کریم قصیم- تجربه تا ریخ هشدار می دهد!

بارها گفته و نوشته اند که «گذشته چراغ راه آینده است » و، شوربختانه، بارها به آموزه ها و تجارب تاریخ، با سهل انگاری و گاه از سر نخوت، که خاصّ کارمندان تکنوکرات سیاستکار است....، بی توجهی شده. و یکی از بازیهای چرخ گردون است که این بی اعتنایی و غفلت به تکرار، و گاه در طول عمر یک نسل به دفعات، پیش می آید و خیلی زود ا فسوس و حسرت بازی را می برد!
راستش، این روزها سرنوشت طرح صلح امضاء شده (۱۹۹۳) میان عرفات و رابین بارها به یادم می آید! خوب به خاطردارم آن صلح ناکام چگونه با شوروشوق پا گرفت و به چه ترتیبی، توسط جمهوری اسلامی و دست نشاندگانش، به طور تهاجمی و تخریبی سقط شد.
کاش می توانستم بنویسم دچار بدبینی و دغدغه بی جایی شده ام. ولی شواهد منفی سرایستادن ندارند و من این نکته ها را از سر نگرانی فزاینده ناظر رویدادها می نویسم، اضظراب عملی نشدن طرح مسالمت آمیزملل متحد و سوختن اعتبار وبخت اجرایی آن مرا گرفته و هشدارم از این بابت است. به نظرم می رسد در آسوده خاطری ملل متحد و آمریکا/ اروپا، خامنه ای ، بلافاصله با شتاب و سنجیده وارد عمل شده، قصد دارد، این بار نه ازطریق مخالفت و انکار رسمی طرح، بلکه با قلب محتوا و بطلان عملی یادداشت تفاهم – با تبدیل کمپ ۴۰ کیلومتری لیبرتی به زندان ۱ کیلومتری ” اسلام عزیز”- در واقع همان طرح اولیّه مطلوب خود را از همین « راه حلّ مسالمت آمیز» استخراج کند! وگرنه چه فسادی درکارست که بلافاصله پس ازروزهای صلح آمیزو خوش بینانه میلاد مسیح ۲۵-۲۸ دسامبر(امضای تفاهم نامه/استقبال اروپاو آمریکا و.. / نامه کوبلر.به اشرفیان و اعلام موافقت مقاومت) دفعتاً زنجیره ای پایان ناپذیر از اخبار و داده های منفی و مخرّب تاکنون ادامه دارند: تقلیل بیش از ۹۰درصد مساحت کمپ، دیوارکشی ۴ متری، مخالفت با بررسی استانداردها، با انتقال اموال و خودروها و حتی وسایل طبخ نان و...، اخبارجاسازی وسایل شنود ونظارت دائمی، و.... امروزخبرهای بدتری هم ازرسانه های رژیم به گوش می رسد، زمنجیق فلک سنگ فتنه می بارد!
در دوهفته اخیر حتی یک خبرخوب و مثبت درجهت تثبیت و تقویت پایه های تفاهم نامه آقای کوبلر در بین نبوده و این مجموعه منفی و مخرّب است که روندی به سختی نگران کننده را تداعی می کند و آن تجربه تاریخ را به یادم می اندازد!
آیا کار هنوز دست نویسندگان تفاهم نامه است یا - در خوش خیالی ناشی از مهرو امضاء و بی اعتنایی اجرایی ملل متحد/ آمریکا - در چنگ بختک ولایت فقیه و سپاه قدس و سفارت مربوطه؟
به نظرمن، خامنه ای ول کن طرح اولیّه خود نیست: درنهایت دستگیری مسئولان اشرف و کشت و کشتار، تکه پاره کردن بافت مبارزاتی اشرفیان و سازمان کارآنها و سپس قلع و قمع و متلاشی کردن و....– از بغداد تا تهران.
اعلام موضع خانم رجوی، توصیه پذیرش طرح به اشرفیان(با تکیه بر بیانیه های خانم کلینتون، خانم اشتون، بخصوص شخص آقای بانکیمون وکمیساریای عالی پناهندگان)، این موافقت درنهایت انعطاف، هوشیاری و درایت سیاسی صورت گرفت و قطعاً درست بود، چون الوّیت حفظ جان تک تک اشرفیان و لذا ضرورت قطعی کنارزدن ضرب الاجل ۳۱ دسامبر عاجل بود. موافقت باانتقال اشرفیان به کمپ لیبرتی بود، تا نفرآخر، درسلامت و امنیّت و حفظ شأن وآزادی آنها، مطابق استانداردهای بین المللی. اما هیهات از حضوربختک ولایت فقیه در تفسیر و اجرائیات طرح.
دوسه هفته پیش، همه طرفهای صلح دوست، دلسوز و حقق بشری با خوشحالی بسیار دلگرم شدند و برای ابتکار ملل متحد توفیق سریع آرزو کردند و قول امداد و یاوری دادند. شرط موفقیّت این بود (درس تاریخ ) که دقیقه ای وقت تلف نشود. مقاومت از روز۳۰ دسامبراعلام آمادگی برای اجرای انتقال کرد. با حداقل تضمینهای نامه آقای کوبلر/موافقتنامه خانم رجوی،و به شرط آماده شدن کمپ لیبرتی (مطابق استانداردهای ملل متحد)، پروسه جابه جایی تحت نظارت ملل متحد می توانست به جریان افتد. پیشتر، ناگهان موشک اندازی شروع شد. ملل متحد و آمریکا اجازه دادند این جنایتکاری سه چهار روز ادامه یابد! خوب، همین اولین سستی آنها بود. بعد از قطع موشک، روند کارها به یک دورمشکوک وغریبی افتاد. مرورکه می کنیم انگار با موشکها شیپورجنگ تازه ولایت فقیه به صدا درآمده بود، ولی تتمه خوش بینی هنوز ول کن ما/ ول کن من نبود. اما زنجیره رویدادهای دوهفته اخیر دستکم مرا ازآن حال وهوای ”میلادمسیح” درآورد. می بینم بختکی که بردوش مالکی سواربوده اکنون به شدّت فعال شده است.
حالا، اگر ملل متحد و آمریکا به سرعت و قاطعیت نجنبند، باردیگر، درشتاب بعدی عملیات تخریبی ولایت فقیه، دیگر از« اسلو» چیزی بر جای نخواهد ماند. گذشته چراغ راه آینده است. تجربه تاریخ هشدارمی دهد.
کریم قصیم، ساعت پنج بعد ازظهر ۱۳ ام ژانویه ۲۰۱۲،
بر گرفته ازwww.pasargadcity.com