دم شغال در کنفرانس مطبوعاتی در عراق جدید

اسماعیل محدث
در پی کنفرانس مطبوعاتی مشاور امنیتی مالکی فالح الفیاض، تلویزیون های عربی زبان رژیم آدمخوار آخوندی دور برداشته و با آب و تاب ترجیع بندهای کهنه اشان را به اجماع قرقره کردند. نکتۀ جالب این گزارشها اما این موضوع می باشد که هر جا که گزارش گران "حرفه ای و بی طرف" این اسباب ارتباط جمعی کم می آوردند پای دم شغال را به عنوان شاهد به وسط می کشیدند. تلویزیون العالم ۱۰مرداد ۱۳۹۱، اظهار داشت که: «دولت عراق اعلام کرد مصمم است گروه تروریستی خلق را از کشورش اخراج کند. مارتین کوبلر نماینده سازمان ملل درعراق نیز تاکید نمود که عراق به همه تعهداتش درباره این پرونده عمل کرده است». به شغال گفتند شاهدت کیه؟ گفت ... تلویزیون رژیم که به زبان عربی روضۀ همیشگی را می خواند در ادامه از قول نمایندۀ بسیار ویژۀ دبير كل سازمان ملل متحد مارتین کوبلر گفت: «به منظور محترم شمردن تمایل دولت عراق و توافقات امضاء شده با سازمان ملل، از جامعه جهانی می خواهم که دخالت کنند و اعضای خلق را قانع کنند که از عراق بروند». این آقای ویژه از نوع نمایندگان سبز توزرد است که اظهاراتش بوی نفت و خون می دهد. یکی دیگر از این تلویزیون ها، الفرات که باز هم به زبان عربی ولی کماکان حرفه ای و بی طرف، به سیاق بی بی سی، گزارش می داد، ۱۰مرداد گفت: «در پی مخالفت سازمان خلق با خط بین المللی برای انتقالشان از قرارگاه اشرف، دولت عراق با حضور سفرای اتحادیه اروپا اجلاسی برگزار کرد و در آن بر موضع خود در قبال اجرای اخراج این سازمان تروریستی از کشور تاکید نمود. نماینده ویژه دبیرکل در سخنان خود در این اجلاس مخالفت این باند با کار انتقال از قرارگاه اشرف را محکوم کرد و از این سازمان خواستار خروج از خاک عراق شد». در این کنفرانس مشاور امنیتی گفت که ساکنین کمپ "عراق جدید" باید به خط جابجایی داوطلبانه تن دهند در غیر اینصورت نقض کنندگان این یادداشت به شمار خواهند آمد و در نتیجه دولت به مسئولیت های قانونی و مشروع خود برای تحکیم حاکمیت عراق قیام خواهد نمود. به نظر می رسد این سفیر هرجائی مأموریت ویژه دارد تا اتفاقا حاکمیت سفارشی تهران را در عراق جا بیندازد. به همین خاطر از هر پیشنهادی که بوی آخوندی داشته باشد به وجد می آید و با نظرات خرکی خودش آش را شورتر می کند. مثل آن موقع که جورج باکوس، مشاور سياسی مالکی، پیشنهاد "خیرخواهانۀ" انتقال ساکنان اشرف به هتل يمامه را داده بود که آنقدر آقای ویژه را «سورپريز» کرده و حمايت او را برانگیخت که اولین فکری که به ذهن ها انسان معمولی می رسد این است که این آقا سفیر سازمان ملل می باشد یا ولگرد بدنبال صاحب. این که هنوز این مأمور مورد خطاب ساکنان اشرف قرار می گیرد خود از عجایب است.
در این میان اما حیرت آور ترین موضوع تحلیل "پرمحبت" وزارت اطلاعات است براستی دلم هر انسانی را کباب می کند. وزارت خانۀ رحمان و رحیم که آوازه اش دور جهان پیچیده در حالیکه پودر شدن چند بارۀ ضرب الاجل های غیرقانونی را به زحمت قورت می داد گفت که «به احترام ماه مبارک رمضان، و به احترام افراد روزه داری که ممکن است در این نقل و انتقال مورد آزار و اذیت قرار گیرند، انتقال سری بعدی نفرات اشرف به لیبرتی پس از پایان این ماه صورت خواهد گرفت». وقتی می گویم رحمان و رحیم. طرف می گوید ممکن است در این نقل و انتقال مورد آزار و اذیت قرار گیرند. حالا باور می کنید که آزار و اذیت و شکنجه مردم ایران در اشرف و لیبرتی و اوین و کهریزک و جای جای وطن کار اجنه هاست. تحلیلگر با محبت وزارت خانۀ جنایت به سرش می زند که تحلیل علمی بکند و سؤال علمی تر صادر کند: «اگر نگاه منصفانه ای به شرایط موجود بکنیم این سئوال برایمان پیش می آید که مجاهدین چه اصراری دارند که در عراق جنگ زده و تحت اشغال بمانند؟». دانشمند تحلیلگر با محبت در حالیکه نمی گوید عراق تحت اشغال کیست و در مورد شعار "ما زن و مرد جنگیم" خودش را به کوچۀ علی چپ می زند، دلش نمی آید بضاعتش را در عراق "جنگ زده" به رخ نگشد: «در عراق جدید دولتی برسر کار آمده است که از سر تاپای آن با رژیم ایران تراز است. نخست وزیر، خود رئیس گروهی است که در ایران ساخته و پرورش یافته شده است». اما این تحلیلگر مهربان وزارت خانۀ هم رحمان و هم رحیم در خاتمه، تمام نبوغش را یک جا در اختیار علاقه مندان قرار می دهد و کشف می کند که: «اما همه می دانیم که مشکل مجاهدین چیز دیگری است. مشکل این است که بخوبی می دانند نفراتی را که بیش از سی سال در یک قفس به نام «تشکیلات» نگهداشته اند در صورتی که از این قفس خارج شوند دیگر نفر مجاهدین نخواهند بود». کافر همه را به کیش خود ...
چند روز پیش تر از کنفرانس مطبوعاتی شغال و دم مربوطه در روز ۴ مرداد ویکتوریا نولند سخنگوی وزارتخارجه در یک اطلاعیه مطبوعاتی گفته بود که: «همکاری مجاهدین خلق در بستن کمپ اشرف، پایگاه شبه نظامی اصلی مجاهدین خلق، همچنان یک عامل کلیدی در تصمیم آتی وزارتخارجه در مورد موقعیت این سازمان در لیست سازمانهای تروریستی خارجی است». در میان انبوه گفته ها اصلا از خواسته های ابتدائی و انسانی، تقلیل یافته و خلاصه شده در هشت مادۀ چند هزار انسان، خبری نیست. مجاهدین خلق ساکن اشرف، نمایندۀ آنها در خارج از کشور و خود شخص مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیدۀ مقاومت ملی به وضوح گفته اند که آنچه انتقال ستونهای بعدی ازاشرف را متوقف كرده عدم تأمين حداقل نيازمنديهای انسانی است كه از سال پيش در صدها اطلاعيه اعلام شده اند. ربط بی شرمانۀ جا به جائی "داوطلبانه" به لیست، دخیل بستن وقیح به سفرای سیار و زیاده خواهی نامیدن خواسته های به واقع زیر حداقل ساکنان اشرف فقط کوته فکری این جماعت را در ویترین قرار نمی دهد، بلکه دناعت نوع آخوندی اشان را نیز به نمایش می گذارد. آدم از تحلیل ها و اظهارات و اطلاعیه های واقعا عجیب و غریب سرش سوت می کشد. آدم احساس می کند که در بازار وقاحت و بی چشم و روئی سردرگم، برای خرید سنگ پا پرتاب شده است؛ شاید هم در مقابل کمر راست، سینۀ سپر زنان و مردان سلحشور و مقاومت تمام عیار اشرفی ها این جماعت "همه با هم" کفگیرشان به تهِ ته دیگ خورده و دارند لجوجانه لیچار می بافند. از رژیم آدمخوار و از دولت ساخته و پرورش یافتۀ آن در عراق چه انتظار، اما عمو سام آیا زمان آن نرسیده به خودت هی بزنی. زمستان رفتنی است، رو سیاهی به ذغال خواهد ماند. توی آئینه نگاه کن!
مرداد ۱۳۹۱
esmail.mohades@tiscali.it