چه دختر نوباوه) باید کشت… بله بت خمینى این‌چنین شکست» (استراتژی قیام و سرنگونی, کتاب اوّل, ص۲۳۶).
ـ نشریه مجاهد شماره ۴۰۷, ۳۱شهریور۱۳۷۷, اسامی ۱۱۴۲ تن از شهیدان پاکباز تظاهرات ۵مهر را به چاپ رسانده و در این باره مینویسد: «بخش عمده اسامی این فهرست را نسل جوان و پرشور انقلابی ایران تشکیل میدهد. ۶۳۲ تن از این شهیدان جوانان تا ۲۵ساله هستند که از میان آنها ۱۷۶تن از ۱۱ تا ۱۸ساله هستند. اسامی ۸۱۵ تن را رژیم در روزنامه هایش اعلام کرده است. ۹۴۲تن تیرباران, ۴تن حلق آویز و ۳۳تن در زیر شکنجه شهید شده اند. ۲۴۷ دانش آموز و ۲۰۹ دانشجو در شمار این شهیدانند».
تهدید اصلی نظام

فریاد زنان علیه دیکتاتور یمن به گوش می‌رسد

فریاد زنان و دختران یمن به گوش می‌رسد، خواست آنان رفتن علی عبدالله صالح است: گزارشی از یورونیوز ذیلاً می‌آید

هزاران نفر در خیابانهای صنعا پایتخت یمن با فریادهای اعتراضی علیه رئیس‌جمهور این کشور قیام کردند. رئیس‌جمهوری که از عربستان برگشته است چنان موجی از کشتار راه انداخته که در کمتر از ۱۰روز صدها تن را کشته و مجروح ساخته است. کسی که به قدرت چسبیده است. بازگشت علی عبدالله صالح نه تنها باعث عقب‌نشینی قیام‌کنندگان نشده است بلکه آنها را مصمم‌تر از قبل راهی خیابانها کرده است.

یک زن یمنی می‌گوید: «ما از این رئیس‌جمهوری خسته شدیم، ما از تصمیمها و دروغهایش کلافه هستیم. حالا وقت به پاخاستن جوانان و فقراست تا با انقلاب خود رئیس‌جمهور را مجبور به ترک قدرت کنند».

علی عبدالله صالح در یک سخنرانی تلویزیونی خواهان برگزاری انتخابات و انتقال مسالمت‌آمیز قدرت شد اما قیام‌کنندگان که بارها این وعده‌های توخالی را از زبان او شنیده‌اند این بار هم به سخنان اعتمادی ندارند.
زنان در تظاهرات علیه دیکتاتور یمن- آرشیو

منفوریت حزب‌الله لبنان

اسناد منتشر شده ویکی‌لیکس که بر اساس تلگرامهای وزارت‌خارجه آمریکا، از جریانهای مخفی و پشت پرده در صحنه سیاسی آمریکا و برخی کشورها پرده برمی‌دارد، گوشه‌یی از منفوریت حزب‌الله لبنان را هم برملا کرده است.

بر اساس اسناد ویکی‌لیکس متحدان کلیدی حزب‌الله لبنان هشدار می‌دهند که این گروه می‌خواهد لبنان را به یک پایگاه نظامی رژیم ایران تبدیل کند و این گروه «یک غده سرطانی» است.

روزنامه الشرق الاوسط بین‌المللی بر اساس اسناد ویکی‌لیکس می‌نویسد:
روشن شد که نجیب میقاتی، نخست‌وزیر فعلی لبنان که متهم است، عروسکی در دست حزب‌الله است، بر اساس صورتجلسه نشست خود با سفیر آمریکا، حزب‌الله را به‌عنوان غده سرطانی توصیف کرده است.
الشرق الاوسط می‌افزاید: «ممکن است بگوییم آن‌چه میقاتی بیان کرد، نظر سنی‌ها است ولی وقتی می‌شنویم که دومین رهبر گروه شیعی لبنان نبیه بری هم خوشنودی‌اش را از ضربه زدن به حزب‌الله، به سفیر آمریکا ابراز می‌کند چه چیزی در ذهن‌مان شکل می‌گیرد».

در دیدار با سفیر آمریکا در لبنان، میقاتی که تحت‌الحمایه سیاسی حزب‌الله و نبیه بری است، حزب‌الله را نه تنها بزرگترین مشکل لبنان بلکه جهان توصیف کرده است. اسناد ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که میقاتی در سال ۲۰۰۸ در نشستی با سفیر آمریکا و دستیار وزیر، دیوید هیل، هدف نهایی حزب‌الله را این‌طور بیان کرد که می‌خواهد ”لبنان را به پایگاه نظامی رژیم ایران در دریای مدیترانه تبدیل کند تا بتواند انقلاب خمینی را از لبنان به سمت غرب هدایت کند“. وی حزب‌الله را با عنوان ”غده‌ای که باید آن را ریشه‌کن کرد“ توصیف نمود... اسناد ویکی‌لیکس تأکید می‌کند تمایلی که این سیاستمداران جرأت نمی‌کنند آن را علناً بیان کنند، این است که همگی تا زمانی‌که حزب‌الله مسلح است و به‌عنوان عامل نظامی رژیم ایران در لبنان کار می‌کند علیه او هستند.

حزب‌الله اکنون باید درک کند که جهان در حال تغییر است و در صحنه جدید سیاسی، رژیم سوریه و رژیم ایران هر دو تحت محاصره قرار دارند.عناصر حزب‌الله لبنان
 

آلمان خواستار لغو حکم اعدام کشیش ایرانی شد

وزارت خارجه آلمان و دبیر کل دمکرات مسیحی این کشور (CDU) خواستار لغو حکم اعدام کشیش ایرانی، یوسف ندرخانی شدند. هرمن گروهه دبیر کل حزب دمکرات مسیحی (حزب صدراعظم آلمان) در نامه‌ای به سفارت ایران از اینکه یوسف ندرخانی از حق اولیه خود مبنی بر انتخاب دین محروم است ابراز «وحشت» و «خشم» کرده است. این سیاستمدار آلمانی همراه وزارت خارجه این کشور و سازمان آلمانی «جمعیت بین ‌المللی دفاع حقوق بشر» خواستار لغو حکم اعدام یوسف ندرخانی شده است. یوسف ندرخانی به دلیل «خروج از دین اسلام» و «تبلیغ تعالیم غیراسلامی» به مرگ محکوم شده است.

دادستان تهران نامه خانواده‌های زندانیان سیاسی را باز نمي كند

altدادستان تهران بیش از سه هفته است که به درخواستهای خانواده زندانیان سیاسی هیچ واکنشی نشان نمی دهد و نسبت به درخواستهای کتبی این خانواده ها همچون ملاقات حضوری و نامه های فوری برای انتقال زندانیان بیمار به بیمارستان، بی تفاوت است. مراجعه خانواده زندانیان سیاسی به دادستانی نیز تاکنون نتیجه ای نداشته است و کارمندان دادستانی تهران تنها می گویند که دادستان هفته هاست برای درخواستهای زندانیان دستوری صادر نکرده است و اساسا پوشه نامه های خانواده های زندانیان را نمی بیند.
منابع مطلع می گویند دادستان تهران بر اساس فهرستی که ماموران وزارت اطلاعات به او داده اند، جمعی از زندانیان سیاسی زندان های اوین و رجایی شهر را از سال گذشته تاکنون از حق ملاقات حضوری محروم کرده است. بر اساس این فهرست که به مثابه یک دستورالعمل توسط بازجویان وزارت اطلاعات به عالی ترین مقام دادستانی عمومی و انقلاب تهران ابلاغ شده، تعدادی از زندانیان سیاسی محبوس در اوین و رجایی شهر نه تنها از حق ملاقات حضوری، که از حق مرخصی هم محروم شده اند و دادستان تنها در صورت رضایت ماموران وزارت اطلاعات می تواند به این زندانیان اجازه استفاده کوتاه مدت از مرخصی بدهد.
در حالی دادستان تهران به دستور بازجوهای وزارت اطلاعات، زندانیان و خانواده ها را از حق ملاقات حضوری و تماس تلفنی محروم کرده است که آیین نامه سازمان زندانها، ملاقات حضوری، تماس تلفنی و مرخصی را از حقوق ابتدایی همه ی زندانی ها برشمرده است.
خانواده های زندانیان سیاسی می گویند برای کسب اجازه از دادستان تهران به منظور ملاقات حضوری با زندانی های خود، و یا دریافت مرخصی های درمانی، مجبورند بارها و بارها به دفتر دادستان تهران در میدان ۱۵ خرداد تهران مراجعه کنند، ولی حالا ظاهرا این مراجعه ها هم قرار نیست اثری داشته باشد؛ چرا که جعفری دولت آبادی هیچ پاسخی به خواسته های زندانیان و خانواده هایشان نمی دهد. درخواست آنها از سایر مسوولان قضایی برای رسیدگی به این وضعیت نیز تاکنون بی اثر مانده است.
پس از انتصاب عباس جعفری دولت آبادی به دادستانی تهران از دو سال قبل، ملاقات حضوری زندانیان با خانواده هایشان با اجازه کتبی او صورت می گیرد. همچنین در صورت بیماری هر زندانی سیاسی، این دادستان تهران است که باید اجازه انتقال او به بیمارستان را صادر کند. اکنون تعدادی از زندانیان بیمار که از مدتها قبل برای درمانهای پزشکی خارج از زندان تقاضا داده بودند، با بی توجهی همراه با سکوت دادستان، روزهای سختی را می گذرانند و خانواده های آنان نیز به شدت نگران هستند.
در ماههای گذشته، خانواده های زندانیان سیاسی با مراجعه به نهادهای مختلف قضایی از جمله دادستانی تهران، خواهان برخورداری از حقوق اولیه خود به عنوان خانواده های زندانیان شده اند. ملاقات حضوری و تماس تلفنی و حق مرخصی از جمله ی این حقوق است که نزدیک به یک سال است که اغلب زندانیان سیاسی اوین از آن محروم شده اند و اعتراض های مکرر خانواده ها به این روند نیز تاکنون به نتیجه نرسیده است.

كلمه

نگار منظمي ممنوع الاملاقات شد

altنگار منظمی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، که در بیست و سوم خردادماه جهت اجرای حکم بازداشت شده است، برای دومین هفته متوالی محروم از ملاقات شد. نگار منظمی متولد سال ۱۳۶۱، در تاریخ ۸ مارس (روز زن) سال ۱۳۸۹ در میدان ولیعصر تهران توسط نیروهای بسیج بازداشت شد و در ایتدا به پلیس امنیت منتقل شد.
بازپرس مستقر در زندان اوین از ملاقات مادر این زندانی با وی خودداری کرده است.
وی که اندکی بعد به زندان اوین منتقل شده بود، پس از گذشت ۲۸ روز و به قید وثیقه و به صورت موقت از زندان آزاد شد.
نگار منظمی، چندی بعد توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به تحمل ۱۴ ماه زندان و ۷۵ ضربه شلاق محکوم شد.
گفته می‌شود حکم ۷۵ ضربه شلاق برای این زندانی نیز در زمان بازداشت از سوی اجرای احکام دادگاه انقلاب به اجرا در آمده است.

هرانا

گزارش : آلودگی آب، تعدادی از زندانیان زندان اوین را بیمار کرد

altتعداد زیادی از زندانیان زندان اوین به دلیل آلودگی آب این زندان بیمار شده اند. به دلیل آلودگی آب زندان اوین در اندرزگاه های هفت و هشت این زندان تعدادی از زندانیان به شدت بیمار شده اند، اما مسوولان زندان نسبت به این ماجرا بی تفاوت هستند و به زندانی های بیمار برای درمان تنها یک آسپرین می دهند.
زندانیان این بندهای زندان اوین آلودگی آب زندان را دلیل بیماری و عفونت روده زندانیان اعلام می کنند. دیگر زندانیان زندان اوین در بندهای ۳۵۰، بند نسوان و بند ۲۰۹ نیز هر از گاهی از آلودگی آب این زندان شکایت داشته و از مسوولان خواسته اند وضعیت بهداشتی آن را کنترل کنند. هرچند تا لحظه تنظیم این خبر، از بیماری زندانیان در این بندها خبری به ما نرسیده است.
همچنین زندانیان بند ۳۵۰ از نبود امکانات بهداشتی اولیه در این بند شکایت دارند. در بند ۳۵۰ زندان اوین بیش از ۱۷۰ زندانی سیاسی نگهداری می شوند اما این بند با وجود تعداد بالای زندانیان تنها ۴ دستشویی و حمام دارد و زندانیان مجبورند در طول روز، ساعت های زیادی از وقت خود را در صف سرویس بهداشتی و حمام بگذرانند؛ چرا که این تعداد سرویس بهداشتی برای زندانیان ناکافی است.
به علت تعداد اندک سرویس های بهداشتی و تناسب نداشتن آن با جمعیت زندانیان بند ۳۵۰ تلاش های زندانیان برای تمیز نگه داشتن این سرویس ها کمتر نتیجه داشته است.
بند ۳۵۰ زندان اوین در یک زیرزمین در گوشه ای از زندان اوین واقع شده و امکانات رفاهی محدودی دارد. هواخوری این زندان نیز بسیار کوچک است و این بند همچنین از امکانات ورزشی که در سایر بندهای این زندان وجود دارد، بی بهره است.

كلمه

پنجم مهر 1360 – 27سپتامبر: اولین باری که شعار مرگ بر خمینی در ایران طنین‌افکن شد

صحنه‌های 5مهر 13605 مهر سال 1360 برای اولین بار میلیشیای مجاهد خلق شعار مرگ بر خمینی را به میان تودههای مردم برد.
در این روز واحدهای میلیشیای مجاهد خلق, در نقاط مختلف تهران به خیابانها ریختند و شعار مرگ بر خمینی را به میان توده‌های مردم بردند و بت خمینی دجال را که زمانی عکس خود را در ماه نشان میداد، شکستند.
به‌یمن پاکبازی بی‌نظیر مجاهدین و میلیشیای قهرمان, تصویر کریهترین و خونریزترین دیکتاتور معاصر در چهره منحوس خمینی به مردم ایران نشان داده شد.
5مهر، محل بروز فریاد خشمآلود ملت ایران بود که از گلوی فرزندان دلاورش، خیانت عیان خمینی به انقلاب و آرمان آزادی واستقلال مردم را محکوم می‌کرد.
آن روز صدها رزمنده جان‌برکف و میلیشیای پاکباز مجاهد، با جسارتی ستودنی در خیابانها رودرروی پاسداران مسلح خمینی خروشیدند و با شعار مرگ بر خمینی، زنده باد آزادی, سنگفرش خیابانها را با خون خود رنگین کردند.



سمر آزاد - قتل عمد یک نوجوان به جرم قتل غیر عمد داداشی ...


اگر از کشتار و داغ و درفش جوانان و مردم ایران توسط این رژیم طی سی سال گذشته چیزی نگوییم، حداقل بیش از دوسال است که از شهادت و دستگیری صدها جوان به دلیل شرکت در قیامهای سال ۸۸ می گذرد. اما دراین دوسال حتی قاتل همان سه شهیدی که رژیم رسما به قتلشان در کهریزک اعتراف و اذعان نمود معرفی و مجازات نشده است. و کار به جایی رسید که چندی پیش یکی از مقامات رژیم مدعی شد که در آن نا آرامی ها تنها یک نفر کشته شد که آنهم بسیجی بود!!؟
اواخر تیرماه امسال روح الله داداشی معروف به قوی ترین مرد ایران و جهان، توسط علیرضا ملاسلطانی نوجوان ۱۷ ساله، کارگر یک نانوانی در کرج، در یک نزاع لفظی، به طور ناخواسته و بدون داشتن کوچک‌ترین قصد مجرمانه‌ای به ضرب چاقوکشته شد و امروز چهارشنبه ۲۱ اوت برابر با ۳۰ شهریورماه، علیرضا با حکم جانیانی به اسم قاضی و دادستان ودیگر ملاها و همدستانشان بطورکاملا برنامه ریزی شده و با تدارکات و تبلیغات زیاد و ازپیش تعیین شده حکومتی به جرم قتل روح الله داداشی به دارآویخته شد!!؟
بله ماجرا از یک درگیری بین سرنشینان دو خورو بر اثر یک تصادف ساده شروع شد. بنا به گفته متهم و همراهانش که آنان نیز جوانان کم سن و سالی نظیر او هستند در تاریکی شب، آینه ماشین آنها به یک ماشین برخورد کرد و راننده آن ماشین آنها را تعقیب و نهایتا جلوی آنها پیچیده و خودرو یشان را متوقف میکند وبا سرنشینان خودروی پراید، درگیر و راننده را یک کشیده می زند. هیبت و بزرگی هیکل مقتول این نوجوانان رابه وحشت می اندازد. بهتر است که بقیه ماجرا را عینا از زبان علیرضا بشنویم.
مصاحبه کننده با وی می نویسد: متهمان این پرونده سه پسر جوان ۱۷-۱۸ ساله هستند. آنها شنبه شب گذشته هنگام تردد با خودروی پراید با خودروی روح الله داداشی، به صورت سطحی تصادف کردند که میان آنها مشاجره ای درگرفت. دراین درگیری یکی ازاین سه جوان بنام علیرضا ملاسلطانی با چاقو ضرباتی به داداشی وارد کرد که موجب مرگ وی شد».




به قسمتهایی از مصاحبه وی با یکی از روزنامه ها، بعد از دستگیری توجه کنید:
چرا چاقو حمل میکردی؟ یک روز برای ملاقات دوستانم به بوستان نزدیک خانه مان رفته بودم که مشاهده کردم مردی غریبه راه یک پسر نوجوان را سد کرده و باتهدید چاقو از او زورگیری میکند من ترسیدم و ازهمان موقع برای دفاع از خود چاقو حمل کردم.
آیا دراین ۴ سال از آن استفاده هم کردی ؟ نه، هیچوقت .
ایا سابقه کیفری هم داری ؟ نه ندارم .
ازشب حادثه بگو . حادثه چگونه اتفاق افتاد؟ ساعات پایانی شب شنبه بود و در بازگشت به خانه مان به طور ناخواسته آینه کناری خودروی ما به یک خودروی آزرا برخورد کرد و همین موضوع باعث درگیری ما با راننده و همراه وی شد. بعد ازطی مسافتی خودروی هر دویمان در خیابان پونه متوقف شد و با بالا گرفتن درگیری وقتی مقتول به من نزدیک شد من با دیدن هیکل تنومند وی ترسیده و وحشت کردم و برای نجات جان خود و دوستانم با چاقو به وی حمله کردم .
چطور ازمرگ روح الله داداشی مطلع شدی ؟ من آنشب تا صبح خوابم نمی برد و چهره مرد جوان مقابل چشمانم بود و گمان می کردم مردم او را به بیمارستان منتقل کرده و نجات دادند . من نام وی را نمی دانستم صبح دوشنبه از طریق رادیو شنیدم که قوی ترین مرد ایران و جهان به طرز مرموزی کشته شده است. با شنیدن این خبر بشدت شوکه شدم و می ترسیدم او همان باشد که دیشب با ما درگیر شد. رفتم از روزنامه فروشی چند روزنامه خریدم و با دیدن عکس مقتول دیگر مطمئن شدم او همان مرد بوده است.
اکنون که دستگیر شده ای چه احساسی داری؟ فقط منتظرم هرچه زودتر مجازات شوم. دیگر نمی خواهم زنده باشم، شرمنده خانواده ام هستم . با لحظه ای غفلت، کاری ازمن سرزد که باعث شد جوان بی گناهی را قربانی و زندگی خود و دوستانم را نیز تباه کنم . ..طاقت این همه عذاب وجدان را ندارم، ازهمه خجالت می کشم .
به نوشته همین خبرنگار فرمانده انتظامی استان تهران و البرز تصریح می کند: «هرسه متهم به قتل داداشی هیچ گونه سابقه کیفری نداشته و شایعات مطرح شده پیرامون مصرف مواد مخدر و یا مشروبات الکلی ازسوی متهمان صحت ندارد . وی در ادامه با رد هرگونه ارتباطی میان متهم به قتل و مقتول و برخی سخنان در خصوص شخصی بودن و ازپیش طراحی شدن این قتل، گفت : این حادثه تنها یک اتفاق بوده است که دراثر برخورد دو خودرو و درنتیجه نزاغ لفظی رخ داده است.»
در حقیقت حتی اگر این حقایق هم گفته نمی شد باز با نگاهی به اظهارات صادقانه علیرضا در مصاحبه فوق درتصادفی بودن این قتل که دردفاع ازخود و ترس از مقتول صورت گرفته است، جای هیچ شک و تردیدی نمی ماند و بخوبی روشن است که این نوجوان بخت برگشته کاملا ناخواسته در این ماجرا وارد شده است و دراین گونه موارد نیز حتی در قانون مجازات اسلامی! همین رژیم نیز این قتل مجازات مرگ ندارد.
وکیل خانواده مقتول البته در توجیه مجرم بودن این نوجوان میگوید: « اگر داداشی با این فرد درگیر شده و به وی سیلی هم زده، شروع کننده داداشی بوده است پس او(علیرضا) مجبور به ادامه درگیری تن به تن نبوده و خود او میگوید که ورزشکار است! پس در مقابل فحاشی داداشی و حمله او می توانست فرار کند! این آقای وکیل درادامه با بلاهت کامل خودش را با یک نوجوان ۱۷ ساله که در تاریکی شب از یک آدم غول پیکر و بقول همین آقای وکیل، هیکلی به شدت ترسیده است مقایسه میکند و می افزاید من ۴۷ سال سن دارم و اگر من در آن صحنه بودم البته می توانستم ازدست آقای داداشی فرار کنم چون او جثه سنگینی داشت و نمی توانست خیلی سریع بدود! پس می شد علیرضا ازدست او فرارکند!! وی در پایان این اظهارات بلاهت بار البته مجبور به اذعان اتفاقی بودن قتل می شود ومیگوید: این قتل از قبل برنامه ریزی نشده بود چرا که کسی قتلی را برنامه ریزی میکند این طور رفتار نمیکند و اکنون که قصاص نزدیک است او می گفت که مثلا فلانی او را تحریک کرده است و من هیچ دلیلی در این پرونده ندیدم که قاتل برای این قتل از قبل برنامه ریزی کرده باشد، اما با این تفاصیل بازهم متهم اصلی بی هیچ تردیدی به اعدام محکوم خواهد شد و من بعید میدانم که خانواده محترم داداشی رضایت دهند. البته وکیل ایشان صغر سن را مطرح کرده است و اینکه باید در دادگاه اطفال محاکمه شود اما او صغیر نیست و علیرضا ۱۷سال و ۸ ماه سن دارد»!!.
دادستان این پرونده هم البته تاکید کرده است که قتل داداشی اتفاقی و بدون برنامه ریزی قبلی بوده است. پس دراین ماجرا حتی وکیل خانواده مقتول و یا دادستان همانطورکه ملاحظه می فرمایید به غیرعمد بودن و از پیش برنامه ریزی نشدن این قتل اذعان میکنند.
اما در حکومت این جانیان به آنچه که کسی پاسخگو نیست. این است: قتل کاملا با برنامه ریزی و از پیش تعین شده علیرضای نوجوان، این قربانی حکومت قهر و خشونت و آدمکشی، به چه گناهی امروز صورت گرفت؟




آری، سرانجام علیرضای جوان نیز مانند دلارام ، بهنود شجاعی و بیشمار کودکان اعدام شده به جرایم اجتماعی در این رژیم، انسانهایی بودند که در سایه شوم حکومت خون و وحشت و ناامنی ملایان چشم به جهان گشودند ، نهایتا نیز بعنوان عامل وایجادکننده همین وحشت و ناامنی با چشمانی بسته به دار شقاوت ملایان آویخته شدند بدون اینکه به آنان این فرصت داده شود که زندگی در محیطی بجز وحشت و جرم و جنایت را تجربه کنند.




اما سرعت رسیدگی به این پرونده و اجرای قتل عمد و جنایتکارانه این نوجوان توسط قوه قضاییه این رژیم خود بسیارجای تامل دارد و نمونه بارزی از گزینشی بودن عدالت!! و البته بی عدالتی و ظلم مطلق در حکومت ملایان است.
چرا که اگر مقتول کسی جز روح الله داداشی بود که از رژیم و احمدی نژاد بیدریغ حمایت کرده و یا با حسن خمینی عکس یادگاری می گرفت، آیا بازهم به این سرعت علیرضای کوچک به دار شقاوت آویخته می شد؟! به سطور زیر بنگرید، شاید شما هم مثل من جواب را به آسانی در یابید.




روح الله داداشی قهرمان مسابقات مردان آهنی در تاریخ اردیبهشت ۱۳۸۹ در بخشی ازمصاحبه خود با جام جم می گوید: «من همین جا قصد دارم خالصانه کمربند قهرمانی ام را به رییس جمهور محترم ، دکتر احمدی نژاد که در عرصه های اقتصاد ، سیاست و ورزش به مردم خدمت میکند، تقدیم کنم . ازنظر من قوی ترین مرد ایران دکتر احمدی نژاد است، چون مسئولیت های وی به مراتب دشوار تراز بلند کردن وزنه هایی است که ما با آن سرو کار داریم . او منشا استقامت و برد باری است و من امیدوارم در آینده هم شاهد حمایت های رییس جمهور از ورزشکاران باشم. من قصد داشتم در همان روز فینال کمربند قهرمانی ام را به رییس جمهور هدیه کنم اما چون وقت برنامه کم بود و فرصت چندانی برای صحبت کردن نداشتم، بهتر دیدم در روزنامه جام جم این مسئله را عنوان کنم. در آینده نزدیک و در یک مراسم ویژه، رسما کمربند قهرمانی ام را به دکتر احمدی نژاد تقدیم میکنم»..

تنفر

تو فیق

فعال مدنی دربند همچنان در اعتصاب غذا بسر می‌برد

خبرگزاری هرانا – با گذشت ۱۶روز از بازداشت عباس لسانی و تنی چند از فعالین مدنی و سیاسی در اردبیل، نامبرده همچنان در اعتصاب غذا بسر می‌برد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این فعال سر‌شناس آذربایجان در حالی در شانزدهمین روز اعتصاب خود بسر می‌برد که تلاش‌های خانواده ایشان برای کسب اطلاع از وضعیت وی نتیجه‌ای در بر نداشته است.

رقیه لسانی همسر وی ظهر روز گذشته با مراجعه به ستاد خبری وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب تا کنون موفق به دریافت خبری از سلامتی این زندانی دریافت نکرده است، یکی از مسئولین دادگاه انقلاب در پاسخ به پیگیری‌های ایشان گفته است تا زمانی که اعتصاب ایشان ادامه دارد کسب خبر از وضعیت وی نتیجه‌ای نخواهد داشت.

عباس لسانی که سابقه بازداشت و محاکمه و تحمل زندان را در کارنامه فعالیت مدنی خود دارد در ۱۸ شهریور سالجاری در محل کار خود بازداشت شد، ماموان وزارت اطلاعات پس از بازداشت نامبرده با مراجعه به منزل وی اقدام به تفتیش محل زندگی وی کرده و برخی اقلام شخصی وی را ضبط کردند.

لباس فرم دانش آموز ايراني= ساخت تايلند و چين!


alt
آژانس ايران خبر: لباس های فرم دانش آموزان از مانتو, روپوش، مقنعه و پیراهن و شلوار, از خارج کشور وارد می شود. تاکید وزارت آموزش و پرورش بر پوشش لباس های فرم دانش آموزان, موجب شده تا بازار سودجوئی و قاچاق این نوع از پوشاک در کشور رونق بگیرد به طوری که گروه های رانت خوار دولتي با سوء استفاده از این فرصت اقدام به سفارش انواع لباس به تولید کنندگان چینی و تایلندی كرده اند.
با توجه به نفوذ این گروه هاي رانت خوار در راس هیات های تصمیم گیرنده انتخاب نوع، فرم و رنگ لباس های دانش آموزان, رانت خوارها با استفاده از این دایره نفوذ اقدام به سفارش دوخت وخرید لباس های ساخت چین و تایلند و عرضه آنها در بازار پوشاک دانش اموزی كرده اند و از این راه, سودهای میلیاردی به جیب زده اند.

دانشجوي مشهد: از گراني بليط اتوبوس شهري شاكي هستم!

altآژانس ايران خبر : مردم مشهد از گرانی بلیت های اتوبوس شهری به شدت شاکی هستند. در این زمینه یکی از شهروندان گفت: من دانشجو هستم. از ابتداي مهر باید با دو اتوبوس مسیر منزل را طی کنم تا به دانشگاه برسم که می شود روزی چهاربار استفاده از اتوبوس! متاسفانه شش روز در هفته باید به دانشگاه بروم, با اين حساب, بايد هفته اي 5هزار تومان پرداخت كنم, اين پول را از كجا بياورم؟! برای شهریه دانشگاهم مانده ام!
لازم به توضيح اينكه كه قیمت قبلی بليط اتوبوس 50 تومان بود, اما در حال حاضر به 200 تومان رسيده است.

بازگشایی دانشگاه‌ها در سایه تبعیض و فشار

دویچه وله : سال تحصیلی جدید در دانشگاه‌های کشور در شرایطی آغاز می‌شود که دانشگاه و دانشجویان با فشارهای امنیتی، تبعیض‌های جنسیتی و شرایط نامناسب تحصیلی و اقامتی مواجه هستند.
کامران دانشجو، وزیر علوم و تحقیقات و فن‌آوری کشور در پیام خود به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاه‌ها، سال ۱۳۹۰ را که از سوی آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، سال «جهاد اقتصادی» نام گرفته است، فرصتی مناسب برای جامعه‌ی دانشگاهی در جهت بسط و گسترش فعالیت‌های علمی و پژوهشی با ویژگی «جهادی» دانسته است.
وزیر علوم که ماه مهر را ماه «فضیلت، دانش و ارزش» دانسته، ابراز امیدواری کرده است که دانشجویان کشور در راه «مهرورزی، عدالت‌خواهی و معنویت‌گرایی به عنوان ارزش‌های والای جامعه اسلامی» بکوشند.
کامران دانشجو در شرایطی از بسط و گسترش فعالیت‌های علمی و پژوهشی صحبت می‌کند، که طرح‌هایی چون «بومی‌سازی علوم انسانی» در کشور و سهمیه‌بندی‌ جنسیتی که حق بسیاری از دختران داوطلب ورود به دانشگاه‌ها را نقض می‌کند، همچنان ادامه دارند.
«چه ایرادی دارد در هر استان دانشگاهی دخترانه داشته باشیم؟»
سه ماه بعد از آن‌که محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت دهم، در پی اعتراض‌ها دستور توقف طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها را به وزارت علوم ابلاغ کرد، کامران دانشجو دوباره از تفکیک جنسیتی دانشگاه‌های کشورسخن می‌گوید.
او در مراسم امضای تفاهم‌نامه‌ی همکاری میان حوزه‌های علمیه و وزارت علوم با اشاره به مصوبه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور گفته است:«هرگاه از نظر آموزشی و امکانات مشکلی وجود نداشته باشد، کلاس‌های دانشجویان دختر و پسر طبق مصوبه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۶ باید جدا باشد.»
وزیر علوم و تحقیقات و فن‌آوری که جداسازی جنسیتی کلاس‌های درس را بخش مهمی از طرح «اسلامی کردن دانشگاه‌ها» دانسته، تاکید کرده است که «اسلامی کردن دانشگاه‌ها یک ریال هم بودجه نمی‌خواهد، تنها نیاز به مقداری اراده دارد.»
کامران دانشجو که گفته «چه ایرادی دارد تا در هر استان دانشگاهی دخترانه داشته باشیم؟»، از طرح «بومی‌سازی علوم انسانی» در کشور حمایت کرده و افزوده که محتوای غرب‌زده‌ی دروس دانشگاهی رشته‌های علوم انسانی، نه کاری سیاسی که کاری عقیدتی و اسلامی است.

خواهر: هنوز نمي توانم نبود شاهرخ را باور كنم! با ماشين از رويش گذشتند و گفتند علت مرگ, نامعلوم است...

altبا گذشت یک سال و نه ماه از جان باختن شاهرخ رحمانی در عاشورای 88، خواهر او میگوید او و خانواده اش هرگز مرگ این جوان 26 ساله را باور نکرده اند. شاهرخ رحمانی یکی از 9 جانباخته عاشورای 88 است؛ روزیکه معترضان به انتخابات مخدوش همان سال، یا در مقابل چشمان حیرت زده مردم زیر خودروهای نیروی انتظامی له شدند و یا براثر شلیک گلوله از سوی نیروهای نظامی و امنیتی جان باختند.
شاهرخ رحمانی همچون امیرارشد تاجمیر، شهرام فرج زاده و شبنم سهرابی زیر خودروی نیروی انتظامی له شد؛ به روایت خواهرش "شاهرخ، ظهر عاشورا رفت و اما ما هرگز رفتنش را باور نکرده ایم و نمیخواهیم باور کنیم؛ باورکنید ما با شاهرخ داریم زندگی میکنیم، با نامش، یادش و در تمام لحظات ما حضور دارد و شاهرخ ما زنده است، همیشه زنده است".
او می افزاید: "من دانشجو هستم و در خارج از کشور درس میخوانم؛ هربار که به ایران برمیگردم هنوز که هنوز است میروم مغازه ای که همیشه برای شاهرخ از آنجا خرید میکردم. باز خرید میکنم و برای شاهرخ می برم خانه اما... نه من نه هیچ یک از اعضای خانواده، باور نکرده ایم نبودن اش را و اصلا کی گفته که او نیست؟ شاهرخ با ماست همیشه کنار ماست"

گزارش: تنگدستي و سختي در يكي از محلات سبزوار

altگزارشي كه ملاحظه مي كنيد, از سوي يكي از خبرنگاران آژانس ارسال شده است: اينجا يكي از محله ها به نام جهاد 8 كه در شهرستان سبزوار واقع است ميباشد. برا ي تهيه گزارشي از كمبود امكانات با يكي از اهالي منطقه به نام آقاي الف.ب به گفتگو نشستم. او گفت, در حال حاضر آب اين منطقه در روز ساعتها قطع يا كم فشار ميشود كه اين مشكلاتي از قبيل بهداشتي و غذايي به وجود مي آورد. در اين منطقه فاضلاب وجود ندارد, مردم آبهاي فاضلاب خود را به جوي هاي كوچه رها مي كنند كه با توجه به خاكي بودن جوي ها, باعث ماندن فاضلاب در كوچه و منطقه ميشود. آنچه كه بيماري هاي زيادي را براي خانواده ها و بخصوص كودكان به همراه دارد.
كوچه و خيابان اين محله فاقد آسفالت و كفپوش ميباشد كه باعث تصادفات و زمين خوردن و آسيب ديدن كودكان در هنگام بازي مي شود. آنقدر وضعيت آسفالت كوچه و خيابان خراب مي باشد كه تاكسي هم به آن منطقه نمي آيد و حمل ونقل را مختل ميكند .
آقاي الف . ب كه خود قبلا در يكي از ارگانهاي نظامي مهم دولت خدمت مي كرده به خبرنگار آژانس ميگويد, دولت ما هزينه هاي زيادي صرف آباد سازي كشورهايي مثل افغانستان و لبنان و سوريه مي كند در صورتي كه شهروندان خود ايران از كوچكترين امكانات رفاهي و بهداشتي بي نصيب مانده اند!

آمار تكان دهنده اعتياد در قزلحصار

بنا به گزارش زنداني آزاد شده از قزلحصار, روزانه در اين زندان بيش از 14كيلو موادمخدر مصرف مي شود. تمام اين فعاليت ها هم زيرنظر مستقيم مسئولين زندان انجام مي گيرد.اين فرد ضمنا گفت: قيمت مواد در زندان بيش از خارج از زندان است. در نتيجه پول هنگفتي به جيب مسئولين زندان مي رود.با چنين فضايي, اگركسي معتاد نباشد و به زندان بيفتد, به دام اعتياد گرفتار مي شود و به اين ترتيب, روزانه بر شمار معتادين افزوده مي شود.

كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها

عصر سه شنبه, تهران در حكومت نظامي اعلام نشده

به دنبال فراخوان هايي كه در حمايت از مردم آذربايجان و اعتراض به وضعيت درياچه اروميه در منابع خبري و سايت ها براي بيان همبستگي منتشر شده بود, عصر سه شنبه 22شهريور بسياري از نقاط تهران, فضاي حكومت نظامي به خود گرفت. ماموران انتظامي و لباس شخصي و بسيج در خيابان هاي وليعصر, انقلاب و آزادي مستقر شده بودند. گزارش شاهدان حاكي است, نيروهاي سركوب خيابان هاي مركزي مركزي شهر را قرق كرده بودند و در خيابان هاي آزادي, انقلاب, وليعصر و ميدان هاي آزادي, فردوسي, امام حسين, وليعصر , ونك و انقلاب حضوري چشمگير و گسترده داشتند. آنها در ميادين مجهز به باتون, گاز اشك آور و ماشين هاي ويژه سركوب بودند.

دانشجويان تبريزي محاكمه مي شوند اسامي و محكوميت ها

altآژانس ايران خبر : 4تن از فعالين دانشجويي در شعبه يك دادگاه انقلاب تبريز محاكمه شدند.

اسامي اين چهار تن عبارت است از: شاهرخ زمانی، محمد جراحی، نیما پوریعقوب و ساسان واهبی‌وش.
شاهرخ زمانی متهم ردیف اول، به تحمل ده سال حبس تعزیری به دلیل تشکیل گروه مخالف نظام و تحمل یک سال حبس تعزیری به دلیل فعالیت تبلیغی عیله نظام و جمعاً به یازده سال حبس تعزیری محکوم شده است.
محمد جراحی متهم ردیف دوم، به تحمل پنج سال حبس تعزیری به دلیل تشکیل گروه مخالف نظام محکوم شده است.
همچنین نیما پوریعقوب متهم ردیف سوم، به تحمل پنج سال حبس تعزیری به دلیل تشکیل گروه مخالف نظام، و تحمل یک سال حبس تعزیری به دلیل فعالیت تبلیغی علیه نظام، و جمعا شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.
متهم ردیف چهارم ساسان واهبی‌وش نیز به تحمل نود و یک روز حبس تعزیری به دلیل عضویت در گروه مخالف نظام، و نود و یک روز حبس تعزیری به دلیل فعالیت تبلیغی علیه نظام، و جمعا شش ماه حبس تعزیری محکوم شده است.

بیست‌وسوم شهریور، سالروز شهادت شیخ محمد خیابانی

شیخ محمد خیابانیشیخ‌محمد خیابانی فرزند راستین انقلاب مشروطیت ایران و از مجاهدان صفوف مقدم جنبش تبریز تحت فرماندهی سردارملی ستارخان بود.
خیابانی در دوره‌ دوم مجلس شورای ملی، نماینده‌ مردم تبریز در مجلس شده بود و در این سنگر با وطن‌فروشیهای دربار و ایادی استعمار و گسترش دیکتاتوری و سرکوب آزادیها به‌مخالفت برخاست.
دولت وقت در نگرانی از گسترش این مبارزات، مجلس را به‌زور سرنیزه بست. اما خیابانی مرعوب دشمن نشد. این شیربیدار و هشیار جنبش مشروطه و خلف راستین سردارملی، چهارده‌سال پس‌از استقرار دولت مشروطه، وقتی آزادی و حاکمیت مردمی را درخطر دید، بار دیگر به ‌تبریز رفت و در آنجا هدایت قیام خلق قهرمان تبریز را به‌عهده گرفت و سرانجام در مقاومتی قهرمانانه، خون خود را فدیه آزادی ایران نمود.
برای آشنایی با شرایطی که قیام شیخ‌محمد خیابانی در بستر آن روی داد، مرور کوتاهی به‌تحولات آن‌دوران می‌کنیم:
در روزهای جنگ اول جهانی (از۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸) به‌رغم این‌که مستوفی‌الممالک نخست‌وزیر وقت، بیطرفی ایران را اعلام کرده بود، اما کشور توسط نیروهای متفقین اشغال شد. درچنین شرایطی، علاوه‌بر دولتهای استعمارگر انگلیس و روسیه تزاری، آلمانها و دولت عثمانی و برخی دیگر از دولتها نیز مداخله در امور ایران را آغاز کرده بودند.
درچنین اوضاع و احوالی که هرکدام ازکشورهای استعماری سعی می‌کردند دولت ایران را تابع خود کنند، امپراطوری روسیه تزاری دراثر انقلاب فوریه ۱۹۱۷ سقوط کرد و سپس با انقلاب سوسیالیستی اکتبر ۱۹۱۷ (۱۲۹۶ شمسی) بساط این امپراطوری به‌طور کامل برچیده شد و حاکمیت روسیه تبدیل به‌ حکومت شوروی گردید.
دولت شوروی از دی‌ماه ۱۲۹۶ (ژانویه ۱۹۱۸) ارتش قبلی روسیه تزاری را ازایران فراخواند، تمامی امتیازها و قراردادها و موافقت‌نامه‌های محرمانه‌یی‌که بین دولت تزاری و ایران بسته شده بود را به‌طور یک‌جانبه لغو کرد. همچنین طی یادداشتی، بی‌اعتباری قرارداد تقسیم ایران (بین‌ انگلیس و روسیه) را اعلام نمود.
درچنین شرایطی استعمار انگلیس از غیبت رقیب خود یعنی روسیه تزاری در ایران سود جست و به‌فکر تسلط بر سراسر خاک ایران افتاد.
انگلستان، بااستفاده از نفوذش درحاکمیت، یکی از سرسپردگان بدنام خود به‌نام وثوق‌الدوله را به‌ نخست‌وزیری رساند. مهمترین کاری که وثوق‌الدوله درجهت منافع انگلستان انجام داد بستن یک قرارداد اسارت‌بار با دولت انگلیس بود که به ‌قرارداد ننگین ۱۹۱۹ معروف است.
برمبنای این قرارداد، کشور ما عملاً به‌صورت تحت‌الحمایه انگلستان درمی‌آمد، و «کنترل و نظارت بر دارایی و ارتش ایران» به‌طور کامل دراختیار انگلستان قرار می‌گرفت.
دولت استعماری آن‌زمان انگلیس آنقدر در این سلطه‌جویی و غارت خودش عجله داشت که اجرای مفاد این قرارداد ننگین را پیش‌از آن‌که در مجلس شورای ملی به‌تصویب برسد، به‌طور یک‌جانبه شروع کرد. اما برخلاف دولت بی کفایت ایران که تمامی خواسته‌های استعمارگران را برآورده می‌کرد، مردم ایران با موج پرتوانی ازخروش و اعتراض به‌مقابله با این قرارداد ننگین برخاستند و سرانجام ‌آن‌را‌به‌شکست کشانده و موجب سقوط عامل سرسپرده انگلیس یعنی وثوق‌الدوله شدند.


یکی از کانونهای پرقدرت مخالفت با وثوق‌الدوله و خیانتها و وطن‌فروشیهای این دولت، قیام خیابانی در۱۲۹۹ شمسی (۱۹۲۰میلادی) در آذربایجان بود.
همچنان‌که پیش‌ازاین اشاره کردیم، شیخ‌محمد خیابانی در مجلس دوم در برابر سازشکاری و کرنشهای دولت وقت در برابر دربار تزار روسیه به‌مخالفت برخاست وبا یاری همفکرانش که از دموکراتها بودند دست به‌افشاگریهای مؤثری علیه دخالتهای روسیه تزاری زد. تا آن‌جا که دولت وقت و ناصرالملک، نایب‌السلطنه احمدشاه که اولتیماتوم روسیه را پذیرفته بودند ناگزیر شدند برای جلوگیری از اقدامات خیابانی در مجلس، به‌زور سرنیزه مجلس را تعطیل کنند.
خیابانی بعداز بسته‌شدن مجلس، در سبزه‌میدان تهران در میتینگی در مخالفت با اولتیماتوم و بسته‌شدن مجلس، علیه دولت و استعمار روسیه سخنرانی تندی ایراد کرد. به‌همین‌دلیل، عوامل ارتجاع و دربار و مزدوران سفارت روسیه تزاری درپی دستگیری خیابانی بودند و او تا مدتی در تهران به‌ زندگی مخفی روی آورد.
پس‌از انقلاب فوریه ۱۹۱۷ درروسیه و سقوط خاندان استبدادی رمانف، و رهاشدن قسمتهای شمالی ایران از نفوذ روسیه تزاری، ‌خیابانی و دوستانش در فروردین ۱۲۹۶ فرقه دموکرات را در تبریز تشکیل دادند. و نشریه‌یی به‌نام تجدد منتشر کردند. در آذرماه ۱۲۹۶ خیابانی با برپایی میتینگی به‌انتخاب وثوق‌الدوله و قوام‌السلطنه و امین‌الملک درکابینه عین‌الدوله اعتراض کرد و اعلام کرد که: مردم تبریز تازمانی که کابینه‌یی کامل‌الصلاح و مورد اعتماد مردم درحکومت ایران تشکیل نشود اوامر دولت مرکز را پیروی نخواهند کرد. دراثر اعتراضهای پیاپی مردم تبریز، کابینه عین‌الدوله مجبور به ‌استعفا شد و کابینه مستوفی‌الممالک که مورد اعتماد دموکراتها بود روی کار آمد.




عکس منتشر نشده از فرماندهان سپاه پاسداران در بیروت در یک رسانه حکومتی

مشرق عکسی را منتشر کرد که در آن اعضای بالای سپاه پاسداران در بیروت را نشان می‌دهد. به گزارش این رسانه حکومتی: عکسی که از آلبوم شخصی محمد صالح الحسینی انتخاب شده است، در سواحل بیروت برداشته شده است. تمام افراد موجود در این عکس، به جز 1نفر، در آن زمان (یعنی سال ۱۹۸۰ میلادی) از اعضای رسمی سپاه پاسداران بودند. محمدصالح قائم مقامی الحسینی، از جمله افراد سپاه پاسداران وفادار به خمینی بود که بخش اعظم عمر خود را به فعالیتهای تروریستی در داخل و خارج لبنان گذراند و با پیروزی انقلاب ایران، به کشور لبنان رفت. محمد صالح را باید از بنیانگذاران سپاه پاسداران به‌شمار آورد که نقش چشمگیری در جاانداختن سپاه داشت.
این عکس که از آلبوم شخصی صالح الحسینی انتخاب شده است، مدت کوتاهی قبل از کشته شدن وی، در سواحل بیروت برداشته شده است. تمام افراد موجود در آن عکس، به جز 1نفر، در آن زمان (یعنی سال ۱۹۸۰ میلادی-۱۳۵۹ شمسی) از اعضای رسمی سپاه پاسداران بودند. تنها «انیس نقاش» هیچ گاه عضو رسمی سپاه پاسداران نبوده است اما در آن زمان از نزدیک‌ترین افراد به شورای فرماندهی سپاه به‌شمار می‌رفت.اشخاصی که در این عکس دیده می‌شوند از راست عبارتند از:
محسن رضایی، فرمانده وقت اطلاعات سپاه
انیس نقاش، لبنانی و قاتل شاپور بختیار در سال ۱۳۵۹
محمدصالح الحسینی، مسئول روابط خارجی سپاه
محسن رفیق دوست، مسئول پشتیبانی سپاه
اشخاصی که در این عکس دیده می‌شوند از راست عبارتند از: محسن رضایی، فرمانده وقت اطلاعات سپاه انیس نقاش، لبنانی و قاتل شاپور بختیار در سال ۱۳۵۹ محمدصالح الحسینی، مسئول روابط خارجی سپاه محسن رفیق دوست، مسئول پشتیبانی سپاه

پی بی اس : ایران سریع، خشمگین و آلوده به ثروت

به گفته یک ایرانی مقیم خارج از کشور تعداد اتومبیل‌های پورشه درخیابان‌های تهران از شهرهای آمریکا بیشتر شده است.کمپانی ب .ام .و که سال پیش وارد بازار فروش خودرو درایران شد تا آخر ماه آگوست کلیه محصولاتش را پیش فروش کرده است. هیچکس از سرمنشا منابع عظیم مالی کنونی درتهران خبر ندارد ولی با افزایش چشمگیر قیمت نفت به نظر می‌رسد این پول‌ها باید درجایی انباشته شده باشد. کمپانی‌های اتومبیل سازی اروپایی برای ورود به بازار خودروی ایران دست به کار شده‌اند. سال قبل پورشه درغرب تهران نمایندگی خود را افتتاح نمود.



به گزارش پی‌بی‌اس سه دهه پس از بروز انقلاب درایران دستگاه رهبری که وعده برابری های اجتماعی و اقتصادی به ایرانیان داده بود هم اینک ایران را به کشوری تبدیل ساخته که درآن تبعیض و نابرابری دیگر عادی شده است.



به گفته یک ایرانی مقیم خارج از کشور تعداد اتومبیل‌های پورشه درخیابان‌های تهران از شهرهای آمریکا بیشتر شده است.کمپانی ب .ام .و که سال پیش وارد بازار فروش خودرو درایران شد تا آخر ماه آگوست کلیه محصولاتش را پیش فروش کرده است. به گفته حمید یک حسابدار ۳۲ ساله درست است که مردم باید از ثروت و دارایی‌شان استفاده کنند ولی درشرایطی که بسیاری از مردم نیازهای ابتدایی زندگی شان را نمی‌توانند تامین کنند مشاهده اتومبیل‌های یک میلیون دلاری درخیابان‌های تهران نشان می‌دهد که یک جای کار دراقتصاد ما ایراد دارد.



هیچکس از سرمنشا منابع عظیم مالی کنونی درتهران خبر ندارد ولی با افزایش چشمگیر قیمت نفت به نظر می‌رسد این پول‌ها باید درجایی انباشته شده باشد. کمپانی‌های اتومبیل سازی اروپایی برای ورود به بازار خودروی ایران دست به کار شده‌اند. سال قبل پورشه درغرب تهران نمایندگی خود را افتتاح نمود. مراسم افتتاح نمایندگی پورشه درتهران با استقبال عظیم رسانه ها مواجه شد. این نمایندگی درزمینی به مساحت ۱۲۰۰۰ متر مربع ایجاد شده و به گفته مدیر فروش پورشه ایران بازار بسیار خوبی برای فروش می‌باشد. ورود پورشه به بازار ایران فیات را هم تشویق نموده که سال آینده یک نمایندگی درتهران افتتاح نماید.



به گفته حمید این روزهای خیابانهای تهران مملو از جوان‌های سوار بر اتومبیلهای ب .ام .و اسپورت درحال حرف زدن با تلفن‌های موبایل است. به گفته جوانی به نام بردیا، تهران اروپای ما است و شهر قصرها و پارتی‌ها و اتومبیلهای چند میلیون دلاری است و این تنها چیزی است که درحال حاضر برای ما اهمیت دارد.



با این حال ترافیک و آلودگی هوا درتهران بسیار مساله ساز شده است. مثلا دراتوبان تهران قم فقط کافی است شیشه اتومبیل را پایین بکشید. بلافاصله انواع گازهای سمی وارد خواهند شد. همچینین صف طویل خودروها و تاکسی‌ها‌ی منتظر مسافر را می‌توان مشاهده کرد. با پیشروی به سمت قم می‌توان کمی از این ترافیک و آلودگی رها شد.همچنین تلفات رانندگی درایران بسیار بالا است و برای هر ۱۰۰۰۰ خودرو ۱۲۰ حادثه رانندگی اتفاق می‌افتد. شاید آنچه درایران امروز اتفاق می‌افتد یادآور گفته خبرنگار نیویورکر باشد که گفته بود اولین ثروتی که پس از دوران شوروی به دست آمد نه از نفت و گاز و نیکل بلکه از فروش خودرو بود.
 

دستاوردها برای تاریخ

بلر معتقد است سرنگونی حکومت‌های جمهوری اسلامی و سوریه نقش مهمی در ثبات و آرامش منطقه خواهد داشت.

نخست وزیر پیشین بریتانیا، تونی بلر، در گفتگو با روزنامه‌ی تایمز ایران را بزرگترین حامی تروریسم در جهان معرفی می‌کند.

بلر معتقد است سرنگونی حکومت‌های جمهوری اسلامی و سوریه نقش مهمی در ثبات و آرامش منطقه خواهد داشت.
 alt
"تهران مسئول بی‌ثباتی عراق و افغانستان"
برخلاف انتظار ایالات متحده، بریتانیا و متحدان غربی آنها، با سرنگونی صدام حسین و کنار گذاشتن طالبان از قدرت اقدام‌های تروریستی در عراق و افغانستان خاتمه نیافته و آرامش بر منطقه حاکم نشده است. تونی بلر می‌گوید ائتلاف غرب امیدوار بود که حضور نظامی‌اش در منطقه کوتاه باشد و در کمترین زمان ممکن به برقراری صلح و از میان بردن تروریسم منجر شود.
نخست‌وزیر پیشین بریتانیا معتقد است مسئول ادامه‌ی خشونت‌ها در عراق و افغانستان جمهوری اسلامی ایران است. بلر تهران را متهم می‌کند با حمایت از شورشیان و شبه‌نظامیان این دو کشور قصد دارد خاتمه‌ی بحران را به تعویق بیندازد. او در گفتگو با روزنامه تایمز خاطر نشان می‌کند، سقوط حکومت جمهوری اسلامی تاثیر بسزایی در ثبات کل منطقه خاورمیانه خواهد داشت.


هشدار سارکوزی و واکنش تهران

به روح انقلاب پدرطالقاني

نامه سرگشاده دکتر محمد ملکی به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل ‌متحد

دکتر محمد ملکی، نخستین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب ضدسلطنتی و از زندانیان سیاسی در رژیم آخوندی، طی نامه سرگشاده به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل‌متحد برای بررسی جنایات رژیم گفت: «به‌عنوان یکی از شاهدان جنایت حاضرم به هر قیمتی حقایقی را که شاهد بودم بیان کنم». دکتر محمد ملکی

دکتر ملکی در نامه سرگشاده خود با شرح برخی شکنجه‌های جسمی و روحی که دژخیمان رژیم در دهه 60 علیه او انجام داده‌اند، نوشت: «من پیرمردی 78ساله و بیمار هستم ولی برای تحمل هر حکمی آماده هستم زیرا هدفم مبارزه با ظلم و بیدادگری حاکمان و قدرت به‌دستان ایران بوده و هست و خواهد بود. به خدا و خلق تکیه دارم و از هیچ عقوبتی ترس ندارم و آرزویم ملاقات با شما و بیان حقایقی است از آن‌چه در 3دهه اخیر در ایران گذشته و ظلمی که بر این ملت روا رفته است».

دکتر محمد ملکی در بخش دیگری از نامه سرگشاده خود افزود: «من شهادت خواهم داد که در دهه 60 شمسی چگونه زندانیان جوان و دانشجویان اعم از زن و مرد را پس از شکنجه بسیار، ده‌ده و صدصد هر شب برای اعدام می‌بردند و آنها به سوی سرنوشت می‌رفتند و در راه سرود می‌خواندند. حاضرم حقایقی را که خود شاهد آنها در زندانهای نظام ولایی بوده‌ام، برایتان ذکر کنم و پای هزینه آن نیز بایستم».

گـریه‌کـن جنـگل سـرخ

گـریه‌کـن جنـگل سـرخ
یاد پدرطالقانی روح راستین انقلاب ضد‌سلطنتی، گرامی‌باد



پدر طالقانی
پدر طالقانی


19شهریور مصادف است با درگذشت پدرطالقانی، روح راستین انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران.
در این‌روز، پدرطالقانی، درحالی‌که هنوز چند‌ماهی از پیروزی انقلاب ضد‌سلطنتی نگذشته بود و درحالی‌که به‌شدت از بازگشت مجدد دیکتاتوری تحت لوای دین متأثر شده بود، چشم از این جهان فرو‌بست و به‌دیار رفیق اعلی شتافت.
در مراسم تشییع جنازه پدر، بیش از یک‌میلیون نفر از مردم تهران شرکت داشتند و با ‌چشمانی اشک‌بار، چهره راستین انقلاب ضد‌سلطنتی را برای آخرین‌بار بدرقه کردند.
پدر‌طالقانی در طول دیکتاتوری شاه، بارها به‌ زندان افتاد و به ‌تبعید رفت، اما لحظه‌یی از مقاومت و مبارزه پای پس‌نکشید. 40سال مبارزه بی‌وقفه در برابر دو دیکتاتوری خاندان پهلوی و برخورداری از خصائل والای انسانی، از پدر چهره‌یی ساخته بود که به‌درستی، روح راستین انقلاب ضد‌سلطنتی میهنمان نام گرفته بود.
آنچه ‌سیمای پدرطالقانی را برجسته می‌سازد، مرزبندیهای مترقیانه او با ارتجاع مذهبی است. در زمان نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق، پیشوای فقید نهضت ملی ایران، که سخت مورد حمله کاشانی بود، پدرطالقانی در کنار مصدق قاطعانه ایستاد و علیه کاشانی خائن، که از دولت کودتا و سرلشکر زاهدی حمایت می‌کرد و آخوندهایی از قبیل خمینی نیز وی را حمایت می‌کردند، موضع گرفت و سنگر مبارزات ضد‌استبدادی و ضد‌استعماری مردم را ترک نکرد.
پس‌از تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران نیز پدرطالقانی به‌حمایت از فرزندان مجاهد خود برخاست و به‌این‌ترتیب با حمایت از مبارزه مسلحانه انقلابی، مرزبندی قاطعی با ارتجاع مذهبی ارائه نمود.
پس‌از آزادی مسعود رجوی و موسی خیابانی از زندان شاه در آستانه ‌پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، پدرطالقانی مشتاقانه به‌دیدار آنها شتافت. دراین دیدار بود که پدر با اشاره به‌ بازجوها و سربازجوهای مجاهدین در اوین، گفت:

«این شکنجه‌گرها و بازجوهایی که خودتان می‌شناسید‌و دیدید از نزدیک... ، وقتی اسم مجاهدین برده می‌شد، اعصاب آنها به‌هم می‌ریخت و کنترلشان را از دست می‌دادند. این دلیل بر قدرت عقیده و ایمان آنهاست. از اسم مسعود رجوی وحشت داشتند، از اسم خیابانی وحشت داشتند. درحالی‌که در چنگال این دشمن گرفتار بودیم، باز قدرت شما فائق بود. این قدرتی است که نباید دست‌کم گرفت».




برخلاف خمینی دجال که بر‌موج فداکاریهای مردم سوار شد و رهبری انقلاب را ربود، پدر هیچ‌گاه فریب مطامع دنیوی و حب‌جاه و مقام را نخورد و از لباسی که بر‌تن داشت، ‌سوء‌استفاده نکرد. او آنگاه که می‌دید پس‌از پیروزی انقلاب ضد‌سلطنتی، ‌مشتی عوام‌فریب و شیاد بر‌اریکه قدرت تکیه زده‌اند و پیشتازان واقعی انقلاب را ـ‌که به‌قول پدر راه جهاد را گشوده بودند‌ـ مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دادند، با‌صراحت اعلام کرد «استبداد زیر پرده دین خطرناکترین نوع استبداد است!».

پدرطالقانی طی پیامی که در میتینگ 4خرداد (به‌مناسبت سالروز شهادت بنیانگذاران سازمان) قرائت شد گفته بود:

«امروز برای تجلیل از شهدایی جمع شده‌ایم که از خون پاک آنها پس‌از هفت سال سیلابها برخاست. همانها که برای درهم‌کوبیدن شرک و بتها و اقامه ‌توحید به‌پاخاستند. دشمن مشرک هم ازهمین‌جهت از آنها انتقام گرفت.
«و مانقموا منهم الا ان آمنوا بالله العزیز الحمید». آنها شاگردان مؤمن و دلداده ‌مکتب قرآن بودند. گوهرهایی بودند که درتاریکی درخشیدند. حنیف‌نژاد، بدیع‌زادگان، عسکری‌زاده، مشکین‌فام، ناصر صادق از همین تابندگان بودند. اینها راه جهاد را گشودند. درود و رحمت خداوند بر روان آنها باد».
به‌خاطر همین ویژگیهای مردمی و مترقیانه بود که پدرطالقانی در دل توده‌های وسیع مردم جای گرفت و همه، از زن و مرد، پیر‌ و‌ جوان و با هر مرام و مسلک و ملیت، پدر را مظهر آرمانها و خواسته‌هایشان می‌یافتند. از همین زاویه، پدرطالقانی پیوسته مورد حسادت و کینه حیوانی شخص خمینی دجال بود و از جانب ارتجاع، مورد انواع و اقسام تهمت و فشار قرار داشت.





یاد پدرطالقانی را با‌ذکر قسمتهایی از سخنان برادر مجاهد مسعود رجوی در مراسم درگذشت او گرامی می‌داریم:

«پروردگارا همانا ما شنیدیم ندادهنده‌یی را که به‌ما ندا می‌داد و می‌گفت به ‌پروردگارتان بگروید. او ندادهنده ما بود! منادی ایمان، معلم قرآن. پس تعجبی نیست اگر مردم ما اینچنین از شمال تا جنوب در ماتم فرو‌رفته‌اند و بر‌سر‌و‌سینه می‌کوبند. بگذارید بگریند. همه بگریند.
گریه‌کن دشت کویر
گریه‌کن بحر خزر
گریه‌کن جنگل‌سرخ
گریه‌کن مرد بلوچ

بگذار تا بگریند چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
بار‌خدایا درود بفرست بر‌راهنمای به‌جانب خودت در شبهای تیره‌شب‌ترین و چنگ‌زننده به‌ایمان خودت، ریسمانهای شرف بلندترین.
راستی اگر کودکان از شما پرسیدند که طالقانی را کجا می‌شود دید و کجا می‌شود او را پیدا کرد؟ ازآنجاکه گفتیم روح مجسم انقلاب ما بود، بگویید: در چشمه‌سارها، آن‌جایی که که ماهیهای سیاه کوچولو گستاخی می‌کنند و خلاف جریان آب شنا می‌کنند. آن‌جا می‌شود دیدش. در هر‌کجا که ابوذری هست و اعتراض. در هر‌کجا که مالکی هست و شمشیر ازنیام‌کشیده. در هر‌کجا که علی‌وار چهره راستین اسلام و قرآن هست».








ویکی‌لیکس: تقاضای رژیم ایران برای انتقال میلیاردها دلار به جزیره مالت

تقاضای ایران برای انتقال میلیاردها دلار به جزیره مالت، مقامات مالت نپذیرفتند و به آمریکا راپورت دادند!
بر اساس این گزارش آلان کاروانا در جریان یک ملاقات با مقامات آمریکایی ایمیل سفیر کشورش در فرانسه را در اختیار مقامات آمریکایی قرار می‌دهد.
بر اساس یک سند جدید منتشره از سوی سایت ویکی‌لیکس ایران تمایل داشته است تا میلیارد ها یورو در بانکهای مالت سرمایه‌گذاری کند، اما رئیس ستاد وزارت اقتصاد مالت جلوی این کار را گرفته است. جمهوری مالت کشوری در جنوب اروپا در مرکز دریای مدیترانه است. این کشور از مجمع‌الجزایر کوچکی تشکیل شده است.

به گزارش عصر ایران۱۳ شهریور، بر اساس سند منتشره سفارت آمریکا در مالت که وب سایت ویکی‌لیکس آن را منتشر کرده سفیر آمریکا در مالت در گزارشی به وزارت‌خارجه این کشور می‌نویسد که رئیس ستاد وزارت اقتصاد مالت در تلاشهای آمریکا برای جلوگیری از انتقال پول‌های ایران به بانکهای مالت کمک شایانی کرده است.

جیسون دیویس سفیر آمریکا در مالت می‌نویسد: 'آلان کاروانا' رئیس ستاد وزارت اقتصاد مالت در تلاشهای ما برای جلوگیری از استفاده‌ایران از سیستم بانکی مالت موثر بوده است.

سفیر آمریکا در گزارش خود می‌افزاید:‌ سفیر ایران در فرانسه به سفیر مالت در فرانسه می‌گوید که کشورش مایل است در بانکهای مالت میلیارد ها یورو سرمایه‌گذاری کند.

بر اساس این گزارش آلان کاروانا در جریان یک ملاقات با مقامات آمریکایی ایمیل سفیر کشورش در فرانسه را در اختیار مقامات آمریکایی قرار می‌دهد.

کاروانا به مقامات آمریکایی از قول سفیر کشورش در مالت می‌گوید:‌ من در قبال درخواست سفیر ایران در فرانسه برای سرمایه‌گذاری در مالت به او گفتم که ما به تحریم های سازمان ملل و اتحادیه اروپا علیه ایران وفادار خواهیم بود. سفیر ایران در پاسخ به من گفت که تحریمها مانعی نیست و ما هم‌اکنون با دولت فرانسه در این زمینه مشغول رایزنی هستیم تا از بانکهای این کشور استفاده کنیم.

سفیر مالت در فرانسه می‌افزاید:‌' سفیر ایران مایل بود تا من اطلاعات بیشتری درباره قوانین سیستم بانکی‌مان در اختیار او قرار دهم. سفیر ایران می‌خواست بداند که اگر ما به تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا پای بند نباشیم ایران مایل است تا میلیارد ها یورو پول به بانکهای ما منتقل کند.

سفیر آمریکا در مالت در پایان گزارش خود به وزارت‌خارجه این کشور می‌نویسد که بر اساس گفتگوهای قبلی با کاروانا، تقریباً مطمئن است که دولت مالت اجازه نخواهد داد تا ایران میلیارد ها یورو پول به بانکهای این کشور منتقل کند.
ویکی لیکس
 

خجسته و پیروزباد سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران

سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایراندرود و صددرود بر بنیانگذار کبیر مجاهدین محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و علی‌اصغر بدیع‌زادگان؛ آنان که سنگ‌بنای آرمانی، ملی و عقیدتی این میراث عظیم و تاریخی را با قدم صدق خود پی‌ریزی کردند و با خون پاکشان آبیاری نمودند.
و سلام و صدسلام، بر راهبران انقلاب و آزادی، مسعود و مریم، که امانت بزرگ بنیانگذاران و میراث بی‌بدیل تاریخ ایران، سازمان مجاهدین خلق را در دامان مهر و رأفت خود پرورش دادند، از گزندهای زمانه حراست کردند و در دل توفانها و نشیب‌وفرازهای روزگار، هدایتش نمودند و ماندگاری ابدیش را تضمین کردند.
در آن‌سالها، بنیانگذاران سازمان نه‌فقط بن‌بست مبارزه در برابر دیکتاتوری پیشین را گشودند، بلکه با الهام از سرچشمه‌های اصیل توحید و ایدئولوژی رهایی‌بخش اسلام، سازمانی انقلابی را پایه‌ریزی کردند که آنتی‌تز تاریخی ارتجاع مذهبی در ایران است و بزرگترین سد آرمانی و سیاسی در برابر آن می‌باشد‌.
سازمانی مردم‌گرا، دموکراتیک و پیشرو و منطبق با خصوصیات ویژه جامعه‌ ایران که در سیاهترین ادوار تاریخ ایران، یعنی در دوران سلطه استبداد دینی، جدیترین همآورد حاکمیت آخوندی است و پاسخ کارساز و آینده‌دار در برابر بنیادگرایی و تروریسم صادراتی آن به‌شمار می‌رود.
سازمانی که شالوده آرمانی و سیاسی آن از دل تاریخ و فرهنگ ایران برخاسته و به‌همین‌دلیل، همچون بذری اصیل و رویان، بر دل جامعه و نسلهای آینده نشسته و جنگلی سرسبز و انبوه از مجاهدان آزادی‌ستان را در سراسر خاک پهناور ایران پدید آورده و شگفتی و شعف تاریخ معاصر میهنمان را برانگیخته است.
ذلک مثلهم فی‌التورات ومثلهم فی‌الانجیل کزرع اخرج شطئه فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع. (سوره فتح آیه 29)
اینچنین است مثل آنها در تورات و مثل آنها در انجیل، همچون کشتزاری که شاخسارانش روییده و بر ساقه‌هایش استوارشده و حیرت کشتکاران را برانگیخته است.

زمینه‌سازی برای کشتاری جدید در قرارگاه اشرف

سایت الاتجاه الدیمقراطی- جبهه دموکراتیک فلسطین ۱۲ شهریور، هیأت عربی دفاع از اشرف: ادعای ساختگی غصب زمینهای کشاورزی، زمینه‌سازی برای کشتاری جدید در قرارگاه اشرف. روز گذشته منابع خبری وابسته به رژیم ایران ادعا کردند که مالکان زمینهای کشاورزی در بخش خالص در استان دیالی به‌منظور پس‌گرفتن زمینهایشان از ساکنان قرارگاه اشرف دست به‌تظاهرات زدند امری که نمایانگر حلقه جدیدی از توطئه‌های مشترکی است که رژیم ایران و دولت عراق علیه ساکنان قرارگاه اشرف و بطورمشخص در پی صدور حکم دادگاه اسپانیا علیه مالکی و سه تن از فرماندهان نظامی ، آنها را سرهم می‌کنند.
علی الزهیری یکی از افراد فعال نیروی ”قدس“ سپاه پاسداران رژیم ایران که از اداره‌کنندگان این اقدام بود با همکاری عدی خدران فرماندار خالص و از عناصر شناخته شده نیروی ”قدس“ وابسته به سپاه پاسداران رژیم ایران، ادعا کرد که تظاهر‌کنندگان خواستار برگرداندن زمینهایی هستند که ساکنان اشرف آنها را غصب کرده‌اند. روشن است که این ادعاهای ساختگی از طرف وزارت اطلاعات ایران و به‌منظور زمینه‌سازی برای جنایتی جدید در قرارگاه اشرف ساخته و جعل می‌شود، حال آن‌که ساکنان اشرف بمدت۲۵سال در این قرارگاه دارای اقامت قانونی هستند و این قرارگاه را از مقامات دولتی و به شکل رسمی و قانونی گرفته‌اند و این موضوع هیچ ارتباطی با شهروندان ندارد

بازار پارچه‌فروشان باز نشد

دیکتاتوری آخوندی جهت اعمال فشار بر پارچه فروشان تصمیم گرفت که فهرست طاقه‌فروشان را به سازمان امور مالیاتی اعلام کند و تا فشار هر چه بیشتر به آنها وارد ساخته ، مالیات این گروه از اول فروردین ماه سال ۹۰ اجرا و اظهارنامه‌ها تا ۳۰ مهرماه سال ۹۰ به سازمان امور مالیاتی ، برای اخاذی تحویل داده شود. به گزارش ایسنا ۱۳ شهریور، یکی از ایادی رژیم در بازار و اصناف کشور می‌گوید: ”صنف پارچه‌فروشان بیشتر به دلیل نحوه‌ مصاحبه‌ها ناراحت بودند؛ چرا که در مصاحبه‌های مختلف به آنها توهین شده است. ما هم خواستیم که در مصاحبه‌ها رعایت موازین اخلاقی شود؛ چراکه بی‌توجهی برخی مسوولان باعث ناراحتی صنف پارچه‌فروشان شده است؛ این صنف استخوان‌دار هستند و نباید با این سبک با آنها صحبت شود.“

احمد کریمی‌اصفهانی اذعان کرد که ۷ ساعت با مجلس ارتجاع بحث میکرده است و ”بخش اعظم آن مربوط به این بود که پارچه‌فروشان تقریبا نمی‌دانند دولت از آنها چه می‌خواهد.“

خیزش تبریز و ارومیه


اطلاعیه شماره ۳
- تظاهرات در میدان آبرسان تبریز نسبت به سایر مناطق گسترده تر بود. از ۱۹۰۰ الی ۲۱۰۰ بیش از ۵۰۰۰ تن از مردم تبریز در در این منطقه جمع شدند و شعارهای ضد حکومتی سر دادند. مزدوران بسیجی که در اطراف آبرسان تلاش داشتند تظاهرات مردم را بر هم بزنند با پاسخ قاطع جوانان مواجه شدند و تعدادی از بسیجیان زخمی و روانه بیمارستان شدند. شماری از نیروهای سرکوبگر تا نیمه شب همچنان در کلانتری ۱۷ آبرسان در حال آماده باش هستند.


تظاهر کنندگان خشمگین سه خودروی حکومتی را در منطقه ولی عصر و ۵ خودروی حکومتی دیگر را در حوالی بازار به آتش کشیدند.
خیزش تبریز در حالی صورت گرفت که از دو روز پیش کلیه نیروهای انتظامی و امنیتی در آماده باش بودند و همه مرخصی ها را لغو کرده بودند تا از شکل گیری این تظاهرات جلوگیری کنند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۲ شهریور ۱۳۹۰ ( ۳ سپتامبر ۲۰۱۱)