محكوميت جنايات خامنه اي - مالكي عليه مجاهدين
30 اكتبر2012(9آبان 1391)
دكتر خوان گارسه - پروفسور هنك ديهان - پاتريك كندي، هـري فن بومل ، نماينده پارلمان هلند - بويكه بومر ، نماينده پيشين پارلمان اروپا و سرهنگ وسلي مارتين
پرفسور هنك ديهان
خانمها و آقايان،
از طرف دوستان ايران آزاد در هلند، به گرمي به شما در اين محل مطبوعاتي بين المللي نيوپورت خوشامد ميگويم. البته خوشامد ويژه براي ميهمانان بسيار برجستهمان، پاتريک کندي، سرهنگ وسلي مارتين، وکيلمان آقاي خوان گارسه است. دوستان آمريکايي مان دشواري زيادي براي رسيدن به لاهه بخاطر طوفان و گردباد در ايالات متحده داشتند و بايد زودتر مي آمدند ولي خوشامد ويژه به دکتر گارسه از اسپانيا ميگوييم که با هواپيما دو سه ساعت راه آمده است. دليل اينکه ما اينجا هستيم، در وهله اول البته به اين خاطر است كه ما همگي نگراني زيادي براي دوستانمان در کمپ ليبرتي داريم. اين يکي از دلايلي است که ما اين جلسه را در اينجا سازماندهي کرديم تا توجه دوستان سياسيمان را در اينجا در هلند و همينطور در اروپا جلب کنيم که نقش فعالي براي حفاظت ساكنان ليبرتي داشته باشند. کمپ ليبرتي اكنون نه يک کمپ پناهندگي ، بلكه يک ويرانه است، يک زندان است. اين شرايط واقعي است و اين نکته بسيار مهمي است که فراتر از دستور کار سياسي اينجا در اروپاست. يک نکته بسيار جدي.
نکته دوم البته شرايط در ايران است، اگر شرايط در ايران را نميدانيد، از نظر من مشتي ديوانه حاكم اند و همه اين را قبول دارند که شرايط در ايران پيوسته وخيمتر ميشود. از نظر من و از نظر دوستانم در اروپا نظير لرد اسلين كه متأسفانه الان زنده نيست، که زماني به من گفت دهان شما يک عضو پارلمان هستيد من هم يک عضو پارلمان هستم او گفت چون شما يک نماينده پارلمان در يک دموکراسي هستيد، حقوق بشر کسب و کار اصلي شماست، صرفنظر از اينکه چپ گرا يا راست گرا هستيد. نکته بعدي كه البته بسيار خوشحال کننده است گرامي داشت اين موضوع است که در آمريکا کار زيادي توسط پاتريک کندي و بقيه انجام شد و سازمان مجاهدين خلق از ليست وزارت خارجه حذف شد.
من براي شما عصر بسيار خوبي آرزو ميکنم و سخن را به دوست خوب و ديرين مان پاتريک کندي ميسپارم.
پاتريک کندي:
بسيار متشکرم، زنده باد اشرف، زنده باد ليبرتي،
از شما و از ميزبانمان متشکرم. و اجازه بدهيد بگويم چه افتخاري است که اينجا در پايتخت لاهه باشيم.
براي افراد سراسر جهان لغت لاهه به معني دادگاه عدالت نهايي است. دادگاه بين المللي جنايات جنگي در اينجا در اين شهر است. چقدر بجاست که ما امروز اينجا جمع شده ايم تا درمورد موضوعي از عدالت جهاني صحبت کنيم، چون اينجا شهري است که متعهد به عدالت بين المللي است. دوست خوبم گفت آنچه ما را در اينجا گرد آورده آرمان حقوق بشر است. و اين آرماني است که همه ما را متحد ميکند چون شما ميبينيد آرمان حقوق بشر يک آرمان جهانشمول است. به اين دليل است که ما يک دادگاه بين المللي براي حقوق بشر داريم. چون به زبان دکتر مارتين لوترکينگ، تهديد عليه عدالت در هر نقطه، تهديد عليه عدالت در همه جاست.
بنابراين ما امشب تنها به اين دليل اينجا نيستيم که مي خواهيم آزادي را در کشوري به اسم ايران، در کشوري به اسم سوريه، يك كشورهاي ديگري در اين جا و آنجاي جهان ببينيم، ما اينجا هستيم چون آزادي تهديد ميشود و توسط بزرگترين رژيم حامي تروريسم ـ رژيم ايران ـ تهديد ميشود، رژيمي که بطور سيستماتيک حقوق بشر را عليه مردم خودش در ايران و همچنين عليه مردم در سراسر خاورميانه و سراسر جهان نقض کرده است. بنابراين امشب ما درباره مبارزه براي عدالت براي ساكنان اشرف و حالا در ليبرتي صحبت ميکنيم. ولي علت اينکه براي افراد کمپ ليبرتي و آنهايي که در اشرف باقي مانده اند مبارزه ميکنيم، اين است که آنها در خط مقدم براي يک ايران نو مبارزه ميکنند که آزاد از ملاها و حکومت مذهبي باشد. و حالا ما مي دانيم آمريکا به بقيه جهان مي پيوندد که سرانجام قبول مي كند که گروه اصلي اپوزيسيون، سازمان يافته ترين گروه اپوزيسيون در برابر ملاها و رژيم تهران مجاهدين خلق است که براي ايجاد تغيير، براي آوردن آزادي به ايران مبارزه مي کند.
ولي افرادي هستند که به مجاهدين حمله ميکنند. پدر من سناتور ادوارد کندي وقتي در سنا بود، با مردي به اسم نلسون ماندلا ايستاد. در آن زمان نلسون ماندلا يک تروريست ناميده ميشد. تصور کنيد مردي با اين شخصيت صلح طلب در جهان مثل نلسون ماندلا برچسب يک تروريست بخورد. چرا؟ چون او يک آفريقاي جنوبي آزاد ميخواست که همه بتوانند از موهبتهاي آزادي بهره مند شوند. با اينحال او نه تنها توسط دولت آپارتايد در آفريقاي جنوبي، بلکه توسط ايالات متحده آمريکا برچسب تروريست خورد تا زماني که پدر من مبارزه کرد تا ببيند سياست ايالات متحده عوض ميشود تا بجاي اينکه در سمت سركوب كنندگان مردم باشد، آمريکا طرف نلسون ماندلا و يک آفريقاي جنوبي جديد را بگيرد و امشب ما بايد همين کار را در مورد ايران بکنيم و از مجاهدين خلق حمايت کنيم.
و همانطور که دوست خوبم گفت اين موضوعي مربوط به تمايلات چپ يا راست نيست. چونكه در ايالات متحده ما به کارزاري براي خروج از ليست مجاهدين پيوستيم که شامل دموکراتها و جمهوريخواهان و مقامات سابق نظامي بود که بهم پيوستند و گفتند اين همراهي ما به علت وطن پرست بودن ماست و براي دفاع از آزادي و دموکراسي است. ما بايد در سمت آنهايي باشيم که در پي آزادي و دموکراسي در ايران هستند و اين افراد، افرادي هستند که براي يک ايران آزاد مبارزه کرده اند ـ مجاهدين خلق ـ و به اين دليل بود که ما بايد مطمئن ميشديم آنها از ليست خارج شوند. ولي همانطور که ميدانيد اين مبارزه، مبارزه يي طولاني بود و به طور مشخص در اشرف و ليبرتي اين مبارزه صورت مي گرفت.
ما نهايتاً توانستيم در آمريکا اين برچسب را از روي مجاهدين برداريم و نهايتاً افراد کمپ اشرف و حالا کمپ ليبرتي بايد توسط سازمان ملل متحد و ايالات متحده، بعنوان پناهنده شناخته شوند و با کرامت و احترام و حقوق بشر با آنها رفتار شود چون اين حق آنهاست.
ما امشب اينجا هستيم و شما از سرهنگ مارتين خواهيد شنيد که به شما خواهد گفت چطور سازمان ملل متحد و ايالات متحده هنوز براي افراد کمپ ليبرتي غيرممکن کرده اند که با آزادي و در امنيت زندگي کنند. آنها در يک کمپ پناهندگي هستند که مثل يک اردوگاه کار اجباري با آن رفتار ميشود. آنها در شرايط غيرقابل تحملي زندگي ميکنند، داروهايشان از آنها دريغ ميشود، دسترسي افرادي که از نظر فيزيکي ناتوان هستند دريغ ميشود، آب و برق در بعضي موارد دريغ ميشود. بنابراين امشب ميخواهيم يک پيام از اينجا بيرون برود، اينجا در لاهه ما از سازمان ملل متحد انتظار داريم که اساسنامه اش را محترم بشمارد، از افراد کمپ ليبرتي حفاظت کند و اطمينان حاصل کند که همه شئونات انساني که شايسته آن هستند به آنها اعاده ميشود.
ما پيامي به نوري المالکي ميفرستيم که عقب نشيني کند و بداند اگر کار درست را نکني، روزي بخاطر آنهايي که در اسپانيا عليه نوري مالکي بخاطر حمله به اشرف دادخواست صادر کرده اند، ما شايد تو را نوري المالکي به اينجا در لاهه بياوريم و در دادگاه جنايات جنگي محاکمه کنيم. ما ميخواهيم افراد کمپ ليبرتي در امنيت زندگي کنند و کرامت و حقوق بشر آنها رعايت شود. چه کسي ميتواند استدلال کند که افرادي که با ملاها در تهران مبارزه کرده اند شايسته حفاظت از طرف اروپا و بقيه جهان نيستند، در حالي که رژيم تهران بزرگترين حامي تروريسم است.
همه ما ميخواهيم که آنها بتوانند به ايران برگردند. ولي نه ايراني که توسط ملاها رهبري ميشود. نه ايراني که مصمم به ساختن سلاح هسته اي است. ما ايراني ميخواهيم که با بقيه جامعه جهاني متعهد به يک جهان متمدن، يک دموکراسي در ايران باشد و آن روز، دوستان من، دارد فراميرسد. و بزود مي آيد. بخاطر فداکاريهاي همه شماها.
ما مي بينيم که در ايران تحريمهاي بين المللي بالاخره دارد کار ميکند چون اين تحريمها فقط تحريمهاي ايالات متحده نيستند، تحريمهاي اروپايي، تحريمهاي بين المللي هستند. و دوستان من باور ما اين است که اين روز زود دارد مي آيد چون روزهاي ملاها به شماره افتاده است. آنها جهت اشتباه تاريخ را با هر مبنايي گرفته اند. و حالا با بشار اسد در سوريه هم جهت شده اند و مي دانند روزهاي آنها در سوريه به شماره افتاده است و نهايتاً تمرکز جامعه جهاني به آنجايي که شروع شد يعني تهران به شما بر مي گردد و آنها جايي نخواهند داشت که بروند.
بسيار متشکرم.
پيام ويدئويي رئيس جمهور برگزيده مقاومت
آقاي رئيس
پروفسور دهان، رئيس گروه هلندي دوستان ايران آزاد،
خانمها و آقايان،
اجازه بدهيد كه از اعضاي برجسته اين پنل بخاطر توجهتان به مسأله ايران و حمايتتان از مقاومت ايران براي آزادي و دمكراسي قدرداني كنم.
در سه دهه گذشته، كمتر مقطعي پيدا ميشود كه اوضاع ايران تا اين حد بحراني باشد.
سقوط اقتصادي با تورم 50 درصدي، بيكاري 30 درصدي و افت 75 درصدي ارزش پول كشور،
جنگ قدرت در هيأت حاكمه،
فشار نارضايتيهاي جامعه،
و چشمانداز سرنگوني حكومت سوريه، مهمترين متحد استراتژيك رژيم.
همه چيز نشان ميدهد كه ايران آماده تغيير است.
در چنين شرائطي حذف نام بزرگترين اپوزيسيون سازمان يافته ايران از ليست تروريستي آمريكا فلشي است به سمت راه حل واقعي.
يك راه حل ايراني، بر اساس پتانسيل عظيم جامعة ايران براي تغيير.
اين راه حل سرنگوني ديكتاتوري مذهبي به دست مردم و مقاومت ايران است
با اين تحول از يك طرف جامعه ايران بويژه جوانان ضعف ملاها و اعتلاي مقاومت را ميبينند و از طرف ديگر، ملاها از چشمانداز آينده بيمناك شدهاند.
حذف اين نامگذاري، تنها به معناي حقانيت جنبش مقاومت نيست،
تنها به معناي پوچي تهمتها عليه مقاومت نيست؛
بلكه همچنين گوياي توانمندي اين مقاومت است:
ـ توانمندي به پيروزي رساندن يك نبرد بزرگ و پيچيده حقوقي سياسي
ـ توانمندي درهمشكستن كارزار عظيم دروغ پراكني ملاها و مماشاتگران متحد آنها
ـ توانمندي شكل دادن يك جبهه سياسي بينالمللي در دفاع از آزادي و دمكراسي در ايران
روشن است كه اين موفقيت مرهون پايداري و فداكاري اعضاي مقاومت، حمايت بيشائبه ايرانيان و همبستگي شخصيتهاي شريف و بزرگواري مثل شما در سراسر جهان بوده است.
جنبشي با اين موقعيت، در تحولات آتي ايران، نقش تعيين كننده دارد.
يعني كليد مسأله ايران را در دست دارد و پاسخ خواست مبرم جامعه براي تغيير است.
اين جنبشي است بر پايه كثرت گرايي، جدايي دين و دولت، برابري جنسي و متعهد به يك ايران غير اتمي.
به همين دليل، كساني كه از ادامه رژيم كنوني در ايران سود ميبرند، امروز نگراني خود را از خروج مجاهدين از ليست تروريستي پنهان نمي كنند
آنها سعي ميكنند چهره مقاومت را با برچسبهاي مضحكي مانند سكت يا نداشتن پايگاه اجتماعي مخدوش كنند.
گزارش سال 2011 سازمان اطلاعات و امنيت هلند براي چندمين بار حقيقت مهمي را گزارش كرده است. « سازمان اطلاعات و امنيت ايران در هلند فعاليتي بدون وقفه براي لابي کردن عليه مجاهدين دارد.
سرويس هاي اطلاعاتي ايران با کمک رساني مالي, هماهنگي و مديريت , فعاليتهايي را بعهده دارند که برطبق آن به منظور بدنام کردن مجاهدين با رسانه ها, سياستمداران مختلف و ديگر مديران ارتباط برقرار ميکنند».(پايان نقل قول)
حقيقت چيست؟
دعوا نه بر سر سكت است نه بر سر پشتوانه اجتماعي مقاومت.
واقعيت اين است كه چه براي سياستهاي كنوني چه براي فرداي ايران، هيچ راه حلي به ثمر نميرسد مگر اين كه در محور آن مقاومت ايران قرار داشته باشد. طرفداران مماشات، به روشني ميدانند براي حفظ رژيم بايد آلترناتيو دمكراتيك آن را هدف قرار بدهند.
تحريمهاي بينالمللي يك تدبير لازم است اما كافي نيست. عامل كليدي براي تغيير مقاومت ايران است. بنابراين تنها سياستي كه با تركيبي از تحريم و حمايت از اپوزيسيون ايران باشد ميتواند به طور جدي به رژيم آسيب بزند.
آنچه اوضاع سوريه را قفل كرده، دخالت وسيع حكومت ملاهاست.
و همچنين آنچه ميتواند ملاها را متوقف كند مقاومت مردم ايران است كه بدنبال تغيير دمكراتيك در ايران است.
در سالهاي گذشته، غرب جنبشي را ناديده گرفته كه قادر به سازمان دادن پتانسيل عظيم جامعه ايران براي تغيير است. پس از حذف نام مجاهدين از ليست، بايد بقيه موانع نيز برداشته شود و راه مقاومت ايران گشوده شود.
دوستان عزيز
در اين فرصت من همچنين ميخواهم بر لزوم دخالت فعال ايالات متحده و اتحاديه اروپا در رابطه با وضعيت اعضاي اپوزيسيون در اشرف و ليبرتي تأكيد كنم.
موقعيت آنها كه از استانداردهاي انساندوستانه و حقوق بشري محروم شدهاند، نتيجه مماشات قدرتهاي غرب با فاشيسم ديني حاكم بر ايران و دولت دستنشاندة آن در عراق است.
آنها با سكوت و انفعال عملا به سركوبگري و جنايت آخوندها عليه اعضاي اپوزيسيون ميدان دادند.
در نتيجه اكنون ساكنان ليبرتي از حداقل حقوق قانوني خود محرومند.
با اينكه آنها افراد حفاظت شده تحت كنوانسيون چهارم ژنو هستند و كميسارياي عالي پناهندگان آنها را به عنوان پناهجو و ” افراد مورد نگراني” شناخته است.
متأسفانه ملل متحد نيز به وظايف قانوني خود نسبت به آنها عمل نكرده است.
من از آمريكا و اتحاديه اروپا و از جمله دولت هلند ميخواهم كه دولت عراق را تحت فشار بگذارند كه سلب حقوق قانوني و انساني ساكنان اشرف و ليبرتي متوقف سازد.
از ملل متحد بخواهند كه كمپ ليبرتي را به عنوان كمپ پناهندگي اعلام كند.
يك بار ديگر از همه شما تشكر ميكنم.